به بهانه ی زادروز بنیانگزار پادشاهی وابسته به انگلیس و سپس امریکایی ـ انگلیسی «پهلوی»، تصویری بزرگ از «رضا قلدر» (سپس رضا شاه!) و دختر نابکارش، گرداننده ی اصلی باندهای قاچاق مواد مخدر در دوره ی شاه گوربگور شده ی پیشین، در «گوگل پلاس» درج کرده است.
می نویسم:
با همه ی احترام برای شما ...
رضا شاه، بزرگ ترین دزد تاریخ ایران و شاید جهان است. کسی به اندازه ی این مرک پلید، ایران را نچاپید و از پیشرفت عقب نیندانخت. آن رشته اصلاحات ناگزیر در دوره ای که سیاست کشورهای امیریالیستی در رویارویی با کشور نوبنیاد اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی به ناچار دگرگون شده و نیازمند حکومت نیرومند مرکزی برای جلوگیری از رشد و گسترش کمونیسم در کشورهای پیرامون آن و از آن میان کشور ما به آن دست یازیده و از چارچوب مشخصی نیز فراتر نمی رفت را نباید به پای رضا شاه یا نمونه ی بهترش در ترکیه ی آن دوران: «آتاتورک» گذاشت.
رضا شاه، بزرگ ترین دزد تاریخ ایران و شاید جهان است. کسی به اندازه ی این مرک پلید، ایران را نچاپید و از پیشرفت عقب نیندانخت. آن رشته اصلاحات ناگزیر در دوره ای که سیاست کشورهای امیریالیستی در رویارویی با کشور نوبنیاد اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی به ناچار دگرگون شده و نیازمند حکومت نیرومند مرکزی برای جلوگیری از رشد و گسترش کمونیسم در کشورهای پیرامون آن و از آن میان کشور ما به آن دست یازیده و از چارچوب مشخصی نیز فراتر نمی رفت را نباید به پای رضا شاه یا نمونه ی بهترش در ترکیه ی آن دوران: «آتاتورک» گذاشت.
با نادیده گرفتن حتا جستارهای دیگر درباره ی منش پلید و
زورگوی این آدم نادان و بیسواد که به دست انگلیس ها در ایران به حکومت رسید،
بزرگنمایی نقش شخصیت در تاریخ کاری نادرست و غیرعلمی است. این، تاریخ است که شخصیت
ها را از دل خود بیرون می دهد و آن ها نیز به نوبه ی خود بر روند تاریخی تاثیر می
گذارند؛ ولی تاثیر این "شخصیت" ها، چه منفی و چه مثبت، از حد و اندازه ی نوسان هایی
کوچک پیرامون روند تاریخی هر دوره (trend) فراتر نمی رود. بنابراین، از این سویه نیز بزرگنمایی نقش رضاقلدر و سپس
رضا شاه و هر کس دیگری در پویه ی تاریخی، روشی غیرعلمی، ناروا و نادرست است.
توجه شما را در این زمینه به نوشتار «رضا شاه، سرسپرده ی
انگلیس و شاه دزد تاریخ ایران و جهان!»* جلب
می کنم.
این نوشتار با همین برنام، همان هنگام در «گوگل پلاس» هم
درج شده بود.
ب. الف. بزرگمهر ۲۴ اسپند ماه ۱۳۹۲
* «رضا
شاه، سرسپرده ی انگلیس و شاه دزد تاریخ ایران و جهان!»، ب. الف. بزرگمهر، ۲۸ دی ماه ۱۳۹۲
http://www.behzadbozorgmehr.com/2014/01/blog-post_18.html
پی نوشت:
آدمی آبزیرکاه می نویسد:
«حتما از نظر شما ایت الله ها خیلی عالی هستند.»
از «گوگل پلاس»
پاسخ من چنین است:
حرف دهنت رو بفهم! شاه پرستی ات را زیر
چنین حرف هایی پوشش نده! من یکبار دیگر نیز با شما در پستی دیگر برخورد داشته ام و
شخصیت آبزیرکاه و کم جرات شما و نمونه هایی چون شما را می شناسم. من و آیت الله
ها؟! می دانم که یادداشت هایم را می خوانید؛ ولی اگر اشتباه می کنم، لطفن سری به
آن ها بزنید. از دید من، حاکمیت کنونی باید سرنگون شود و همراه با آن آیت الله هایش
نیز! گرچه از دیدگاه علمی ـ طبقاتی با آنکه بیش تر این آیت الله ها در سوی حاکمیت
تبهکار ایران جای دارند و از کنار آن نان می خورند، من تفاوت بسیاری میان زنده یادانی
چون «حسینعلی منتظری»، «طالقانی» و دیگر کسانی که بیگمان نمونه های آن ها در میان
آخوندها و ملاهای کنونی وبویژه طلبه های جوان، هرچند ممکن است اندک نیز یافت می
شوند، قائل هستم. من آخوندها و ملاها را آنگونه که شاه پرستان و پیروان نادان شان،
به شکل «کاست» می بینند، نمی بینم.
این را هم بگویم، پاسخ آدم بی صداقتی چون شما را نمی بایستی
می دادم؛ برایم تفاوت هم نمی کند:
برای دوست یا دشمنی که به سخن و کردار خود وفادار است،
احترام قائلم؛ ولی برای فریبکاران، آبزیرکاه ها و موش مرده هایی که خودشان را یا
پشت سخنانی دیگر یا آدم های دیگر پنهان می کنند، کم ترین ارزشی قائل نیستم و طرف
گفتگوی شان نمی شوم. این یکبار را هم به احترام دیگران و برای آن ها چنین پاسخی
نوشتم.
سخنی منطقی داری، بگو! اگر نمی دانی یا نمی توانی بگویی،
خاموش باش؛ زبان به دهان بگیر و اتهام ناروا نیز نزن!
هرچه بنویسی، از من پاسخی نخواهی شنید!
ب. الف. بزرگمهر ۲۴ اسپند ماه ۱۳۹۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر