«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۰, چهارشنبه

با هر سرکوبی بیش تر در باتلاقی که خود پدید آورده اید، فرو خواهید رفت!


درخواست از گزارشگران ويژه سازمان ملل برای اقدام در مورد حمله به بند ۳۵۰ زندان اوين، فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر

گزارشگر ويژه آزادی گردهمايی مسالمت آميز و تشکل، آقای ماينا کيای
گزارشگر ويژه و شکنجه و ديگر مجازات ها و رفتارهای ظالمانه، غيرانسانی يا تحقيرآميز، آقای خوان مندِز

فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر، و سازمان عضو آن جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران، مايل هستند توجه شما را به رويدادهای اخير در زندان اوين تهران جلب کنند.

گزارشگر ويژه آزادی گردهمايی مسالمت آميز و تشکل، آقای ماينا کيای

گزارشگر ويژه و شکنجه و ديگر مجازات ها و رفتارهای ظالمانه، غيرانسانی يا تحقيرآميز، آقای خوان مندِز

دفتر کميسر عالی حقوق بشر
پاله ويلسون
شماره ۵۲ خيابان پاکی
۱۲۰۱ ژنو

ژنو، ۲۸ آوريل ۲۰۱۴ (۸ ارديبهشت ۱۳۹۳)

موضوع: رويدادهای روز ۱۷ آوريل و روزهای پس از آن در زندان اوين

پيوست الف: فهرست زندانيان مجروح در رويدادها
فهرست ب: فهرست زندانيان منتقل شده به سلول های انفرادی

آقای کيای
آقای منِدز،

فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر، و سازمان عضو آن جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران، مايل هستند توجه شما را به رويدادهای اخير در زندان اوين تهران جلب کنند.

در ساعت ۹:۳۰ صبح روز ۲۸ فروردين، عده ای از ماموران لباس شخصی ـ گويا ماموران امنيتی و اطلاعاتی ـ و نيز گارد و مسئولان زندان برای بازرسی وارد بند ۳۵۰ مردان شدند. بعضی از زندانيان اتاق های ۱ و ۳ بند ۳۵۰، که از بازرسی های پيشين تجربه نامناسبی (ناپديد شدن وسايل و مواد غذايی) را داشتند خواهان آن شدند که بازرسی از اتاق‌های‌شان در حضور آن‌ها صورت بگيرد. در واکنش به اين درخواست، ماموران شمار زيادی از زندانيان را به هواخوری فرستادند و ماموران لباس شخصی به زندانيان باقی مانده در بند ۳۵۰ حمله کردند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. زندانيانی که در هواخوری بودند با اطلاع از حمله در داخل بند به اعتراض های لفظی پرداختند. آنها نيز مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و در نتيجه عده ای مجروح شدند. ماموران سپس در راهرو تونل تشکيل دادند و زندانيان را در حال عبور از داخل آن با باتوم و مشت و لگد زدند. سپس بعضی از زندانيان را با دستبند و چشم بند به داخل مينی بوس ها منتقل کردند. بنا به گزارش ها کف مينی بوس ها و هواخوری زندان خون آلود بود.

در نتيجه اين حمله، بسياری از زندانيان مجروح شدند و جراحت بعضی از آنها شديد بود. بيش از ۳۰ زندانی در پی حمله در روز ۲۸ فروردين به سلول های انفرادی منتقل و از مراقبت پزشک محروم شدند. زندانيان در سلول های انفرادی نيز مورد شکنجه و بدرفتاری های ديگر قرار گرفتند. اين شکنجه ها و بدرفتاری ها شامل لخت کردن زندانيان، تراشيدن موی سر، زدن دستبند و کشيدن بر روی زمين، مشت و لگد، بوده است.

اقدامات زندانيان

در واکنش به اين رويدادها، ۷۴ تن از زندانيان بند ۳۵۰ که به سلول های انفرادی منتقل نشدند نامه سرگشاده ای به دادستان کل کشور نوشتند که در روز ۳۰ فروردين منتشر شد. اين نامه رويدادهای روز ۲۸ فروردين و تشخيص های اوليه در باره جراحت ها را شرح داده است. امضاکنندگان آن نوشته اند که حاضرند در مراجع قضايی شهادت بدهند. نامه ديگری که ۲۸ زندانی امضا کرده اند در روز ۳۱ فروردين برای آقای روحانی، رياست جمهوری، ارسال شد. امضاکنندگان اين نامه با شرح رويدادهای ۲۸ فروردين خواهان معاينه فوری پزشکی مجروحان پيش از بهبود جراحت ها و تحقيق و بررسی به وسيله هيات مستقل و غيرجانبدار شده اند. به علاوه، ۱۲ تن از زندانيان بازمانده در بند ۳۵۰ پس از حمله روز ۲۸ فروردين، در روز اول ارديبهشت دست به اعتصاب غذا زدند. ۲۱ زندانی ديگر نيز در روز ۲ ارديبهشت اعتصاب غذا را آغاز کردند و بيانيه ای منتشر کردند که خواست هايشان را مطرح و اعلام کردند که تا تحقق اين خواست ها به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد. اين خواست ها شامل بازگرداندن تمام زندانيان از سلول های انفرادی، تحقيق در باره رويدادها و مسئولان نقض حقوق زندانيان و قانون شکنی، عذرخواهی رسمی از زندانيان و خانواده هايشان بود.

اقدامات خانواده های زندانيان

در روز ۲۰ آوريل (۳۱ فروردين)، خانواده های زندانيان سياسی در جلوی ساختمان مجلس گرد آمدند. کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی به يکی از نمايندگان مجلس، آقای دواتگری، ماموريت داد با خانواده ها ديدار کند و به کميسيون گزارش بدهد. بعضی از نمايندگان درخواست کردند که خانواده ها بتوانند ملاقات ويژه ای با اعضای خانواده هايشان در زندان اوين داشته باشند. اما زندانيانی که در روز اول ارديبهشت در سلول انفرادی بودند با خانواده هايشان ملاقات نداشتند. در روز ۲۲ آوريل (۲ ارديبهشت)، در حدود ۳۰۰ نفر از اعضای خانواده ها و حاميان آنها در جلوی رياست جمهوری گرد آمدند و نامه ای را با درخواست هايشان به آقای مهدوی، بازرس ويژه رياست جمهوری، دادند:
·         تشکيل فوری کميته حقيقت ياب متشکل از نمايندگان هر سه قوه و اعزام فوری آنان به بند ۳۵۰ جهت بررسی رويدادهای ۲۸ فروردين و روزهای پس از آن؛
·         معرفی آمران و عاملان اين حادثه وحشتناک به قوه قضائيه و محاکمه آنان و پيگيری جهت اجرای عدالت؛
·         بازگرداندن زندانيانی که به سلول های انفرادی منتقل شده اند به بند ۳۵۰ و اقدام برای درمان آنها؛
·         اخذ تضمين از قوه قضائيه برای حفظ امنيت پايدار زندانيان و اعطای حقوق به حق آنان از قبيل مرخصی، آزادی مشروط، تلفن، ملاقات حضوری؛
·         بازخواست و برکناری وزير دادگستری به خاطر ناديده گرفتن رويدادهای ۲۸ فروردين و انکار وقوع جراحت ها؛
·         سؤال از وزير اطلاعات در خصوص علل رويدادهای ۲۸ فروردين.

واکنش دولتمردان ايران

تا تاريخ ۲۴ آوريل (۴ ارديبهشت)، واکنش دولتمردان در ايران به طور عمده انکار گستردگی خشونت در زندان اوين بوده است. در روز ۳۱ فروردين، وزير دادگستری حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی اعلام کرد که تنها دو نفر از زندانيان که در هنگام بازرسی مقاومت کرده بودند در درگيری های بند ۳۵۰ زندان اوين به طور جزيی زخمی شده اند. در همان روز، رييس سازمان زندان ها غلامحسين اسماعيلی دو بار وقوع هر گونه درگيری يا ضرب و شتم در زندان اوين در روز ۲۸ فروردين را تکذيب کرد.

در روز ۲ ارديبهشت، ۹ تن از نمايندگان مجلس به طور رسمی از وزير دادگستری درخواست کردند در باره رويدادهای روز ۲۸ فروردين در بند ۳۵۰ زندان اوين تحقيق کند. اما در روز ۳ ارديبهشت، رييس قوه قضاييه آيت الله آملی لاريجانی، در جلسه ای با مسئولان بالارتبه قضايی، گفت بر اساس گزارش رييس سازمان زندان ها هيچ خلافی در روز ۲۸ فروردين صورت نگرفته است. در همان روز، سخنگوی دولت، آقای نوبخت، در جمع خبرنگاران گفت که برای بررسی رويدادهای ۲۸ فروردين و گزارش در باره آنها تيمی در دولت تشکيل شده است.

۱ـ شکنجه و ديگر مجازات ها و رفتارهای ظالمانه، غيرانسانی يا تحقيرآميز

رفتار تحقيرآميز و غيرانسانی (نگاه کنيد به پيوست ۴)
بر اساس شهادت های زندانيان، ماموران زندان مرتکب چندين اقدام خشونت آميز عليه زندانيان شدند. اين اقدامات شامل ضرب و شتم، شکنجه و بدرفتاری در سلول های انفرادی بود.

به علاوه، دست کم دو تن از زندانيان به نام اسماعيل برزگری و اميد بهروزی در هنگام دريافت مراقبت پزشکی به خاطر جراحت طی حمله مورد بدرفتاری قرار گرفته اند. آقای برزگری يک يا دو روز در بهداری اوين به تختش زنجير شده بود. آقای بهروزی نيز (با دستبند و پابند) به تختش در بهداری زندان اوين زنجير شده بود. آقای بهروزی در اعتراض به اين بدرفتاری تا زمانی بازگشت به بند ۳۵۰ در روز ۳۰ فروردين دست به اعتصاب غذا زد.

روز دوشنبه ۲۱ آوريل (۱ ارديبهشت)، خانواده ها اجازه يافتند با زندانيان بند ۳۵۰ ديدار کنند. تعدادی از زندانيان که در سالن ملاقات زندان برای ديدار با خانواده هايشان حضور پيدا کردند با عصا و کمربندهای طبی به ملاقات رفته بودند. موهای سرشان تراشيده بود و برای راه رفتن به يک ديگر کمک می کردند. کبودی ها آشکار بود. به گفته زندانيانی که در سالن ملاقات حضور پيدا کردند، آنها گويا از بقيه که هنوز در سلول های انفرادی بودند کم‌تر مورد خشونت قرار گرفته اند.

اين اعمال نشانگر نقض ممنوعيت کامل شکنجه و ديگر مجازات ها و رفتارهای ظالمانه، غيرانسانی يا تحقيرآميز است، يعنی يکی از قواعد آمره که در مورد وضعيت زندانيان در مقررات حداقل استاندارد سازمان ملل برای رفتار با زندانيان (ماده ۳۱)، و مجموعه اصول برای حمايت از همه افراد در هرگونه بازداشت يا زندان (اصل ۶) ابراز شده است. اين ماده در ادامه تاکيد می کند که در حبس «هيچگونه شواهد و شرايطی را نمی‌توان به عنوان توجيهی برای شکنجه يا ديگر مجازات‌ها يا رفتارهای ظالمانه، غيرانسانی يا توهين آميز به کار گرفت

علاوه بر اين خشونت، بعضی از زندانيان به خانواده هايشان گفتند که موهای سرشان به زور تراشيده شده است. اين عمل در مغايرت با ماده ۱۰ ميثاق بين المللی حقوق مدنی و سياسی ـ ايران از سال ۱۹۷۵ (۱۳۵۴) عضو متعاهد آن است ـ است که بر تعهد به احترام به عزت انسانی تمام زندانيان تاکيد می کند.

استفاده از مکان های تنگ برای حبس (نگاه کنيد به پيوست ب)
بيش از ۳۰ زندانی پس از ضرب و شتم بدون دريافت مراقبت پزشکی کافی به سلول های انفرادی منتقل شدند. ده تن از آنها در تاريخ ۱۹ آوريل (۳۰ فروردين)، هفت تن ديگر در ۲۱ يا ۲۲ آوريل (۱ يا ۲ ارديبهشت) و دو تن ديگر در روز ۲۳ آوريل (۳ ارديبهشت) به بند ۳۵۰ بازگشتند. دست کم ۱۱ زندانی در تاريخ ۲۴ آوريل (۴ ارديبهشت) هنوز در سلول های انفرادی بودند. بر اساس شهادت زندانيان، زندانيانی که در سلول های انفرادی مانده اند دست به اعتصاب غذا زده اند.

اين رفتار در عين حال که رفتار غيرانسانی به شمار می رود، ناقض ماده (۱)۳۲ مقررات حداقل استاندارد سازمان ملل برای رفتار با زندانيان است که اظهار می دارد که قرار دادن زندانی در جای تنگ نبايد بدون معاينه پزشک انجام شود.

محروميت از مراقبت پزشکی

همان طور که در بند قبلی عنوان شد، زندانيان منتقل شده به سلول های انفرادی از مراقبت پزشکی محروم ماندند. تنها يکی از زندانيان انتقالی به سلول انفرادی، آقای محمد صديق کبودوند، پس از سه روز در سلول انفرادی، برای دريافت مراقبت پزشکی به بيرون منتقل شده است.

اين رفتار نقض مقررات حداقل استاندارد سازمان ملل برای رفتار با زندانيان و مجموعه اصول برای حمايت از همه افراد در هرگونه بازداشت يا زندان است که تاکيد می کنند که زندانيان بايد در هنگام ضرورت از مراقبت پزشکی برخوردار باشند (به ترتيب ماده ۱ـ۲۲ و اصل ۲۴).

۲ ـ نقض حق گردهمايی مسالمت آميز
بروز خشونت عليه زندانيان در زندان اوين ظاهرا در واکنش به تلاش زندانيان برای مقاومت در برابر تخلف های ماموران رخ داده است. هيچ اقدام خشونت آميزی از سوی اين زندانيان گزارش نشده است. مقاومت آنها فقط لفظی بوده است زيرا آنها تنها اصرار کرده اند درهنگام بازرسی در اتاق هايشان حضور داشته باشند. آنها به روش فيزيکی مقاومت نکرده اند. پس از اين که لوازم شخصی زندانيان در وسط اتاق ها تلنبار شده، آن دسته از زندانيان که در اتاق ها مانده بودند صدای اعتراض بلند کردند و به خواندن سرود و فرياد کردن «مرگ بر ديکتاتور» پرداختند. زندانيان می گويند که پس از آن به آنها دستور داده شده به طور کامل به طور کامل لباس هايشان را در بياورند که با مخالفت و اعتراض لفظی شديد آنها رو به رو شدند.

بنابراين، اين رفتار نقض حق گردهمايی مسالمت آميز است که در ماده ۲۲ ميثاق بين المللی حقوق مدنی و سياسی به رسميت شناخته شده است. علاوه بر اين، اين حق در وضعيت مشخص زندانيان در مجموعه اصول برای حمايت از همه افراد در هرگونه بازداشت يا زندان در اصل ۳ ذکر شده که می گويد: «هيچ يک از حقوق بشری افراد در هر گونه حبس يا زندان که در قوانين، ميثاق‌ها، مقررات يا عرف کشور تصريح شده، نبايد به اين بهانه که اين مجموعه اصول اين گونه حقوق را تصريح نکرده يا به ميزان کمتری تصريح کرده، محدود يا از آنها فروکاسته شود.»

خشونتی که در زندان اوين رخ داده به طور آشکار نقض حق گردهمايی مسالمت آميز زندانيان اتاق های ۱ و ۳ به شمار می رود. در حقيقت، ضرب و شتم، اقدام به شکنجه و بدرفتاری و استفاده از سلول انفرادی در واکنش انتقام جويانه به حق اعتراض مسالمت آميز زندانيان انجام شده است.

به علاوه، همان طور که شما آقای کيای در گزارشتان ( (A/HRC/20/27ابراز کرده ايد: «در شرايط ويژه که واکنش فوری به شکل تظاهرات به يک رويداد سياسی قابل توجيه باشد، تصميم به بر هم زدن گردهمايی مسالمت آميز بعدی تنها به دليل ندادن اطلاع از پيش، و بدون اين که مشارکت کنندگان دست به رفتار غيرقانونی زده باشند، محدوديت نامتناسب بر آزادی گردهمايی مسالمت آميز به شمار می رود» و «هر گاه که ممکن باشد، ماموران اجرای قانون نبايد در گردهمايی های مسالمت آميز به استفاده از زور متوسل شوند و هر گاه که استفاده از زور به طور قطعی ضروری باشد، بايد اطمينان حاصل کنند که هيچ کس قربانی استفاده از زور زياد يا بدون هدف نشود» (قطعنامه شورای حقوق بشر ۳۵/۱۹، بند ۶). بنابراين، حتا اگر اين زندانيان پيش از گردهمايی درخواست رسمی نکرده باشند، سرکوب خشونت بار اقدام آنها به طور آشکار نشانه «محدوديت نامتناسب» بر آزادی گردهمايی مسالمت آميز آنها به شمار می رود.

اميدواريم که بتوانيد از اين اطلاعات در چارچوب اختيارات مربوطه خودتان استفاده کنيد و در صورت نياز به اطلاعات بيشتر در اختيار شما هستيم.

با احترام،

عبدالکريم لاهيجی، رييس فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر

***


پيوست الف: زندانيان مجروح در رويدادهای اوين

اطلاعات ناکامل زير از نامه های شماری از زندانيان و اظهارات خانواده های زندانيانی که روز دوشنبه ۱ ارديبهشت با زندانيان ديدار داشتند، و اطلاعات مورد تاييد دو پزشک زندانی در بند ۳۵۰ که اکثر زندانيان را معاينه و جراحت های آنها را مشخص کرده اند،گردآوری شده است.

۱) سمکو خلقتی: شکستگی دست؛ پيراهن و لباس های او را از تنش در آورده و مستقيم به پشت و گردن و کتف لخت وی با شدت می کوبيدند.
۲) سهيل بابادی: ضرب و شتم شديد با باتوم؛ کبودی شديد و خونمردگی گردن و کتف و بازو.
۳) سروش ثابت: ضربات باتوم و شکستگی سر.
۴) سعيد متين پور: ضربات باتوم و بيهوشی به مدت طولانی. او هنوز در انفرادی است و از وضعيتش اطلاعی در دست نيست.
۵) اسماعيل برزگری: شکستگی دو دنده و ادرار خون آلود.
۶) اميد بهروزی: پارگی شريان دست در اثر شيئی تيز (به احتمال شيشه) که بخيه شده است.
۷) کاميار ثابتی صنعت: احساس فشردگی و درد در قفسه سينه به همراه علائم قلبی که به دنبال استفاده از دارو کاهش پيدا کرد.
۸) اکبر امينی ارمکی: پارگی پوست سر در ناحيه بالای گوش راست، خونمردگی و تورم در قسمت پشت سر، سرگيجه و تهوع و تاری ديد، شکستگی سر و جراحت گردن. ضعف شنوايی در گوش راست.
۹) عليرضا رجايی: کوفتگی در ناحيه قدام ساعد دست راست، کبودی و کوفتگی در ناحيه پشت (کتف چپ و کتف راست)
۱۰) امين چالاکی: کوفتگی و خونمردگی در ناحيه آرنج چپ.
۱۱) مسعود عرب چوبدار: کوفتگی کتف راست و بالای بازوی راست به همراه تورم در مفصل کتف راست.
۱۲) فرشيد فتحی: کوفتگی و تورم در انگشت شست پای چپ. سپس مشخص شد که انگشت پای وی شکسته و به بيمارستان طالقانی اعزام شد. ممکن است برای درمان او جراحی لازم باشد.
۱۳) سيد حسين رونقی ملکی: کوفتگی و تورم جزئی پوست سر در ناحيه پشت، بريدگی های کوچک در انگشتان و پشت دست چپ و کف دست راست.
۱۴) مجيد محمدی معين: قرمزی ملتحمه چشم چپ و کوفتگی به همراه کبودی مختصر اطراف چشم چپ.
۱۵) اصغر قطان: کوفتگی به همراه تورم خفيف در پشت پای چپ و راست.
۱۶) عماد بهاور: کوفتگی های متعدد در سراسر بدن، کبودی های پشت و کتف ها، خراشيدگی های خفيف و کوفتگی در ناحيه مچ هر دو دست.
۱۷) پيمان کاس نژاد: کوفتگی و تورم در ناحيه ساعد چپ و بريدگی جزئی در ساق راست.
۱۸) محمد صديق کبودوند: شکستگی سه دنده، خونريزی کليه، شکستگی دو انگشت پای چپ، کبودی زانو و بازو، و تورم پشت سر
۱۹) بهزاد عرب گل: ضرب و جرح شديد در سر بينی (شکستگی احتمالی)
۲۰) سعيد حائری: کبودی شديد بر روی بدن
زندانيان زير درروز ۲۸ فروردين به انفرادی منتقل شدند و پس از بازگشت به بند ۳۵۰ مورد معاينه دو پزشک زندانی در بند قرار گرفتند که جراحت های زير را تشخيص دادند:
۲۱) اسدالله هادی: زخم و خراشيدگی در حال ترميم در ساق پای چپ ـ بالای قوزک داخلی ـ کوفتگی و تورم پوست سر در ناحيه پشت گوش راست، کبودی در حال بهبودی در مچ دست راست.
۲۲) اسدالله اسدی: خونمردگی وسيع در ناحيه بالای ناف، کوفتگی در ناحيه پشت کتف راست و محدوديت حرکت در مفصل کتف.
۲۳) امير دوربين قاضيانی: کبودی در حال جذب در پشت کتف راست، کبودی در حال جذب کشکک زانوی راست و محدوديت حرکت نسبی در مفصل زانوی راست.
۲۴) داور حسينی وجدان: تورم و کبودی در پشت، کتف چپ، به همراه محدوديت حرکت در مفصل کتف چپ.
۲۵) مصطفی عبدی: خراشيدگی در حال ترميم در ناحيه بالايی پوست سر به همراه تورم مختصر.
۲۶) مصطفی ريسمان باف: کبودی های ساعد دست راست که در حال بهبودی است.
۲۷) ياشار دارالشفا: آسيب ديدگی کمر، کبودی و تورم در پشت کتف راست و کبودی در حال جذب در ساق پای چپ.
۲۸) مهدی خدايی: زخم در حال ترميم شصت دست راست، کبودی درحال جذب همراه با تورم خفيف و کوفتگی در پشت کتف راست.
۲۹) مجيد اسدی: کبودی درحال جذب داخل بازوی چپ.
۳۰) هوتن دولتی: کبودی و کوفتگی در حال بهبود در مچ دست راست.
۳۱) مهرداد آهنخواه: جراحت سر.

پيوست ب: فهرست زندانيانی که روز ۲۸ فروردين به سلول های انفرادی منتقل شدند

اطلاعات ناکامل زير از نامه های شماری از زندانيان و اظهارات خانواده های زندانيانی که روز دوشنبه ۱ ارديبهشت با زندانيان ديدار داشتندگردآوری شده است.
(۱۰ زندانی اول روز ۳۰ فروردين به بند ۳۵۰ بازگشتند)
۱) عبدالفتاح سلطانی (وکيل حقوق بشری)
۲) داور حسينی وجدان
۳) آرش همپای
۴) علی عسگری
۵) مصطفی ريسمانباف
۶) مصطفی عبدی
۷) امير دوربين قاضيانی
۸) سهيل عربی
۹) اسدالله هادی
۱۰) اسدالله اسدی
(۷ زندانی بعدی در روزهای اول يا دوم ارديبهشت به بند ۳۵۰ بازگشتند)
۱۱) هوتن دولتی
۱۲) ياشار دارالشفا
۱۳) مجيد اسدی
۱۴) مهدی خدايی
۱۵) سروش ثابت
۱۶) امير رضازاده
۱۷) سعيد حائری
(دو زندانی بعدی عصر روز ۳ ارديبهشت به بند ۳۵۰ بازگشتند)
۱۸) محمد داوری
۱۹) مهرداد آهنخواه
(زندانی بعدی گويا از ۲۸ تا ۳۰ فروردين را در سلول انفرادی گذراند ولی پس از ديدار با خانواده اش در زندان اوين در روز ۱ ارديبهشت هنوز به بند ۳۵۰ بازنگشته است.)
۲۰) محمد صديق کبودند (رييس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان)
(در تاريخ ۴ ارديبهشت، ۱۱ زندانی زير هنوز به بند ۳۵۰ بازنگشته اند.)
۲۱) محمد امين هادوی
۲۲) بهزاد عرب گل
۲۳) غلامرضا خسروی
۲۴) ابوالقاسم فولادی
۲۵) رضا اکبری منفرد
۲۶) بهنام ابراهيم زاده
۲۷) سعيد متين پور
۲۸) سهيل بابادی
۲۹) سمکو خلقتی
۳۰) رضا همياری
۳۱) محمد شجاعی

برگرفته از تارنگاشت «گویا»  

برنام از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!