«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ فروردین ۲۳, شنبه

حسن بیشعور! دارایی ما یک راس گوسپند! می شنوی؟!


امروز دو تا خواهر از دهات اومده بودن شهر می خواستن برای یارانه ثبت نام کنن؛ یکیشون متولد ۶۵ بود و اون یکی متولد ۶۶. «کافی نت» سه هزار و پونصد تومن میگرفت تا ثبت نام کنه؛  کلا سه هزار تومن پول داشتن. تازه باید کرایه برگشتن به ده رو هم می دادن.

گفتم: خانوم بیا من برات با لپ تاپ خودم ثبت نام می کنم. می دونین دخترهای جوون بالاخره توی این سن و سال یه غروری دارن؛ خیلی براشون سنگینه بخاطر دو سه هزار تومن یه پسر غریبه به چشم دلسوزی بهشون نگاه کنه؛ ولی خب چاره ای نداشتن. خانواده شون، چهار نفر بودن؛ پدرشون و مادرشون و خودشون دو تا.

موقع پر کردن فرم ها، نوبت ثبت کردن میزان درآمد شد؛ گفتم چقدر درآمد دارین؟

خواهر بزرگه یه مکثی کرد و گفت: ما با پول یارانه زندگی می کنیم.

براشون نوشتم: درآمد زیر ششصد هزار تومن.  داشتم بقیه فرم ها رو پر می کردم؛ دیدم خواهر کوچیکه به بزرگه می گه: اونم بگو! بعدا می فهمن؛ یارانه مون قطع میکنن!

خواهر بزرگه گفت:
یه دونه گوسفندم داریم !

از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور از اینجانب؛ برنام آن نیز از آنِ من است.     ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!