این کدام قانون «عهد عتیق» است که چنین فرمان می دهد؟!
ریحانه جباری دختر ۲۶ سالهای است که به اتهام
قتل عمد در آستانه اعدام قرار دارد. او در تمام جلسات گفته که قتل در دفاع از خود
در برابر تجاوز جنسی صورت گرفته است. وکیل ریحانه تنها راه نجات او را بخشش
خانواده مقتول میداند.
ریحانه جباری، متولد ۱۳۶۶، طراح دکوراسیون داخلی
یک شرکت تبلیغاتی و دکوراسیون، ۲۰ ساله بود که به طور اتفاقی با شخصی به نام “مرتضی
سربندی”، پزشک ۴۷ ساله، متاهل، دارای سه فرزند
آشنا شد.
آشنایی سربندی با ریحانه بر اساس شنیدن مکالمه تلفنی ریحانه
در یک بستنی فروشی از سوی سربندی آغاز شد. در این مکالمه، ریحانه به شغلش اشاره میکند
و سربندی که گویا به دنبال یک طراح دکوراسیون برای مطب جدیدش بوده، پس از شنیدن این
مکالمه تلفنی، باب آشنایی با ریحانه را باز میکند.
دیدار بعدی اما منجر به قتل سربندی توسط ریحانه میشود.
بر اساس گزارشهای دادگاه، روز قرار، سربندی ریحانه را در جایی نزدیک محل قرار
سوار خودروی خود میکند و قبل از رسیدن به محل نیز جلوی یک داروخانه توقف کرده و
مقداری جنس میخرد که بعدا معلوم میشود کاندوم بوده است. یکی از دو لیوان آب میوهای
هم که روی میز محل قرار بوده، حاوی داروی خوابآور بوده است. به گفته عبدالصمد
خرمشاهی، وکیل ریحانه جباری، همه اینها دلایلی برای قصد قبلی تجاوز از سوی سربندی
بودهاند.
با رسیدن به محل قرار، ریحانه متوجه میشود که آنجا
آپارتمانی مسکونی و خالی از سکنه است که به گفته سربندی قرار بوده به مطب او تبدیل
شود و دکوراسیون داخلی آن هم توسط ریحانه انجام شود. طبق گزارش دادگاه بنا بر
اظهارات متهم، “سربندی پس از حمله به ریحانه با قصد تجاوز به او، از سوی ریحانه
مورد اصابت چاقو در ناحیه کتف راست قرار میگیرد و ریحانه نیز بلافاصله از محل
فرار میکند.”
سربندی در اثر تقلای زیاد و خونریزی ناشی از جراحت فوت میکند.
دادگاه اتهام قتل عمد با قصد قبلی را برای ریحانه اعلام و او را به اعدام محکوم میکند.
این در حالی است که بنا به اظهارات وکیل ریحانه جباری در دادگاه و یادداشتی که او
پس از صدور حکم نوشت، نه قتل عمدی بوده و نه ضربه وارده مرگبار، ضمنا ریحانه در
تمامی مراحل بازجویی و دادگاه اعلام کرده که صرفا برای دفاع از خودش دست به حمله
زده است.
قتل در دفاع از ناموس
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل ریحانه، در یادداشتی که در آذر ۱۳۸۸ پس از پایان
محاکمه ریحانه در روزنامه “اعتماد” منتشر کرد، بر این نکته تاکید داشت که ریحانه
به دلیل شرایط روحی لحظه وقوع جرم، امکان کمک طلبیدن از نیروی انتظامی را نداشته و
بنابراین دست به دفاع شخصی زده و عمل او تنها به منظور “دفاع از ناموسش” بوده است.
خرمشاهی در یادداشت خود آورده بود:
«قتل در مقام دفاع از ناموس (اگر ثابت شود) جرمی است که
از منظر عرف و جامعه هرگز مورد سرزنش قرار نگرفته است و وجدان جمعی هر چند مجری
قانون، مرتکب را مجرم بشناسد و دفاع او را متناسب نداند او را تبرئه میکند و بر
همین اساس است که در اکثر کشورهای جهان در موارد مشابه پس از بررسی کلی پرونده و
ظواهر امر حتی اگر دفاع مشروع ثابت نشود اما مرد بیگانه از حدود متعارف گذشته باشد
یا قصد شومی را داشته باشد و زن به دلیل ترس ناشی از شرایط یا تصورات غلط دیگر فرد
مهاجم را به قتل برساند، در مجازاتش تخفیف قائل میشوند.»
حکم تنها با رضایت خانواده مقتول متوقف خواهد شد
حالا با گذشت شش سال از وقوع قتل و چهار سال پس از صدور
حکم اعدام ریحانه رجباری، رئیس قوه قضائیه این حکم را تایید کرده و حکم برای اجرا
به دایره اجرای احکام رفته است. اما ریحانه جباری بیخبر است که به زودی حکمش اجرا
خواهد شد.
شعله پاکروان، مادر ریحانه جباری، دانشآموخته رشته تئاتر
است و در حال حاضر به بازیگری و کارگردانی مشغول است. او در آخرین پست فیس بوکش
ضمن تشکر از کسانی که به فکر کمک به ریحانه هستند از مردم تقاضا کرده تا “بدون
اغراق و دروغ تنها به ریحانه کمک کنند که از اعدام نجات پیدا کند”. او با تاکید بر
اینکه زندگی دخترش در دست خانواده سربندی است، نوشته است:
«بخشش یا انتقام از دخترم صرفا در دستان خانواده سربندی
است. با فرافکنی، بند دل مرا پاره نکنید. چیزی نگویید که زنگار بر دل خانواده
سربندی بنشیند که نه خدا میپسندد و نه خلق خدا. حتما راهی هست که با زیبایی و
فرهنگ به جنگ اعدام، بیعدالتی و رفتار زشت رفت. دست تک تک انسانهای با شرفی را
که در این روزها یاریم میدهند به گرمی میفشارم و قدردان زحماتشان هستم.»
یکی از دوستان مادر ریحانه جباری به نام “فاطی محمدی” در یادداشتی
نوشته است که ریحانه در ۹ سالگی در یک تئاتر عروسکی و سپس در سریال “چشم به راه” به کارگردانی
اصغر فرهادی بازی کرده است. وی در این یادداشت مینویسد: «دختربچهای که در ۹ سالگی بر روی
صحنه رفت تا نقش اصلی نمایش عروسکی “رویای شبانه” را در فستیوال بین المللی نمایش
عروسکی تهران بازی کند. سخنم با بازیگر نقش دخترکی است که از تنهایی و شب میترسید
و در یکی از شبهایی که تنها بود و وحشتزده، ماه و ستارهها به دیدنش میآیند و
با رقص و سرود و صحبت به دخترک ثابت میکنند که شب ترسناک نیست.»
او در پایان یادداشت خود مینویسد:
«ریحانه جان، اما آن مرد، همان که با کاندوم و زور و
داروی بیهوشی و پول آمد، هیچوقت نفهمید که دختری مثل تو افقی بسیار وسیعتر از همه
خیالهای او دارد، کاش آتش به رویاهایت نمیزد با خیالهای باطلش.»
خرمشاهی تاکید میکند که موجباتی برای توقف حکم از سوی رئیس
قوه قضائیه وجود ندارد و بهتر است تمامی تلاشها بر جلب رضایت خانواده مقتول
متمرکز شود.
...
و اینک کمتر از پنج روز تا روز اجرای حکم ریحانه باقی ست ...
نمی خواهم از مقتول بنویسم...
سال ها از مرگ او می گذرد و حرف زدن از او بی فایده است...
نمی دانم اگر به دعا معتقدید دعا کنید برای ریحانه... برای
تمام آن هایی که باید هیس می ماندند و فریاد نمی زند و چون ساکت نمانند در انتظار
چوبه دارند ...
حالم خوش نیست... حالم هیچ خوش نیست!
از «گوگل پلاس»
برنام و زیربرنام نوشتار از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر