«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ فروردین ۲۷, چهارشنبه

سوژه ها کم کم زمینی می شوند! نشانه ای خوب؟ بله، بیگمان!


می نویسد:
«گاهی وقت ها با خود می اندیشم:
”برنامه ی تقدس زدایی از آسمان“ آن اندازه هم سخت نیست که ”برنامه ی تقدس زدایی از سوژه ‌های زمینی“!

هم اکنون، شما هر چه دلت میخواهد درباره ی خدا و پیامبر بنویس، کسی دیگر کاری ندارد؛ ولی، امان از هنگامی که بخواهی جمله ای درباره ی ریحانه جباری بنویسی! با هزار ترس، سخنت را مزمزه و بالا پایین می ‌کنی تا خدای نکرده به کسی برنخورد! دستِ آخر هم باید هزارجور توضیح بدهی که منظور من این بود و آن نبود ...»

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برنام از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!