این کراوات برخلاف کراواتی که گویا پیشینیان ما در دوران باستان آن را نخستین بار ساختند و به گردن بستند از بالا به پایین به گردن "داوطلب"ی زبان دراز یا بزهکار آفتابه دزدی نگونبخت بسته می شود؛ آن را می توان چیزی بسانِ «ریسمان الهی» بشمار آورد که بی نیاز از چنگ انداختن به آن است؛ به گردن هر کس که بیفتد، چه مسگری در شوشتر باشد یا بُزی بلاگیر در تهران، او را خواهند یافت و روانه ی آن جهانش می کنند! راه نیز چندان دراز نیست؛ تنها دمی است فروبسته و بس !
ب. الف. بزرگمهر چهارم خرداد ماه ۱۳۹۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر