اگر آزادی را بت بشماریم و آن را انکار کنیم و جامعه
را از آن محروم کنیم، انسانها چگونه میتوانند تشخیص دهند که بُت چیست و خدا کیست
تا از بتها دور شوند و به خدا بپیوندند؟!
پاسخ مجتهد شبستری به مصباح یزدی
پاسخ مجتهد شبستری به مصباح یزدی
امروز ساعت هفت، وقتی «روزنامه شرق» به دستم رسید، چشمم به
این تیتر اصلی در صفحه اول افتاد: بُت آزادی را باید با ایستادگی شکست!
در اصطلاح دین، بُت ضد خداست. وقتی میگویند فلان شیء یا
فلان شخص بُت شده، منظور این است که آن شیء یا شخص در نظر انسانها به جای خدا
نشسته و مانع خداپرستی حقیقی گشته است. وقتی فردی از عالمانِ قرائت رسمی از دین میگوید
آزادی بت است، مقصودش این است که آزادی ضد خداست و مانع خداپرستی است و عالمان دین
باید هرگونه بت پرستی را نفی کنند.
هسته اصلی آزادی در عصر حاضر، محرز دانستن حق آزادی تفکر،
عقیده و بیان همراه با مسوولیت اخلاقی برای همه افراد جامعه بدون هیچ استثناء میباشد.
پرسش من این است که اگر آزادی را بت بشماریم و آن را انکار کنیم و جامعه را از آن
محروم کنیم، انسانها چگونه میتوانند تشخیص دهند که بت چیست و خدا کیست تا از بتها
دور شوند و به خدا بپیوندند؟ مگر ممکن است آزادی تفکر و عقیده و بیان در یک جامعه
به رسمیت شناخته نشود؛ اما آنچه بت پرستی است از آنچه خدا پرستی است بدون فریب و
ابهام از یکدیگر متمایز گردد. اگر تمام افراد جامعه بدون استثنا نژادی، مذهبی و
جنسیتی و هر گونه تبعیض دیگر، حق آزادی تفکر، عقیده و بیان نداشته باشند و آن را
اِعمال نکنند، چگونه معلوم میشود چه کسی به بت پرستی دعوت میکند و چه کسی به خدا
پرستی میخواند؟ چه کسی دکان باز کرده و عوامفریبی میکند و جیب پر میکند و نیاز
خود به جاه و جلال را ارضاء میکند و به قول حافظ در میخانه را بسته، اما در خانۀ
تزویر و ریا گشوده و چه کسی واقعا به انسانها عشق میورزد و در صدد این است که آنها
را به آغوش خدا و خوشبختی جاویدان برساند؟ و بالاخره چه کسی واقعاً به خدا میخواند
و چه کسی، گرچه ظاهراً از خدا میگوید، اما با انواع لطایف الحیل و ترفندهای نظری
و عملی و ساختن و پرداختن لقبها و هیکلهای دهشت آور به خود میخواند! چه کسی شیفته
خدمت است و چه کسی تشنۀ قدرت؟
در حال حاضر برای زیستن مسالمت آمیز همۀ افراد جامعۀ ایرانی
با یکدیگر و رها شدن ما از مشکلات بنیادین فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که گریبانگیر
ما گشته دو راه بیشتر در پیش پای ملت ایران و علمای دین نیست:
الف ـ حق آزادی تفکر، عقیده و بیان برای همۀ افراد جامعه،
بدون استثنا مسلم شناخته شود و بحث و بررسی و انتقاد و گفتگوی عمومی مداوم در
فرهنگ دینی ساری و جاری گردد؛ علمای رسمی دین به انتقاد از نظرها و اَعمال آنها از
سوی ملت تن دهند و رابطه فکری و عملی این دو طرف با یکدیگر از حالت اطاعت و تقلید
کورکورانه یک طرفه به یک گفتگوی همدلانه دو طرفه مبدل گردد؛
ب ـ عالمان رسمی دین همچنان اصرار کنند که آزادی بت است و
ما باید این بت را بشکنیم و فضولی موقوف! ما باید همچنان یکطرفه بگوییم و عمل کنیم
و شما هم باید بپذیرید و تقلید کنید و خدا پرستی جز این نیست. چه کسی تردید میکند،
این دومی چیزی نیست جز خفقان، ظلمت محض و خشونت عریان!
آقایان محترم! آزادی بت نیست، بت شکن است. فقط در پرتو
درخشان آزادی است که همه بتها یکی پس از دیگری شکسته میشوند.
از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور بویژه در نشانه گذاری ها
از سوی اینجانب؛ برنام را از متن نوشته برگزیده ام. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر