«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ مرداد ۵, یکشنبه

کژدمی دیگر بر پرچم سه رنگ ایران!


نام پلید وی با کشتار نویسندگان و هنرمندان کشورمان گره خورده است؛ گرهی تاریخی که از آن، درست یا نادرست با برنام «قتل های زنجیره ای» یاد می شود. وی در جایگاه دادستان کل جمهوری تبهکار اسلامی، در یکی از واپسین واکنش هایش نسبت به زندانی کردن فراقانونی موسوی و کروبی گفته است:
«سران فتنه، نه تنها نباید رفع حصر شوند بلکه باید ترتیباتی شود تا آنها تاوان جرم و گناه بزرگی که مرتکب شده‌اند را پس بدهند.»* کاسه ای داغ تر از آش که چنانچه ورق اندکی نیز برگردد، یکی از نخستین بزهای بلاگیر رژیم برای جاخالی دادن و فرار از مشت مردم خواهد بود.

تصویر این تبهکار بزرگ را که در کنار «پرچم کژدم نشان» دیدم، ناخودآگاه این عبارت به ذهنم آمد:
کژدمی دیگر بر پرچم سه رنگ ایران!

ب. الف. بزرگمهر    پنجم امرداد ماه ۱۳۹۳


* «خبرگزاری تسنیم»، پنجم امرداد ماه ۱۳۹۳
 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!