شادباش به همه ی دختران و زنان سختکوش و پیکارجوی میهن؛
حتا به آخوندها و ملاها تا چشمان شان کمی بیش تر گِرد شود! انشاء الله از خرسندی و
خشنودی!
آدم ها را باید به اندازه ی شایستگی شان پذیرا شد! هنگامی
که بیشتر از شایستگی شان، پذیرای آن ها شدی، خودشان را گم می کنند و می پندارند که
علی آباد هم شهری است!
از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از
اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
با خود می اندیشم:
در نقشه برداری از همان آغازِ کار، برای تعیین خطوط
ارتفاع (hypsometry)، نیازمند نقطه ای هستی که شاید آن را به پارسی «نقطه ی نشانه» (bench mark) بتوان نامید. اکنون درباره
ی اندازه ی شایستگی ـ به عنوان نمونه خودم را می گویم ـ از کجا و برپایه ی کدام «نقطه
ی نشانه» ای، اندازه ی شایستگی ام را روشن کنم؟ اگر به عنوان نمونه، «نقطه ی نشانه»
را خانم مریم میرزاخانی، ریاضیدان برجسته ی ایران و جهان که همینجا کامیابی اش را
به همه خانم ها و نیز آقایان شادباش می گویم، بگذارم که یک ناشایست تمام عیار از
آب در می آیم و باید بروم زیر گِل!
خوب! پرسش، همچنان برجای مانده و پاسخی سزاوار نیافته است!
هرکسی چگونه شایستگی دیگری را می تواند اندازه بگیرد؟ از روی شایستگی خود؟! این که
خود بزرگ بینی و خودشیفتگی است ...
ب. الف. بزرگمهر ۲۲ امرداد ماه ۱۳۹۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر