«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ شهریور ۲۹, شنبه

می توانی مرا دچار «وایبریزاسیون» کنی؟


گفته های زیر از یک آخوند نیست؛ از «بوفالویی» پشم و پیله ریخته است که هنگام دریافت پایان نامه ی «دکترای علوم سیاسی»، نمره ی ۱۹ نیز از سوی استادان خود دریافت نموده است:
«راه کاهش آسیب پذیری در برابر وایبریزاسیون فرهنگی، انفعال و انکار و تقابل نیست بلکه مشارکت هوشمندانه و تولید محتوای انبوه در این فضای اجتماعی است. این فضا به آمران به معروف و ناهیان از منکر مجازی با الزامات خاص آن نیاز دارند. چند ماه پیش در یک برنامه تلویزیونی نیز در باره فضای مجازی گفتم باید فقه و اخلاق فضای مجازی در ایران شکل بگیرد و معلوم شود که فلان لایک صواب است و ثواب دارد و بهمان لایک و فالو کردن مکروه است و پرهیز از آن لازم است»

هرچه اندیشیدم  از آرش «وایبریزاسیون فرهنگی» سر درنیاوردم. به همینگونه سر در نمی آورم که چگونه آن فقه و اخلاقی را که در فضای راستین جامعه ی ایران، آزمون تلخ و ناگوار خود را پس داده، در فضای مجازی می خواهند پیاده کنند. شاید، نمونه ای از آن، در گفتگوی اینترنتی دختر و پسر جوانی که در پی یافتن دوست یا همسر آینده ی خود هستند، سرانجام با چنین پرسشی از سوی پسر پی گرفته شود:
می توانی مرا دچار «وایبریزاسیون»* کنی؟ منظورم گونه ی فرهنگی آن نیست ... به گفته ی "علما"، یکبار آن اشکالی ندارد!

ب. الف. بزرگمهر        ۲۹ شهریور ماه ۱۳۹۳

* چنین انگاشته ام که این واژه از واژه ی «ویبرِیشن» (vibration) به آرش های: «لرزش»، «جُنبش» و «نوسان» ریشه گرفته باشد!

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!