نوشته است:
«در بروز رسانی های جدید
شبکه اجتماعی گوگل، می توانید عکس های عمومی خود را در نقشه های گوگل نیز به
اشتراک بگذارید. شما هنوز مهار کامل و
نامحدودی بر فعالیت ها و اشتراک گذاری های خود در این شبکه اجتماعی دارید؛ اما کم
و بیش هنگام آن رسیده که آنچه در گوگل به اشتراک می گذارید را بازبینی کنید.
به تازگی گوگل در حال نمایش تصویرهای عمومی (public) به اشتراک گذاشته شده همانند با تصاویر دیده شده در اعلان های گوگل پلاس است. این یک امر نادرست یا تجاوز به حریم خصوصی افراد نیست؛ به خاطر اینکه تصویرهای نشان داده شده در نقشه های گوگل از چهار صافی (فیلتر) از کاربر تا سرویس دهنده عبور می کنند.
به تازگی گوگل در حال نمایش تصویرهای عمومی (public) به اشتراک گذاشته شده همانند با تصاویر دیده شده در اعلان های گوگل پلاس است. این یک امر نادرست یا تجاوز به حریم خصوصی افراد نیست؛ به خاطر اینکه تصویرهای نشان داده شده در نقشه های گوگل از چهار صافی (فیلتر) از کاربر تا سرویس دهنده عبور می کنند.
...
بنابراین گوگل تنها تصویرهای با تضمین مکان که خود کاربر از نمایش آن ها خشنود است را نمایش می دهد؛ حتا اگر شگفتی بینندگان را در پی داشته باشد.»
بنابراین گوگل تنها تصویرهای با تضمین مکان که خود کاربر از نمایش آن ها خشنود است را نمایش می دهد؛ حتا اگر شگفتی بینندگان را در پی داشته باشد.»
از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ بخشی
از آن را نیز پیراسته ام. ب. الف. بزرگمهر
برخلاف این ادعا، «شبکه ی اجتماعی گوگل» در بنیاد خود،
چون «فیس بوک» و آن به اصطلاح شبکه های اجتماعی دیگر، ابزاری برای نظرسنجی و سنجش روحیه
اجتماعی است و از آن برای مهار و دادن سمت و سوی دلخواه به روندها و جنبش های
اجتماعی به سود اربابان قدرت جهانی سود برده می شود.
همه ی این شبکه ها، چنانکه اکنون بیش از پیش روشن شده و
کار به رسوایی شان نیز کشیده شد،* بگونه ای
گستاخانه تا ژرفای رایانه ها راه می یابند و بر بنیاد کار نرم ابزاری پیشرفته و پیچیده
ای که همه ی سویه ها و گوشه های آن نیز برای کاربران این شبکه ها روشن نیست، از
داده های آدم ها و آنچه می نویسند و منتشر می کنند، بهره برداری بجا و نابجا ـ و
در هر دو مورد بی اجازه ی کاربران ـ می کنند.
بیشرف ها از فن آوری بسیار سودمندی که می بایستی در خدمت
نزدیکی و دوستی میان مردم جهان از آن بهره برد، بهره برداری های بسیار پلیدی می
کنند. به گفته ی آفریننده ی اینترنت، کم ترین زیانی که زده اند، تکه تکه نمودن (segmentation) اینترنت بوده است؛ زیانی
بس بزرگ که با آماج های اینترنت و آنچه سازنده ی آن در سر داشت، در ناهمتایی
(تضاد) بنیادین است و نه تنها ریش و قیچی در دست آن هاست که به دلخواه خود ـ و نه
دلخواه من و شما! ـ آرایش مان می دهند؛ مغزمان را بی آنکه بویی ببریم، می شویند؛ هر
چیزی را که «آپاندیس» بشمار آورند، بیرون می کشند و با چربی غاز سرمایه داری آن را
می مالند و می آلایند تا اندیشه ی بد به آن راه نیابد ...
با این همه، آرش چنین سخنانی این نیست که از اینترنت یا
شبکه های اجتماعی سود نبریم که هشیار باشیم؛ ببینیم که ریش و قیچی در دست آن هاست
و با بدیده گرفتن آماج های اجتماعی و سیاسی که در سر می پرورانیم به محدودیت های کاربرد
"شبکه های اجتماعی" باریک شویم و با باریک اندیشی از آن ها سود بریم.
برای آن آقا که نوشته ی بالا را درج کرده نیز باید می
نوشتم:
خودمان و دیگران را گول نزنیم!
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ شهریور ماه ۱۳۹۳
* در
این باره، بنگرید به یادداشت ها و نوشتارهای زیر:
«درخواستی از بینندگان و دوستان ارجمند!»، ب. الف.
بزرگمهر، ۲۴ دی ماه ۱۳۸۹
«تلاش هکرهای مستقر در ایران برای نفوذ در یاهو، جی میل و
اسکایپ»، چهارم فروردین ماه ۱۳۹۰
«نیمی از حقیقت، دروغی بیش نیست!»، ب. الف. بزرگمهر، هشتم فروردین ماه ۱۳۹۰
«فیس بوک، ترسناک ترین شبکهی جاسوسی جهان!»، ب. الف.
بزرگمهر، ۱۶ اردی بهشت ماه ۱۳۹۰
«اینترنت و چالش های پیش رو در آیندهی نزدیک»، ب. الف.
بزرگمهر، هفتم خرداد ماه ۱۳۹۰
«بازهم مانند نمونه ی پیشین!»، ب. الف. بزرگمهر، ۸ شهریور ۱۳۹۰
پارسی نویسی:
بجای واژه ی لاتینی «فیلتر» می توان از واژه ی «صافی» سود
برد.
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ شهریور ماه ۱۳۹۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر