نوشته ای است چشمگیر و براستی گلچینی ارمغان جان هایی شیفته:
«زندگی حتی هنگامی که آن
را وامی زنی، حتی هنگامی که نادیده اش می گیری، حتی هنگامی که نمی خواهی اش
از تو نیرومندتر است؛ از هر چیز دیگری نیرومند تر است.
آدم هایی که از بازداشتگاه های کار اجباری بازگشتند، دوباره زاد و ولد کردند؛* مردان و زنانی که شکنجه دیده بودند، مرگ نزدیکان شان و سوخته شدن خانه هایشان را دیده بودند، دوباره دنبال اتوبوس ها دویدند؛
به پیش بینی های هواشناسی باریک بینانه گوش کردند؛ و دخترهایشان را شوهر دادند.
باور کردنی نیست؛ ولی، همینگونه است. زندگی از هر چیز دیگری نیرومندتر است ...»
«من او را دوست داشتم»، آنا گاوالدا (Anna Gavalda)
از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب.
الف. بزرگمهر
می نویسم:
سخنی بسیار درست است که این خانم آن را نوشته و بویژه
سودمند برای همه ی روشنفکرانی که به نشستن در «بُرج عاج» خود خو گرفته، بیش تر از
بی انگیزگی و نه چیزی دیگر ناله سر می دهند و خدا و پیامبر و زمین و آسمان
را به یاری می خوانند و به دامن این و آن می آویزند:
کُنده هایی نیمسوز با دودی چشم آزار بی هیچ آتشی اندرون و
اندک نمودی از شعله ای فروزان و گرمابخش و امیدوارکننده ...
ب. الف. بزرگمهر ۲۲ شهریور ماه ۱۳۹۳
برنام را از متن نوشته ی خانم گاوالدا برگزیده ام. ب. الف. بزرگمهر
پارسی نویسی:
بجای آمیخته واژه ی پارسی ـ
عربیِ «زاد و ولد» می توان «زاد و رود» نوشت که پارسی تر و زیباتر است. همچنین
بجای «زاد و ولد کردن» می توان «زاد و رود داشتن» بکار برد. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر