«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ شهریور ۲۵, سه‌شنبه

نوکرانی خانه زاد، یادآور یکی از داستان های چخوف


به گزارش زیر اندکی باریک شوید! کاری به دروغ های بیشرمانه ی رژیم جمهوری اسلامی ندارم که سیاست را با دروغگویی و بلوف زدن های میان تهی جابجا نموده و هربار نیز با خواری و سرشکستگی گامی به پس نهاده، باج های سنگین تر از پیش به امپریالیست ها داده و مردم ایران را نیز سرافکنده نموده است؛ ولی این دو نفر که یکی دبیرکل «آژانس بین المللی انرژی اتمی» و دیگری دبیرکل «سازمان ملل»ی است که قرار بود «متحد» باشند، مرا یاد شخصیت اصلی یکی از داستان های چخوف، افسر پلیسی به نام «اچومه لف» در داستان «حربا» یا همانا «بوقلمون صفت»۱ می اندازند. از بخت روزگار، هر دو نیز در بخش اشغال شده ی شبه جزیره ی کره (کره جنوبی) پا به جهان نهاده و نوکران خانه زاد اربابان ششلول بند «جامعه ی جهانی» اند.

همین آقای «یوکیا آمانو» که در گزارش زیر، گویشی تهدیدآمیز دارد و از نارسایی های آگاهی رسانی درباره ی پرونده ی هسته ای داد سخن می دهد، چندی پیش که «شیطان بزرگ»، رژیم تبهکار جمهوری اسلامی را چنان درسپوخته بود كه نه از آن این ها پیدا بود و نه از آنِ آن ها۲آنچنان با خرسندی از شفافیت برنامه ی هسته ای جمهوری اسلامی سخن می گفت که می پنداشتی، اسلام پیشگان بی آبرو سرانجام به آرزوی دیرینه ی خود، در آغوش کشیدن «شیطان» و رفتن به «ماه عسل» با وی دست یافته اند.

به هر رو، آنچه امروز بیش از گذشته حتا برای بسیاری از «آقایان» و پادوهای خیمه و خرگاه شان روشن شده و می شود، برخورد سامانمند (سیستماتیک) و بخوبی طرح ریزی و سناریو بندی شده ی امپریالیست ها به رهبری امپریالیست های «یانکی» در منطقه ی بزرگی از شمال آفریقا تا آسیای میانه، بسی فراتر از اخم و تخم یا لبخند «حسین بَرَک اوباما» یا دیگران و نامه های «فدایت شوم» دو سویه با آن رهبر نابخرد و نابکار است؛ برخوردی که برای رویارویی با آن، نیازمند برنامه ای باریک اندیشانه، فراگیر در همه ی زمینه های سیاسی و اقتصادی ـ اجتماعی، همه سویه، پیگیر و همراه با چشم انداز است که بسان برنامه های کوتاه برد و درازمدت آن ها بخوبی طرح ریزی و سناریوبندی شده باشد؛ ولی، آیا چنین کاری از دوش رژیمی فرومایه و ضدملی که کوته بینانه، تنها در اندیشه ی پایوری خود است، برخواهد آمد؟ می پندارم، پاسخ آن روشن است.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ شهریور ماه ۱۳۹۳

پانوشت:

۱ ـ «نوکرانی خوب و کارآزموده، یکی از دیگری خندان تر!»، ب. الف. بزرگمهر، ١٩ آبان ماه ١٣٩١

۲ ـ با الهام از یکی از طنزهای عُبید زاکانی
«می ترسم که نه از آنِ ما برجای ماند و نه گاوی در کار!»، ب. الف. بزرگمهر، ۱۴ مهر ماه ۱۳۹۲


***

آمانو می گوید روند حل اختلافات با ایران همچنان کند است

«یوکیا آمانو» دبیرکل «آژانس بین المللی انرژی اتمی» می گوید که ایران یا باید برای شفاف سازی با آژانس همکاری کند یا چشم انداز حکمی بر پایه آگاهی رسانی های نارسا از آن میان، ادعاهای هماوند با سویه های به گمان، نظامیِ برنامه اتمی اش را بپذیرد.

آقای آمانو روز دوشنبه گفت:
«بسیار مهم است که ایران برای گره گشایی همه ی چالش های برجای مانده، همه دوراندیشی های عملی مورد توافق [با آژانس] را به هنگام اجرا کند ... در این مرحله نمی توانم بگویم چقدر طول می کشد تا در این دوازده مورد شفاف سازی کنیم ... با این حال این روند بی پایان نیست.»
...

۲۴ شهریور ماه ۱۳۹۳


این گزارش شلخته از سوی اینجانب، ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی شده است. بخشی از آن را نیز پیراسته ام.    ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!