به زنان کارگر به این بهانه که مانند مردان خوب کار نمی کنند،
دستمزدی کم تر پرداخت می کنند، و این، تنها بهانه ای بیشرمانه بیش نیست. تا آنجا
که از دیده های خود در گذشته می توانم بهره بگیرم، نخست به این دلیل که بسیاری از
کارهای کشاورزی و دنباله ی آن در خانه ها از بنیاد بر دوش زنان است و مردان در آن کارها،
کم ترین همیاری و همکاری را دارند؛ بنابراین، جایی برای چنین سنجشی نیرنگبازانه
نیست؛ در زمینه های دیگری نیز که زنان دوشادوش مردان به کار می پردازند، نه تنها
به هیچ روی از آن ها کم تر نیستند که در برخی رشته ها که نیازمند کار باریک بینانه
و شکیبایی بیش تری است، مردان را در زمینه ی چند و چون و بازدهی نیروی کار پشت سر
می گذارند و درست از همین روی، در چنین بخش هایی ـ به عنوان نمونه در صنایع مونتاژ
ابزارهای الکترونیکی ـ بخش عمده ای از نیروی کار دربرگیرنده ی زنان است؛ زیرا
کارشان در سنجش با مردان، ارزش افزوده و سود بیش تری برای سرمایه داران به ارمغان
می آورد.
آیا آن مردک نادان می تواند در اینجا نیز پای به میدان گذاشته،
زنان را به کدبانوگری و دست شستن از کارهای دیگر فراخواند؟ نه! نمی تواند؛ زیرا در
چنان شرایطی، بخش بزرگی از اقتصاد کشاورزی و صنعت کوچک و میانگین کشور زمینگیر می
شود و مردک نادان باید در فرجامِ کار، جای خود را به کسی دیگر که اندکی بیش تر از
اقتصاد سر در می آورد، بسپارد. از همه ی این ها نیز که بگذریم، در کجای دین اسلام
گفته شده که در برابر کارِ برابر باید مزدی نابرابر با مردان و کم تر به زنان
پرداخت شود؟!
آیا نباید از وی که در همه ی امور صاحب نظر است و به تازگی حتا
پایش را در کفش فن آوری های نرم ابزاری و رسانه ای فرو نموده، نظر اسلام را در این
زمینه پرسید؟ آیا نباید از این همه چیزدانِ نادان پرسید به چه انگیزه، زنان کشور
را به بهانه های گوناگون از کار بیرون می رانند؟ و آیا کسانی که به چنین کاری دست
می یازند، مستقیم یا غیرمستقیم، خواسته یا ناخواسته به آماج های امپریالیست ها
برای نابودی اقتصادی ـ اجتماعی کشورمان یاری نمی رسانند؟! گرچه، پیشاپیش نیک می
دانم که اگر چنین دبنگی، گزارش زیر را بخواند، شاید تنها یک نکته از آن را برجسته
تر یافته و چیزی در این مایه بگوید:
«احوط در
آن است که زنان کارگر، بویژه اگر باردار باشند، صندوق های سنگین بر دوش خود نگیرند؛
زیرا نخواهند توانست شب ها وظایف کدبانوگری خویش را به نحو احسن به انجام برسانند ...»*
ب. الف. بزرگمهر سوم مهر ماه ۱۳۹۳
* دنباله ی آن در اندیشه ی تاریک و وامانده اش چنین خواهد بود؛
گرچه احوط در به زبان نیاوردن آن است:
... آخر هرچه باشد، الله آن ها را برای خدمت به مردان آفریده
است!
***
نابرابری
دستمزد زنان و مردان در بخش کشاورزی به عرف تبدیل شده است!
یک کشاورز زن در استان گلستان از پرداخت دستمزدهای
نابرابر به زنان و مردان کارگر کشاورزی خبر داد.
زهرا محمدی در این باره گفت:
«دستمزد کارگران زن مناطق علیآباد، دلند، آزادشهر در استان گلستان که
به امور شخم، وجین، برداشت کشاورزی مشغولند، نصف دستمزد کارگران مردی است که همین
کار را انجام می دهند.»
این کارگر زن کشاورز افزود:
«کارفرما به کارگران مرد
مبلغ ۱۴ هزار تومان و برای زنان ۷ هزار تومان دستمزد میپردازد.»
محمدی با اشاره به اینکه ۷۰ درصد کارگران کشاورز
استان گلستان را کارگران زن تشکیل میدهند، گفت:
«بخش کشاورزی در هر یک از
مراحل تولید شدیدا وابسته به فعالیت کارگران زنان است.»
این کارگر زن با بیان این جستار که تفاوت دستمزد در دیگر پیشه
ها نیز ملموس است، افزود:
«فعالیت این زنان به کار
در شالیزارها ختم نمی شود و در فصول متفاوت به فعالیتهای دیگری چون چیدن صیفیجات،
محصولات جالیزی، دستفروشی در کنار جاده و حتی کار در کارخانهها نیز میپردازند.»
وی در تشریح جستار گفت:
«کارگران زن بهدلیل
دستمزد اندک با انجام کار مضاعف این نابرابری را جبران میکنند و مجبورند برای کسب
درامد بیشتر تا چند نوبت بعد از خاتمه کار در زمینهای کشاورزی به کار بستهبندی،
شست و شوی کارخانجات ربسازی و ... بپردازند.»
وی خاطرنشان کرد:
«این نابرابری شامل حال
کودکان کار نیز میشود و کودکان کار دختر، مزد کمتری به نسبت کودکان کار پسر دریافت
میکنند.»
به نظر این کارگر کشاورز، حاکمیت تفکر «زنان خوب کار نمیکنند»
در بین کارفرمایان به این نابرابری دامن زده است و این در حالی است که زنان کارگر
حتی صندوقهای سنگین را هم بر کول خود حمل میکنند.
وی با اشاره به اینکه در میان این کارگران زن، زنان
کارگر باردار نیز بهچشم میخورند، گفت:
«شرایط کاری و مزدی نیز
برای کارگران باردار یکسان است.»
محمدی در پایان با پافشاری بر اینکه این نابرابری مزدی
اعتراضی را بههمراه ندارد، گفت:
«این نابرابری مزدی، همیشه
همینطور بوده و به صورت عرف منطقه درآمده است.»
این گزارش از سوی اینجانب تا اندازه ای ویرایش و پارسی نویسی
شده است. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر