«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ مهر ۱۷, پنجشنبه

آیا هنوز روشن نیست، چرا به چنین خودروهایی نیازمندند؟!


تصویر پیوست، نمونه ای از خودروهای زرهی تازه ی پلیس ایران برای رویارویی با تظاهرات مردم، بویژه در شهرهای بزرگ است.

کسی نوشته بود:
«... ماموریت ”رزم شهری“ نیز به وظیفه های ”یگان ویژه ناجا“ افزوده شد» (از «گوگل پلاس»)

... و دیگری به طنز نوشته است:
«نمی شود چند تا از این ها را در مرزهای کشور بگذارند تا این اندازه کشته ندهیم؟» (همانجا)

... و من با خود می اندیشم:
چرا می شود ... ولی آیا از حاکمیتی پلید که در اندیشه ی نگهبانی از اندوخته های بادآورده ی خویش در بانک های اروپایی و امریکایی و کانادایی و جاهای دیگر است، می توان چشم پاسداری از مرزهای کشور را داشت؟ چنین حاکمیتی، سربازان و پاسداران و بسیجیان را جز به چشم «گوشت دم توپ» نمی نگرد. چنین حاکمیتی به نیروهای امپریالیستی، «داعش» و نیروهای ددمنشی دیگر چون خودش، بیش از آنکه به چشم دشمنان آدمیت و دشمنان ایران بنگرد به چشمِ همچشمانی می نگرد که به هنگام خود با آن ها می توان بازی خرد و برد به انجام رساند یا کاری پر سود را چاق کرد؛ و چه باک که چنین کاری حتا فروش برده های جنسی باشد! چنین حاکمیتی، تنها از توده های مردم خود هراسناک است و تنها آن ها را به چشم دشمنی سرسخت می نگرد!

آیا هنوز روشن نیست، چرا به چنین خودروهایی نیازمندند؟!

ب. الف. بزرگمهر      ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!