آوای فضا

همراه پی نوشت در زیر فیلم

فیلم کوتاه پیوست، دربردارنده ی آوای فضای میان سیاره های سامانه خورشیدی است. این آواها که در کالبد لرزه های الکترو مگنتیکی است با دستگاه های ویژه ای که برای این آماج بر روی چندین فضاپیمای «ناسا» کارگذاشته شده بودند و با بهره وری از آنتن گیرنده ی موج پلاسما برای دریافت امواجِ در دامنه ی شنوایی گوش آدمی رسانایی* شده اند.

آواهای رسانا شده، دربرگیرنده ی کنش های درونی پیچیده ی ذرات الکترومگنتیکی موج های خورشیدی، «یونیسفر» (لایه ی یونیزه پیرامون بسیاری از سیاره ها) و «ماگنتوسفر» میان سیاره ای (لایه های دربردارنده موج های ماگنتیک میان سیاره ها) هستند.

برگردان از ب. الف. بزرگمهر

پی نوشت:

در نزدیکی میانه ی این فیلم (اندکی بیش از سه دقیقه از آن) می توان با اندکی پنداربافی، نال و نوای «ارواح خبیثه» ای که در برزخِ پیرامون «کیوان» («زُحل») گرفتار شده و بدور آن می چرخند را شنید. همین نال و نوا را با اندک تفاوتی می توان در دقیقه ی ششم فیلم (نزدیک به پایان آن)** پیرامون زمین خودمان شنید که گویی همان ارواح در حال فرود آمدن از آسمان به زمین هستند.

هنگامی که این آواها را می شنیدم، این پندار بیش از پیش در من جان گرفت که شاید آن «ریسمان الهی» که در «کتاب آسمانی»*** از آن یاد شده، نه برای بالا رفتن و به خدا نزدیک شدن که برای فرود آمدن همان ارواح خبیثه به زمین مورد بهره برداری قرار گرفته و می گیرد؛ و کسی چه می داند، شاید بجای یکی از آن ها که به زمین رانده شد و سرش به آن سنگ سیاه («حجر الاسود») خورد و «آدم» شد، شمار باز هم بیش تری «جک و جانور» یا همانا ارواح خبیثه از هر سیاره ای برای تبعید به اینجا فرستاده شده اند که از بخت آدم شدن نیز برخوردار نبوده اند؛ تا اندازه ای بسان سرنوشت قاره ی نگونبخت امریکا که هر دزد و راهزن بی پدر و مادر اروپایی از اسپانیایی و پرتقالی گرفته تا انگلوساکسون ها و دزدان دریایی بی بُته یا همانا نیاکان ششلول بندهای جامعه ی جهان کنونی به آنسو روانه شده و آنجا را آباد کردند.

ب. الف. بزرگمهر    یکم آبان ماه ۱۳۹۲ 

* واژه ی «رسانایی» را به آرش «ضبط (آوا یا صدا)» ساخته و آن را در واژه نامه ی دهخدا نیز افزودم.

** ناگفته نماند که کمی پیش تر از این بخش، نواهای گوشنوازی از زمین شنیده می شود که در آن کم تر نشانی از ارواح خبیثه می توان یافت.

*** کاربرد «کتاب هوایی» را بجای «کتاب آسمانی» شایسته تر می بینم.