او پیشمرگ کردی ایرانی است که خود را می آراید؛ آرایشی نه برای بزم که برای میدان کارزار!
درود بر وی و دیگر زنان و مردان پیشمرگ کرد!
درود بر همه ی کسانی که با پذیرش مسوولیت به یاری مردم
کردستان و رویارویی با اهریمن «داعش» می شتابند؛ اهریمنی که چهره ای دیگر از «رژیم
ولایت سفیه» فرمانروا بر ایران است.
باید از هر راه ممکن و هرچه زودتر، بی هیچگونه همکاری با «یانکی»
ها یا از آن بدتر، ابزار دست سیاست شان شدن، نزدیک به ۵۰۰۰ زن و دختر و دخترکان کرد
ایزدی که در چنگال این گروه دوزخی به بردگی جنسی واداشته شده اند را از بند رهانید.
فراموش نکنیم که کرد، چه کرد ایران و چه عراق یا سوریه از
هرسویه اجتماعی، فرهنگی و تاریخی که به آن نگریسته شود، پاره تن ایران و کردستان
بزرگ یا همانا «سرزمین مادها»، یکی از مهم ترین سنگپایه های تاریخ و فرهنگ ایرانی است.
به بردگی جنسی واداشته شدن آن ۵۰۰۰ دختر و زن و حتا کودکان
خردسال از سوی پلیدترین نیروهای به جامه ی کیش و آیینی وامانده درآمده، خاری در
چشم و سبب سرافکندگی ما ایرانیان است که بویژه با "نرمش قهرمانانه" «رژیم
ولایت سفیه» در برابر «شیطان بزرگ» و تن به قراردادی ننگین دادن، کالبدی اینچنین
یافته و دست نیروهای «یانکی» و دیگر امپریالیست ها در پیشبرد سیاست های پلید خود
در منطقه را بیش از پیش گشوده و گستاخ ترشان نموده است. فراموش نکنیم که «داعش»،
فرآورده ی مستقیم همین سیاست ها و بهره گیری همه سویه از نوکران و همدستان منطقه
ای امپریالیست ها چون اسراییل و ترکیه و تا اندازه ای رژیم تبهکار جمهوری اسلامی است.
گروهی سرهمبندی شده و خوب ساز و برگ یافته، برآمده از برون و بی ریشه که سخت در پی
قلمه زدن و نشا کردن آن در میان دین باوران سنی مذهب منطقه اند* تا جنگ های بزرگ تر «حیدری ـ نعمتی» بسان آنچه سال
ها میان ایران تازه شیعه شده با ترکیه عثمانی روی داد و هر دو کشور را سست و نااستوار
نمود را سر و سامانی دیگر داده به جنگی منطقه ای فرارویانند. در این زمینه نیز که
گفتگوی بیش تر درباره ی آن در چارچوب این یادداشت نمی گنجد، حاکمیت تبهکار جمهوری
اسلامی کارنامه ای نابخردانه، تبهکارانه و رویهمرفته ضدملی از خود برجای نهاده است.
نمودها و نشانه های روشنی در دست است که این رژیم ضدملی و ضدخلقی که از همان نخست
تاکنون به کردها به چشم دشمن خود نگریسته و همچنان می نگرد، در گذشته ی دور و
نزدیک، زمینه های پا گرفتن برخی از نیروهای تندروی سُنی مذهب عراقی و ایرانی تبار
عراقی در برخی منطقه های مرزی کردستان ایران را فراهم نموده و در کیش دادن «داعش»
به سوی کردستان، سرراست و ناسرراست دست داشته است؛ سیاستی که همه ی نشانه های همدستی
با «یانکی» ها و ابزار دست شدن نیز چون نمونه های افغانستان، عراق و بوسنی ـ
هرزگوین در آن نمایان است.
باید به آنچه در عراق و سوریه و نیز افغانستان می گذرد به
چشم پیش سنگرهای ایران زمین نگریست و در برابر چنین ستم و بیدادی ایستاد؛ وگرنه،
فردای روزگار نوبت "سایرین" نیز خواهد بود؛ و نیک روشن است که چشم امید
به «رژیم ولایت سفیه» بستن، نابخردی از گونه ای دیگر است: رژیمی سزاوار سرنگونی!
ب. الف. بزرگمهر ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۳
* روندی
که چنانچه از کنار برخی سویه های تاریخی آن بگذریم، همانندی های بسیاری با چگونگی
ساخته و پرداخته شدن کشور اسراییل دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر