«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ آذر ۳۰, یکشنبه

از این نمد نمی توان کلاهی برای خود دست و پا کرد!


به گزارش زیر اندکی باریک شوید! از این آشکارتر نمی توان درباره ی پیروزی بزرگ سیاست خارجی کوبا در برابر «شیطان بزرگ»، آن هم از زبان بلندپایه ترین کارگزاران آن، گفت و نوشت:
«باراک اوباما در سخنرانی خود گفته بود که گفتگوهای جدی در جريان بوده و سياست انزوای کوبا، ناکارآیی خود را نشان داده است.» و کاسه ی داغ تر از آشی که خود کوبایی تبار است، ناخشنودی و ناهمداستانی خود با از سرگیری این هماوندی ها را اینچنین به نمایش می نهد:
«... کاخ سفيد همه چيز را در برابر کوبا واگذار کرده و هيچگونه گردن سپاری بایسته در برابر [آن] دريافت نکرده است.»
(«مارکو روبيو»، نماینده ی کوبایی تبار «جمهوری خواه» از ايالت فلوريدا)

درباره ی این پیروزی بزرگ، «خفاش مادینه ی نظام»، بیگمان درست می گوید که «تحميل سياست های انزوا و تحريم از سوی قدرت های سلطه جو در برابر اراده و پايداری ملت ها و دولت های مستقل بی نتيجه و ناکارآمد است» (گزارش زیر)؛ ولی، میان این پیروزی بزرگ با آنچه از سال ها پیش تاکنون به سرِ مردم ایران آورده شده و واپسین آروین های خود را در «قرارداد ننگین ژنو» پایور نموده و به نمایش نهاده از زمین تا آسمان هفتم و جایگاه «عَرش خداوندی» جدایی و ناهمتایی است! یکسان پنداشتن یا یکسان جا زدنِ این دو روند که یکی، فرآورده ی پایداری و استواری ملتی نه چندان پرشمار، ولی بزرگ و ایستاده بدرازای بیش از پنج دهه در برابر امپریالیست هاست و دیگری، فرآورده ی خواری، تن به نوکری دادن و سرافکندگی رژیمی میوه چینِ انقلابِ شکوهمندِ توده های مردم، ضدانقلابی و ایران بربادده، جز ریشخند کردن خود و تفی سربالا که بر سر و ریش رژیم تبهکار از بالا تا پایین آن می نشیند، دستاوردی نخواهد داشت.

امیدوارم آن «ولی سفیه» و دیگر کارگزاران «خیمه و خرگاه ولایت»، توده های مردم ایران و روشنفکران خلقی آن را کور، نادان، نابخرد و به کیش خود نپندارند که بخواهند از این نمد کلاهی برای خود دست و پا کنند.

ب. الف. بزرگمهر    ۳۰ آذر ماه ۱۳۹۳

***

ایران از بهبود هماوندی های میان آمریکا و کوبا استقبال کرد

مرضيه افخم، سخنگوی «وزارت امور خارجی ايران» روز شنبه، ۲۹ آذرماه، ضمن استقبال از بهبود روابط کوبا و آمريکا، آن را در راستای کاهش تنش دانسته و گفته است که پیگیری چنين سياستی می تواند نتايج سودمندی در پهنه ی جهانی در پی داشته باشد.

به گزارش «خبرگزاری جمهوری اسلامی» («ايرنا»)،‌ خانم افخم درباره ی بهبود هماوندی های آمريکا و کوبا گفته است:
«تحول اخير در روابط دو کشور، گامی رو به جلو در جهت کاهش تنش در آن منطقه قلمداد می شود که تداوم واقع بينانه و تکميل اين رويکرد می تواند آثار و نتايج مفيدی در مجموعه مناسبات کشورهای آمريکای لاتين و روند تحولات بین المللی داشته باشد.»

سخنگوی وزارت امور خارجه ايران با اشاره به گردن نهادن (اذعان)۱ آمريکا به ناکارآمدی رویکردش در برابر کوبا گفته است:
«تحميل سياست های انزوا و تحريم از سوی قدرت های سلطه جو در برابر اراده و پايداری ملت ها و دولت های مستقل بی نتيجه و ناکارآمد است.»

باراک اوباما و رائول کاسترو، رییسان جمهور آمريکا و کوبا، روز ۲۶ آذرماه بگونه ای همزمان اعلام کردند که روند عادی سازی هماوندی های دو کشور را آغاز کرده‌اند. باراک اوباما در سخنرانی خود گفته بود که گفتگوهای جدی در جريان بوده و سياست انزوای کوبا، کارآ نبودن (فقدان کارايی)۲ خود را نشان داده است.

به دنبال گفته های باراک اوباما درباره ی از سرگيری هماوندی های میان کوبا و آمريکا پس از بيش از پنج دهه، شماری از نمايندگان کنگره آمريکا با اين اقدام ناهمداستانی نشان داده اند. «مارکو روبيو»، نماینده «جمهوری خواه» از ايالت فلوريدا که خود کوبايی‌تبار است، برقراری هماوندی میان کوبا و آمريکا را يک پيروزی برای هاوانا بشمار آورده و گفته است که کاخ سفيد همه چيز را در برابر کوبا واگذار کرده و هيچگونه گردن سپاری (تعهد)۳ بایسته (الزام‌آور)۴در برابر [آن] دريافت نکرده است.
 ...

۲۹ آذر ماه ۱۳۹۳


این گزارش از سوی اینجانب، ویرایش و پارسی نویسی شده است؛ یکی دو بند پایانی آن را نیز پیراسته ام. برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است و.   ب. الف. بزرگمهر


پارسی نویسی:

۱ ـ بجای واژه ی از ریشه ی عربی «اذعان» می توان در بسیاری موردها از واژه ها یا آمیخته واژه هایی پارسی چون:
«گردن نهادن»، «گردن دادن» و «پذیرفتن» سود برد.

۲ ـ بجای واژه ی «فقدان» و آمیخته هایی همراه با این واژه می توان به آسودگی از واژه ی پارسی «نبود» یا افزودن پیشوند «نا» سود برد؛ مانند:
«کارآ نبودن» و «ناکارآیی» بجای «فقدان کارآيی»

۳ ـ بجای واژه ی از ریشه عربی «تعهد» می توان در بسیاری موردها از آمیخته واژه ی پارسی «گردن سپاری» بهره برد.

۴ ـ بجای آمیخته واژه ی پارسی ـ عربی «الزام‌آور» می توان «بایسته» نوشت.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!