کدام کشور با فرهنگ خویش چنین می کند که ما بدرازای این چند دهه به انجام رساندیم؟!
به ردیف های هزینه ی بودجه پیشنهادی دولت برای امور به
اصطلاح فرهنگی سال ۹۴ باریک شوید!
کل بودجه پیشنهادی برای موسیقی در سراسر کشور ۱۹.۵ میلیارد
است؛ ولی بودجه ی پیشنهادی، تنها برای کاروانهای «راهیان نور»، ۱۱۰ میلیارد تومان
است!
کل بودجه ای که دولت برای «هنرهای تجسمی» پیشنهاد کرده
تنها ۱۶.۹ میلیارد تومان است؛ و این در حالی است که بودجه ی «بنیاد امام خمینی»
وابسته به مصباح یزدی از بودجه عمومی کشور، ۱۸.۵ میلیارد تومان است.
بودجه «بنیاد سعدی» که به صورت تخصصی قرار است برای گسترش
کنشگری های هماوند با زبان پارسی در بیرون ایران کار کند، تنها ۴ میلیارد تومان
است؛ ولی یکی از ردیف های بودجه ای که برای «مرکز امور مساجد» در نظر گرفته شده، بیش
از ۳۲ میلیارد تومان است!
کل بودجه «تئاتر و هنرهای نمایشی» در سراسر ایران، ۳۰ میلیارد
تومان در نظر گرفته شده؛ ولی بودجه ای که قرار است زیر نظر حسن خمینی در یک سال از
بودجه عمومی هزینه شود به بیش از ۵۲ میلیارد تومان سر می زند!
فرهنگ عمومی کشور بر بنیاد کدام برنامه ها و هزینه هایی می
روید؟! با کاروانهای «راهیان نور بسیج»؟ با هزینه های میلیاردی برای نهاد های دینی؟
در شرایط تنگدستی و بحران و تحریم، ۳ تا ۵ درصد کل بودجه
عمومی کشور برای این نهادها و بنگاه های مذهبی و دینی در نظر گرفته شده است. این
بودجه دربرگیرنده ی ردیف هایی جداگانه از بودجه ی اصلی بنگاه ها و بنیادهای یادشده
است؛ بودجه های «سازمان اوقاف»، بنیادهای گوناگون، چون «بنیاد مستضعفان»، «بنیاد ۱۵
خرداد» و نهادهایی چون «کمیته امداد»، بسان «کارتل» های اقتصادی ـ دینی از آن
میان،«ستاد اجرای فرمان امام»، چند نمونه از آن هاست. به این ها، بودجه هایی که در
دست «سپاه» و «بسیج» است یا به عنوان نمونه: «بودجه ویژه بیوت مراجع» را باید
افزود.
آیا همه ی این ها به عشق اسلام و شیعه است؟! تنها یک سال
این بودجه ها را که باید برای آبادانی و فرهنگ کشور از آن سود برده شود، بِبُرید تا
روشن شود مسلمان و شیعه ی راستین کیست!
از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی نویسی، پاکیزه و بازنویسی
درخور از اینجانب؛ برنام نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر