«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ آذر ۲۴, دوشنبه

هم می دزدند، هم با دزدان همکاسه اند، هم آبرو می برند، هم ناموس می درند، هم به حراج می گذارند ... و سرانجام هست و نیست مان را به باد می دهند! ـ بازانتشار


رهبر نادان و نیرنگباز جمهوری اسلامی، امسال را در حالی «سال تولید ملی» اعلام نمود که ورشکستگی شماری از صنایع کوچک و بزرگ و از کار باز ماندن بسیاری طرح های منطقه ای و ملی، سبب پیوستن شمار بازهم بیش تری از کارگران کشورمان به صف بیکاران شد. به گفته ی آن زبانزد زیبا:
«سالی که نکوست از بهارش پیداست!» 
 
در گزارش زیر که تنها مشتی نمونه ی خروار در کشور و اقتصادی بی در و پیکر است، با لحنی اندرزگویانه از «سال تولید ملی» سخن رفته است؛ ولی آیا آخوندی نادان که از «تولید» پیش و بیش از هر چیز دیگر «تولید مثل» به ذهن وامانده اش می آید، چیزی از «تولید ملی» در می یابد؟!
 
در کنار تاراج بزرگی که در میهن مان در جریان است و روزانه حجم سترگی از سرمایه های ملی به شکل های گوناگون از کشور بیرون برده شده و یا به دست مشتی نادان و نابکار اسلام پناه هدر می رود، بودجه هایی بزرگ برای گسترش مسجدها و حسینیه ها و ترویج آنچه «اسلام» می نامندش و نیز پر نمودن جیب انگل هایی شکم پرست که جز «پایین تنه» ی خود به چیز دیگری نمی اندیشند، هزینه می شود!
 
اینچنین است آرزو و دورنمای «سال تولید مثل ملی» از سوی رژیم تبهکاری که هر روز ماندنش زیان های بس بزرگ تری برای کشور و میهن مان دربر دارد!
 
سرنگون باد جمهوری تبهکار اسلامی ـ امریکایی!
 
ب. الف. بزرگمهر       ۲۱ اردی بهشت ماه ۱۳۹۱ 
 
http://www.behzadbozorgmehr.com/2012/05/blog-post_10.html

***
سود سامسونگ و ال جی در ایران 
 
بررسی وضعیت بازار لوازم خانگی کشور بیانگر ارقام تکان‌دهنده ایست. فقط سامسونگ و ال جی دو برند لوازم خانگی كره جنوبی در سال ۹۰ بیش از سه میلیارد دلار در بازار ایران فروش داشته‌اند و این رقم بیش از تخلف سه هزار میلیارد تومانی بانكی اخیر و بالاتر از تمام سرمایه مورد نیاز برای انتقال آب دریای خزر به مرکز ایران است.
 
این در حالی است كه بیش از ۷۰ درصد بازار لوازم خانگی ایران در دست كشورهای خارجی است و در این میان كره بیشترین سهم را از این بازار پر سود در دست دارد و به هیچ وجه حاضر نیست در شرایط فعلی دست از این خوان گسترده بکشد.
 
از سوی دیگر، رفتار كشور كره با ایران نوعی استعمارگری نوین است چرا كه این كشور از یک‌سو ایران را از خرید كالاهای استراتژیك نظیر تجهیزات صنعت نفت محروم ساخته ولی از سوی دیگر، برای كالاهایی نظیر لوازم خانگی بدون محدودیت و با ترفندهای برنامه ریزی شده اقدام می نماید .
 
در این معامله نابرابر كشور كره، تحریمهایی را كه توسط آمریكایی‌ها علیه ایران تدوین می شود، به صورت داوطلبانه پذیرفته، به‌طوریکه سال گذشته بانك ملت، كشتیرانی جمهوری اسلامی و گروه صنعتی انتخاب از سوی کره مورد تحریم قرار گرفته‌اند.
 
اطلاعات به‌دست آمده نشان می‌دهد که شركتهای لوازم خانگی كره برای فرار از پرداخت مالیات، كالاهای خود را به صورت باز شده و چند تكه‌ای، در زمان‌های مختلف و از گمركات متعدد به ایران وارد كرده و از این طریق توانسته اند بجای تعرفه ۵۰ درصدی از تعرفه ۱۵ درصدی استفاده كنند و کالاهای خود را با استفاده‌ از حربه‌های مختلف به بازار ایران تزریق کنند.
 
اهمیت این موضوع در سال تولید ملی وقتی بیشتر به چشم می‌خورد که این شركتها در ایران هیچ كارخانه ای نداشته و فقط با ایجاد چند خط مونتاژ محصولات خود را تكمیل و به بازار عرضه می‌كنند.
 
استفاده این كارخانجات از تولیدات داخلی نیز تنها محدود به فوم و كارتن بسته بندی از کارخانه‌های ایرانی شده است؛ از طرف دیگر فعالیت اصلی شركتهای كره ای در داخل كشور و ثبت این شركتها در مناطق آزاد است كه این خود كمك شایانی به معافیتهای مالیاتی این شركتها می‌کند.
 
پیگیری ها نشان می‌دهد دست‌های پشت پرده و دانه‌درشتهای حامیان این جریان، عاملین شركتهای كره ای قاچاقچیان قانون دان هستند كه از خلا های قانونی سوء استفاده كرده و برای گذراندن زندگی خود آب به آسیاب دشمن می ریزند.
 
جالب این‌جاست که طبق قوانین كشور كره هیچ برند لوازم خانگی غیر كره ای نمی تواند محصولات خود را به این کشور صادر کند و تنها دو شرکت كره ای تولید كننده لوازم خانگی ۹۰ درصد بازار این كشور را در دست دارند و سایر برندها مابقی سهم را در اختیار دارند و در خیابان‌های سئول ـ پایتخت كشور كره ـ نیز به‌ندرت اثری از كالاهای خارجی مشاهده می شود . 
 
وارد کنندگانی در نقش صنعتگر ! 
 
بررسی‌ها در بازار لوازم خانگی ایران نشان می‌دهد از آنجا كه طبق مقررات و برای حمایت از تولید داخلی، ارز مرجع به محصولات تمام شده نظیر یخچال ساید بای ساید، اجاق گاز، ماشین لباسشویی و بسیاری از لوازم دیگراختصاص داده نمی شود شركتهای وارد كننده لوازم خانگی از این طریق با تكه ای كردن، محصولاتSKD وارد كرده تا بتوانند ارز مرجع دریافت و از سرمایه ارزی ایران استفاده كرده و سود خود را به نهایت برسانند. 
 
این شركتها همان وارد كنندگانی هستند كه امسال در نقش صنعتگر بازی می‌كنند و با وجود گذشت دوماه از سال تولید ملی، همچنان با زیرپا گذاشتن تولیدکنندگان داخلی، در بازار کشور جولان می‌دهند. 
 
ترفند کره‌ای‌ها برای افزایش غیر قانونی قیمت 
 
گشتی در بازار لوازم خانگی نشان می‌دهد شركت‌های کره‌ای با درج كد مدل‌های جدید روی محصولات قبلی خود، آن‌ها را به عنوان محصولات جدید ارایه كرده و از این مسیر افزایش قیمت‌های خودرا بدون مشكل انجام داده‌اند و این در حالیست كه طبق گزارشهای دریافتی سال گذشته از این طریق بیش از ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته اند . 
 
صنعت لوازم خانگی یك صنعت پر اشتغال است و در حال حاضر با توجه به اینكه تنها ۳۰ در صد بازار لوازم خانگی ایران تولید داخلی است، اگر سهم بازار شركتهای خارجی محدود شود، بیش از ۲۵۰ هزار فرصت شغلی برای جوانان ایرانی فراهم می شود.
 
خرید لوازم خانگی خارجی توسط هر خانواده ایرانی نه تنها مشكلات فوق را دامن می‌زند که باعث می شود حجم فروش برندهای خارجی بالاتر رفته و سرمایه گذاری این شركتها برای كیفیت و توسعه محصولات بالاتر رود و بالعكس آن اتفاق است كه برای تولیدكنندگان ایرانی خواهد افتاد.
 
پیش‌بینی آینده این بازار پر تلاطم نیز دور از ذهن نیست؛ متاسفانه صنعت كفش و نساجی ایران كه زمانی نه دور دست سرآمد منطقه بود، توسط چینی ها به ورطه نابودی كشیده شده است و خدای ناخواسته با این شرایط صنعت لوازم خانگی نیز توسط كشور كره به اضمحلال كشیده می شود.
 
امید است در سال حمایت از تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی هر فرد در هر جایگاهی كه قرار دارد از جمله قانون گذار، مجری و قاضی و یا نقش مهم‌تری كه هر خانواده ایرانی دارد ،شرایط را برای ماندگاری و سربلندی ایران و ایرانی در حد توان خود فراهم كنند.
 
«مشرق»


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!