«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ دی ۱۴, یکشنبه

معمای می و میخانه هرگز حل نخواهد شد ...


«الا یا ایها الساقی! ادرکاسا و ناولها»
از آن می ها که قطعا می برد رنگ غم از دل ها

از آن می ها که شرعا هم ندارد هیچ اشکالی
به ضرس قاطع و فتوای توضیح المسائل ها

نه از آن می که آدم گاه می بیند زبانم لال
ظروف خالی اش افتاده بر شن های ساحل ها

از آن می ها که از دل می برد هول خماری را
و در حال من و تو می کند ایجاد حول ها

«به می سجاده رنگین کن، گرت پیر مغان گوید»
تخصص دارد او حتما در این جنس از مسائل ها

بیاور بعد از آن نان و کباب و بره ی بریان
بیاور هر چه می خواهد دلت از این مُکمل ها

از آن می ها که با تعبیر عرفانی فراوان است
به شکل مختلف در شعر حافظ ها و بیدل ها

از آن می ها که تا میخانه دنبالش نباید رفت
برای آن که هست انواع نابش در منازل ها

دوباره رفت مضمون سمت انواع می ناجور
خدا لعنت کند اجدادتان را ای ارازل ها!

از آن می ها که در آنها بدون شک نظر دارند
تمام شاعران رندِ و فَحل از جمله فاضل ها

معمای می و میخانه هرگز حل نخواهد شد
که وامانده ست در تحلیل آن، علم محلل ها

ناصر فیض

از «گوگل پلاس». برنام را از متن آن برگزیده ام.    ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!