زیر برنام «سختی تن ندادن به ... تلخ تر از سختی تن دادن به ...» نوشته است:
«پس این ملت با نظام خود هیچ دشواری ندارد. نباید این ملت یکپارچه را دو تکه کرد؛ بخش کرد؛ یک گروه را بر علیه آن گروه دیگر، آن گروه را بر علیه این گروه دیگر برانگیخت.
در همین جا هم برای گره گشایی چالش ها، معیار قانونی وجود دارد. اگر قانون فرمانروا نشد، آن چیزی که از بیقانونی بر سرِ همه خواهد آمد، بسیار تلخ تر است از آنچه که اجرای قانون ممکن است در کام برخی تلخی پدید آورد:
«و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق»* داد (عدل) همان رعایت قانون است. اگر ما از رعایت قانون احساس کمبود کردیم، نخواستیم به قانون تن بدهیم، آنچه که بر سر ما از بیقانونی خواهد آمد، به مراتب از این تلخیِ شکیب قانون، سخت تر است. این را باید همه به دیده بگیرند.
۱۳۸۸/۴/۷
* خطبه ۱۵؛ از سخنان آن حضرت است در هماوندی با برگرداندن زمین های بيت المال كه عثمان به ميل خویش به ديگران بخشيده بود:
به خدا سوگند اگر آن املاك را بيابم به مسلمين بر مى گردانم؛ گرچه مهريه زنان شده باشد يا با آن كنيزها خريده باشند؛ زيرا گشايش امور با دادگری (عدالت) است؛ كسى كه دادگری او را در کمبود افکند، ستم و کمبود بيشترى براى او پدید می آورد.
از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
برایم روشن نیست کدام «حضرت» آن سخنان را بر زبان رانده و پافشاری وی درباره ی فرمانبرداری از قانون بر پایه ی کدام ماجرای دله دزدی از «بیت المال»* پیش آمده است. به همینگونه، برایم روشن نیست کدام ملت را می گوید که با نظام خود دشواری ندارد؛ بیگمان ملت ایران را نمی گوید؛ زیرا این ملت نه تنها با نظام کنونی دشواری دارد که اگر دستش برسد، سردمداران تبهکار آن را تکه تکه کرده، گوشت شان را جلوی سگ ها خواهد ریخت تا نوش جان کنند و هارتر شوند! ولی آنچه درباره ی «قانون»، «معیار قانونی» و «فرمانروایی قانون» که در همین دو سه بند کوتاه، چندین بار به میان آمده، یادآور سخن ارزنده ی زنده یاد تقی ارانی، کمونیست نابغه و روشنگر بزرگ دوران کنونی ایران است که در بیدادگاه رژیم رضاخانی گفت:
«تنها قانونی مقدس است که حافظ منافع توده ها باشد!»
ب. الف. بزرگمهر ۲۲ دی ماه ۱۳۹۳
* عبارتی چندش آور که همواره مرا به یاد دله دزدها می اندازد!
«پس این ملت با نظام خود هیچ دشواری ندارد. نباید این ملت یکپارچه را دو تکه کرد؛ بخش کرد؛ یک گروه را بر علیه آن گروه دیگر، آن گروه را بر علیه این گروه دیگر برانگیخت.
در همین جا هم برای گره گشایی چالش ها، معیار قانونی وجود دارد. اگر قانون فرمانروا نشد، آن چیزی که از بیقانونی بر سرِ همه خواهد آمد، بسیار تلخ تر است از آنچه که اجرای قانون ممکن است در کام برخی تلخی پدید آورد:
«و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق»* داد (عدل) همان رعایت قانون است. اگر ما از رعایت قانون احساس کمبود کردیم، نخواستیم به قانون تن بدهیم، آنچه که بر سر ما از بیقانونی خواهد آمد، به مراتب از این تلخیِ شکیب قانون، سخت تر است. این را باید همه به دیده بگیرند.
۱۳۸۸/۴/۷
* خطبه ۱۵؛ از سخنان آن حضرت است در هماوندی با برگرداندن زمین های بيت المال كه عثمان به ميل خویش به ديگران بخشيده بود:
به خدا سوگند اگر آن املاك را بيابم به مسلمين بر مى گردانم؛ گرچه مهريه زنان شده باشد يا با آن كنيزها خريده باشند؛ زيرا گشايش امور با دادگری (عدالت) است؛ كسى كه دادگری او را در کمبود افکند، ستم و کمبود بيشترى براى او پدید می آورد.
از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
برایم روشن نیست کدام «حضرت» آن سخنان را بر زبان رانده و پافشاری وی درباره ی فرمانبرداری از قانون بر پایه ی کدام ماجرای دله دزدی از «بیت المال»* پیش آمده است. به همینگونه، برایم روشن نیست کدام ملت را می گوید که با نظام خود دشواری ندارد؛ بیگمان ملت ایران را نمی گوید؛ زیرا این ملت نه تنها با نظام کنونی دشواری دارد که اگر دستش برسد، سردمداران تبهکار آن را تکه تکه کرده، گوشت شان را جلوی سگ ها خواهد ریخت تا نوش جان کنند و هارتر شوند! ولی آنچه درباره ی «قانون»، «معیار قانونی» و «فرمانروایی قانون» که در همین دو سه بند کوتاه، چندین بار به میان آمده، یادآور سخن ارزنده ی زنده یاد تقی ارانی، کمونیست نابغه و روشنگر بزرگ دوران کنونی ایران است که در بیدادگاه رژیم رضاخانی گفت:
«تنها قانونی مقدس است که حافظ منافع توده ها باشد!»
ب. الف. بزرگمهر ۲۲ دی ماه ۱۳۹۳
* عبارتی چندش آور که همواره مرا به یاد دله دزدها می اندازد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر