«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ بهمن ۱۲, یکشنبه

می بینی چه گلی کاشته ای، رهبر الدنگ؟!


سوداگری همخوابگی دختران ایرانی در کردستان عراق

سیروان کم و بیش دو سال است که در اربیل زندگی می‌کند.کارش سوداگری میان ایران و کردستان عراق است. او و دوستان ایرانی اش، بیش تر در پاتوق های شبانه همدیگر را می بینند؛ پاتوق هایی که میهمانان و مشتریان دیگری نیز دارد:
«چند خیابان در اربیل هست که  شب‌ها پاتوق دختران ایرانی هستند.بیشتر آنها جوان هستند و دنبال مشتری.»

سوداگری همخوابگی (سکس) در کردستان، غیرقانونی است و‌ تن فروشان (کارگران جنسی) در شهر اربیل بیش تر غیرقانونی کار می‌کنند.

سیروان، تجربه هماوندی جنسی با آنها را داشته است:
«اینجا مشتری زیاد دارند؛ حدود ۱۰۰ دلار باید پرداخت.البته این قیمت متفاوت است و بستگی به عوامل زیادی دارد.مثلا سن و محل که از خود فروشنده همخوابگی باشد یا شما.البته این قیمت‌ها برای غیر ایرانی‌هاست و مردان ایرانی ۳۰ یا ۴۰ دلار می دهند.دختران ترجیح می‌دهند با ایرانی‌ها دمخور نشوند؛ زیرا ایرانی‌ها بیشتر در پرداخت پول تقلب می‌کنند.»

ایرانیان که برای سفر به کردستان می‌روند، تنها اجازه اقامت ۱۵ روزه دریافت می‌کنند.اگر کسی بخواهد مدت بیشتری بماند، باید به ایران برگردد و گذرنامه ی خود را نو کند.کسانی که مجوز کار می‌گیرند، بستگی به نوع کار و درخواست کارفرما میان شش ماه تا یکسال برگه ی اقامت می‌گیرند.اقامت نیز تنها با پایوری (ضمانت) یکی از شهروندان کرد ساکن در «اقلیم» امکان‌پذیر است.
بیشتر تن فروشان که از ایران می آیند نیز ۱۵ روز اقامت دارند و پس از پایان این مدت، چند روزی به ایران برگشته و دوباره به کردستان می‌آیند.

افزون بر این دختران، زنان میانجی نامور به «خاله» در این سوداگری ها کنش دارند.

محبوبه، ۴۰ ساله و اهل اسپهان، از این زنان است:
«سه گروه داریم: اول، دختران ژیگول و جوان هستند که با هماهنگی کردهای اینجا و به واسطه تجار ایرانی از ایران می‌آیند. در هتل‌های آنچنانی می‌مانند؛ با مقامات رفت و آمد می‌کنند و درآمد بالایی هم دارند. فضولی در کار آنها عاقبت خوبی ندارد. به شما هم توصیه می‌کنم زیاد پیگیر اینها نباشید. دوم، دختران جوان و میانسال که توسط افرادی مثل من به اینجا می‌آیند. اینها دو دسته‌اند یا کرد هستند که بیشترشان دارای اقامت کاری بوده و توسط خود نیروهای آسایش و یا کارفرمایانشان سازماندهی می‌شوند. دسته دوم، غیر کردها هستند که بیشتر اقامت ۱۵ روزه می‌گیرند. میانگین درآمد آنها در ۱۵ روز، کم و بیش ۳۰۰۰ دلار است. البته بستگی به خود دختران هم دارد که علاوه بر قیمت طی شده، چقدر بتوانند انعام بگیرند. سوم، زنان مسن هستند که عموما ساکن اینجا هستند و با کارگران ایرانی و یا اقشار کم درآمد در ارتباط هستند.»

محبوبه با اشاره به دشواری های سوداگری همخوابگی در اقلیم کردستان می‌گوید:
«بزرگترین مشکل ما در اینجا فرهنگ استفاده نکردن از وسایل پیشگیری از بارداری است.مثلا خیلی از مردان در اینجا اعتقادی به استفاده از کاندوم ندارند.این خیلی آسیب‌پذیری را بالا می برد. دومین مورد هم برخوردهای گاه به گاه دولت با دختران است. البته گاهی کارمندان دولتی در ازای سکس و یا پورسانت، همکاری می‌کنند. بدون همکاری آنها، کار ممکن نیست.»

روژین، ۲۸ ساله است؛ از شمال باختر ایران آمده، اقامت یک‌ساله دارد و تازه کارش را شروع کرده است:
«وقتی به اینجا آمدم، باکره بودم. پس از اصرارهای بسیار یک مدیر دولتی، برای امنیت خود به این کار تن دادم. روز خوبی نبود، هرچند درآمد خوبی نصیبم شد. به خاطر بکارتم ۳۰۰۰ دلار هدیه به من داد. از آن پس برای چند ماه با این فرد ارتباط داشتم و ماهانه کمک قابل توجهی به من می‌کرد. به مرور وارد این بازار شدم. الان ماهی ۳۰۰۰ دلار درآمد دارم. تصمیم دارم مدتی دیگر به آمریکا بروم و زندگی را از نو شروع کنم. اینجا برای زندگی طولانی مدت خوب نیست. جامعه سنتی است و هیچ حقی برای زنان قائل نیستند؛ همچنین کار ما قانونی نیست و امنیت نداریم.»

در سوداگری کنونی، گروه های دیگری هم کنش دارند. «محمود چومانی» رییس انجمن راننده‌های خط حاجی عمران ـ اربیل در همین خصوص به تارنمای «خه‌لک» گفته است:
«در حال حاضر میزان قابل توجهی از زنان تن فروش ایرانی به اقلیم کردستان می‌آیند. راننده تاکسی‌های این خط هم بعد از ورود این زن‌ها و مهر خوردن گذرنامه شان، آنها را به مکان‌های درخواستی می‌برند.»

ورود این زنان به «اقلیم»، آنگونه که بدیده می‌ آید، چندان ساده هم نیست. نیروهای امنیتی، تاکنون چند راننده و مسافرانی که گفته می‌شود زیر عنوان گردشگر وارد اقلیم شده‌اند را بازداشت کرده‌اند. درواقع این رانندگان کار جابجایی زنان تن‌فروش را بر دوش داشتند.

بازار شایعه نیز همراستا با گسترش سوداگری همخوابگی رونق گرفته است.

زاگرس یکی از پناهندگان کرد ایران که در یکی از احزاب اپوزیسیون هم عضو است، ماجرای تن‌فروشی در کردستان را بسیار پیچیده‌تر از یک چالش اجتماعی و درآمدزایی می‌داند.

به باور وی، نهادهای امنیتی ایران در ورود دختران تن‌فروش به کردستان نقش بنیادین دارند:
«در مواردی شاهد بوده‌ایم بعضی از این زنان که دارای بیماری‌های واگیر بوده‌اند، به داخل برخی از احزاب اپوزیسیون کرد ایران نفوذ کرده و مشکلاتی را بوجود آوردند. در برخی موارد عکس این قضیه هم صادق است. یعنی این زنان جذب سیستم اطلاعات کردستان شده‌اند.»

تایید چنین روایت هایی دشوار است؛ ولی تایید روایت هایی از سرنوشت دختران ایرانی تن فروش، چندان دشوار نیست، تنها همین که به اربیل بروید و گشتی در خیابان های شلوغ شهر بزنید، آنها آنجا هستند، مانند دبی، کوالالامپور، آنتالیا و یا استانبول.

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برنام از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!