«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ اسفند ۱۴, پنجشنبه

از کنش بجای دانشجویان آذربایجانی با جان و دل پشتیبانی کنیم!

ببینیم «آقای حقوقدان» چه گلی به سر ملیت های ایران خواهد زد! بماند که مرغ پخته نیز از دادن چنین عنوانی به «آخوند آی کیو» خنده اش می گیرد. من که چشمانم اشکبار است.

به گزارش زیر باریک شوید! برای من، خبری بسیار خوشحال کننده درباره ی چالشی بسیار مهم است که آموزش و پرورش به زبان مادری، تنها بخشی ناگسستنی از آن بشمار می رود:
جُستار حقوق خلق ها در کشوری دربردارنده ی خلق های گوناگون! خلق هایی با پیوندهای تاریخی بیشمار با یکدیگر! جُستاری که یکی از آماج های مهم انقلاب بهمن ۵۷ نیز بود؛ ولی چون دیگر آماج های آن انقلاب شکوهمند توده ای از سوی رژیم تبهکار جمهوری اسلامی زیر پا نهاده شد. با تبهکاری های پی در پی این رژیم ضدخلقی که هم اکنون نیز پی گرفته می شود، نه تنها خواست های بجای خلق ها برآورده نشد که گره آن، هر روز کورتر نیز شده و می شود؛ جُستار و چالشی که امپریالیست ها و نیز دولت مافیایی ترکیه از مدت ها پیش، روی آن حساب ویژه و جداگانه ای گشوده اند.

از دید من، در میان سناریوهای چندگانه ی امپریالیستی، بهره برداری از چالش یادشده در شرایط بحرانی و نهادن گُوِه میان شکاف های ریز و درشت خلق ها و شکاندن پیوندهای تاریخی میان شان، سویه ای بنیادی دارد. به چون و چرای آن در اینجا نمی پردازم و تنها بر این نکته پامی فشارم که برسمیت شناخته شدن حقوق خلق های ایران در کالبد «خودمختاری اداری ـ فرهنگی»، برخلاف پندارنادرست و کردار ناشایست دلواپسان ملی گرای (ناسیونالیست) پارسی زبان، گامی بسیار مهم در راستای استوار نمودن هرچه بیش تر پیوندهای باستانی میان خلق های ایران و بهبود برخی چالش های تاریخی است. «جُستار ملی»، چون تیغی دولبه است. چنانچه به آن برخوردی دانشورانه و شایسته شود، یکپارچگی و همبستگی هرچه بیش تر خلق های ایران زمین را در پی خواهد داشت و باژگون آن بویژه در شرایط بحرانی به گسست پیوندهای تاریخی میان خلق ها، فروپاشی ایران زمین و حتا جنگ های برادرکشی خواهد انجامید.

با آنکه می دانم از چنین رژیم ضدخلقی، چشم گره گشایی این چالش را نیز چون دیگر چالش های اجتماعی ـ اقتصادی گریبانگیر میهن مان نمی توان داشت، کنش آن دانشجویان آذربایجانی را بسیار درست، بجا و بهنگام  می دانم؛ کنشی که در کنار دیگر کنش های صنفی ـ سیاسی و برآمدهای اجتماعی، رژیم تبهکار فرمانروا بر ایران را بازهم بیش تر در منگنه خواهد نهاد؛ چهره ی ضد ایرانی و ضد خلقی اش را بهتر آشکار خواهد نمود و آن را گامی دیگر به سوی سرنگونی خواهد راند.

از چنین کنش بجایی، آذربایجانی باشیم یا پارس، چه کرد، چه بلوچ یا هر ملیت دیگر ایران با جان و دل پشتیبانی کنیم. این پشتیبانی، تنها دربرگیرنده ی حقوق ملیت ها نیست که نیز پشتیبانی از یکپارچگی سرزمین ایران و استواری پیوند خلق های آن است.

ب. الف. بزرگمهر    ۱۴ اسپند ماه ۱۳۹۳

***

۱۸۱۱ دانشجوی آذربایجانی با امضای طوماری از روحانی رئیس جمهور ایران خواسته اند اقدامات لازم برای احقاق حقوق اقلیت‌ها در ایران را فراهم نماید.

بنا بر آنچه در تارنگاشت «اویان» آمده، ۱۸۱۱ دانشجوی آذربایجانی از دانشگاه‌های شهرهای اورمیه، زنجان، کلیبر، دانشگاه سراسری تبریز، دانشگاه سراسری مراغه و دانشگاه آزاد اسلامی مشکین‌شهر با امضای توماری خواستار احقاق حقوق اقلیت ها [باید می نوشت: خلق ها یا ملیت ‌ها!] درایران شدند.

دربخشی از این نامه که به دفتر ریاست جمهوری ارسال شده، آمده است:
«پس از انقلاب، درنتیجه‌ی غفلت متولیان فرهنگی و متخصصین حقوقی، تلاشی جدی برای بهبود اوضاع نابسامان فرهنگی اقوام [و ملت‌های ساکن درایران] صورت نگرفته است. اقدامات ناقصی چون شبکه‌های استانی صداوسیما ـ به دلیل استفاده‌ی نادرست از زبان مردم و گاهاً به سخره گرفتن آن ـ نارسایی و عدم شفافیت اصل ۱۵ قانون اساسی و مهم‌تر از آن اجرای ناقص این اصل به دلیل نبود الزامات اجرایی و حقوقی، نه تنها درحل مشکلات حقوقی اقوام [و ملت‌های ساکن درایران] راهگشا نبوده که گاهاً زمینه‌ی بروزمشکلات جدیدی را نیز فرآهم آورده است.»

دانشجویان آذربایجانی با اشاره به وعده‌های انتخاباتی حسن روحانی دراین نامه آورده‌اند:
با تکیه بر بندهای ۱، ۴ و۷ بیانیه‌ی سوم انتخاباتی جنابعالی، خواهان «رسمیت بخشیدن به زبان ترکی»، «تحصیل به زبان مادری‌مان درمدارس و دانشگاه‌ها»، «تدوین قوانین لازم برای اجرای کامل قانون اساسی به‌ویژه اصول ٣، ١۵ و ١٩ به منظور رفع تبعیض‌های موجود» و «تأسیس هرچه سریع‌تر فرهنگستان زبان‌ و ادب ترکی با مشارکت متخصصین و دلسوزان این عرصه» می‌باشیم.

امضا کنندگان این نامه درپایان ضمن درخواست «تغییرنگاه امنیتی نسبت به اقوام (و ملت‌های ساکن درایران) و فرهنگ‌های مختلف» می افزایند:
ضمن تحقق بخشیدن به آنچه جنابعالی درمقام حقوقدان و تحت عنوان «حقوق اقوام» در زمان انتخابات وعده داده‌اید، پایگاه‌های اعتماد اجتماعی را مستحکم‌تر نمایید.

برخوردهای امنیتی با دست اندرکاران نامه

به گفته دست اندرکاران این کمپین، مسوولان حراست دانشگاه‌های پیام نورارومیه، نقده و پارس آباد، امضای دانشجویان این دانشگاه را ضبط نموده اند. این فعالان دانشجو به «اویان نیوز» گفته‌اند، اتابک سپهری از فعالان این کمپین درشهر پارس‌آباد مغان به دلیل گرد‌آوری امضا از سوی ماموران امنیتی بازداشت گردید. به گفته وی، متن نامه و امضای دانشجویان به خبرگزاری های رسمی درایران ارسال گردید؛ ولی این خبرگزاری‌ها از انتشار این نامه خودداری نمودند. دست اندرکاران این کمپین، تاکید داشتند این کمپین امضا، مستقل از تمام جریان‌های سیاسی حاضر درایران تهیه شده است.


این گزارش از سوی اینجانب تا اندازه ای ویرایش شده است. افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!