«نباید در مبارزه با فساد کمترین تردیدی به خود راه دهیم. وقتی پرونده ای نظیر بابک زنجانی مطرح می شود باید با جدیت در مقابل آن بایستیم و حقوق بیت المال را بازپس بگیریم.»
اسحاق جهانگیری، معاون نخست
رییس جمهوری، ۱۳ اسپند ماه ۱۳۹۳
باید از این دزد پا به رکاب پرسید:
آن «بیت المال» که توی مغز تو و آن دولت «زهدان اجاره ای»
بخورد، چرا برای بهبود زندگی توده های مردم ایران بکار نمی رود؟ چرا مردم اهواز با
آب آلوده ی آبرسانی شهری، حتا دوش هم نمی توانند بگیرند و سال هاست که آب اشامیدنی
خود را که آن هم روشن نیست تا چه اندازه آشامیدنی است، باید از فروشندگان آب فراهم
کنند؟ چرا مردم سیستان و بلوچستان از تنگدستی و نداری به مرز دیوانگی رسیده اند و
برخی خانواده ها حتا ناچار به فروش دخترکان شان به افغانی ها و پاکستانی ها و ...
می شوند؟ چرا حتا جانوران کوچکی چون موش صحرایی از بی آبی و خشکسالیِ پیامد
نابخردی و نابکاری رژیم «الله کرم» که بهتر است آن ها را «کِرم های الله در روی
کره زمین» نامید از بسیاری منطقه های ایران به جاهای دیگر و خاک کشورهای همسایه می
گریزند؟! چرا؟ چرا؟ چرا؟
مردک پفیوز! جز آن است که با دزدان باندی دیگر از «کِرم
های الله ...» درگیر شده و می خواهید سهمی از سرمایه های گزاف چپاول شده را از
حلقوم آن ها درآورید و خودتان بخورید؟
مردک بیشرم! جز آن است که تنها اندیشه تان، گرفتن پایوری
هستی ننگین رژیم تیهکار جمهوری اسلامی از «شیطان بزرگ» است که در برابرش زانو زده و
کار به گریه و زاری کشیده است؟
آیا «بیت المال»، این واژه ی زشتِ حال به هم زن، جز
ریشخند توده ی مردمی هست و نیست بربادداده، آرشی دیگر دارد؟
ب. الف. بزرگمهر ۱۳ اسپند ماه ۱۳۹۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر