«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ اردیبهشت ۷, دوشنبه

پنداربافی هایی ناروشن، خودفریبانه و به ناگزیر مردم فریب!


بسان کارتنکی که پاهای درازش را روی تارهای تنیده از نشیمنگاه خود می کشد و گاه جنبشی از خود به نمایش می گذارد، این یک نیز روی پندارهای تنیده از خوشباوری خویش گام برمی دارد؛ نه گام هایی راستین چون آن کارتنک که پنداربافی هایی ناروشن، خودفریبانه و به ناگزیر مردم فریب! درباره ی استانی شدنِ "گزینشِ" مجلس فرمایشی از آن میان می نویسد:
«با بزرگتر شدن حوزه ی انتخاباتی، بگمان بسیار، جهت‌گیری‌های سیاسی در کلیت گزینش‌ها مُهر و نشان بیشتری از خود خواهد نهاد و اگر زمینه ی آن فراهم باشد، حزب ها و اندیشه های سیاسی، نقش پررنگ ‌تری در گزینش ”مجلس“ خواهند داشت؛ از سوی دیگر، راه اندازی همایش (کمپین)۱ انتخاباتی در سطح یک استان، نیازمند ساختاری است که "می تواند" کار یک حزب را به انجام رساند یا پایه گذار یک گروه باشد.»

از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب:    ب. الف. بزرگمهر

خود نیز تا اندازه ای دریافته که پندار می بافد و از همین رو «می تواند» را درون " " نمایش داده و در پایان بجای «حزب» به «گروه» اشاره می کند. با این همه، چنین آبکی کردن جُستار و فروکاستنی، نه تنها آنچه درباره ی مُهر و نشانِ جهت‌گیری‌های سیاسی، نقش پررنگ تر اندیشه های سیاسی و همایش هایی که به پندار وی شاید جایگزین حزب های سیاسی۲ شوند را که سرهمبندی نموده، بهبود نبخشیده که بر ناروشنی آن بس افزوده است. نیازی به بیش تر پرداختن به آن نمی بینم؛ تنها، هنگامی که می خواندمش با خود زمزمه کردم:
کدام حزب ها حسنقلی؟! کدام اندیشه های سیاسی؟! رهبر که پیشاپیش به ریسمان الهی بند شده و به گفته ای با «امام زمان» نیز در بیابان های قم قرار و مدارهای هفتگی یا شاید ماهیانه دارد، بجای همه ی ایرانیان می اندیشد! برای سایرین همین بس که به جایی از وی آویزان شوند۳ تا از نعمت های بیکرانِ ریسمان الهی برخوردار شوند.

ب. الف. بزرگمهر    هفتم اردی بهشت ماه ۱۳۹۴

پی نوشت:

۱ ـ پارسی نویسی:

بجای واژه ی از ریشه لاتینی «کمپین» (campaign) می توان واژه ی از ریشه ترکی ولی جاافتاده تر در پارسی: «اُردو» یا از آن بهتر «همایش» را که از آرش های دیگری نیز برخوردار است، بکار برد.

۲ ـ آنهم نه هر حزب پوشالی چون «حزب عرّاده ملی» یا «حزب کرامت» و «حزب سلامت» یکی از داستان های زنده یاد عزیز نسین!

۳ ـ مهم نیست کجا؛ هرجایش را بگیرید، برکت دارد!

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!