«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ فروردین ۲۷, پنجشنبه

هزاران آموزگار در سراسر ایران گردهم آمدند!


آموزگاران معترض امروز در شهرهای تهران، کرج، اراک، ساوه، خمین، دهدشت، شهرکرد، سنندج، قروه، مریوان، خرم آباد، بروجرد، الیگودرز، نورآباد، دلفان، کرمانشاه، یزد، بجنورد، سبزوار، جاجرم، زنجان، ابهر، قزوین، مشهد، بندرعباس، بندر امام، بوشهر، قزوین، همدان، شاهرود، ایلام، رشت، شهرضا، زاهدان، زرین دشت، داراب، ایوان و ... گرد هم آمدند (گردهمایی کردند).۱

گردهمایی های (تجمعات) ۲ صنفی۳ آموزگاران در بیشتر شهر‌ها برابر (مقابل)۴ اداره های آموزش و پرورش برگزار شده است.

در پایتخت۵، افزون بر گردهمایی بیش از هزار تن از آموزگاران برابر اداره آموزش و پرورش، گروهی ۳۰۰ نفری از آموزگاران نیز روبروی «مجلس»۶ گردهم آمدند.

معترضان، خواستار افزایش دستمزد‌ها، بهبود وضعیت زندگی و از میان برداشتن (رفع)۷ نابرابری (تبعیض)۸ حقوقی میان (بین)۹ خود و سایر کارمندان دولت هستند.

در این گردهمایی ها پلاکاردهایی در پشتیبانی از آموزگاران زندانی و در اعتراض به طرح رتبه بندی به چشم می‌خورد. شماری از کنشگران (فعالان)۱۰ صنف آموزگار بر این باورند (معتقدند)۱۱ طرح رتبه بندی، نابرابری ها در جامعه ی آموزگاران را ژرف (عمیق)‌۱۲تر می‌کند.

گزارش شده که ماموران نیروی انتظامی در رشت با آموزگارانی که روبروی اداره آموزش و پرورش استان گیلان گردهم آمده بودند با تندی (خشونت)۱۳ برخورد کرده است؛ ولی (اما)۱۴ تا لحظه ی پرداخت (تنظیم)۱۵ این خبر ...

«ایلنا»   ۲۷ فروردین ماه ۱۳۹۴

این گزارش از سوی اینجانب، ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی شده است. واپسین بند آن را نیز پیراسته و برنام را نیز اندکی دستکاری نموده ام.   ب. الف. بزرگمهر

پی نوشت:

۱ ـ پارسی نویسی:
برای بهبود زبان پارسی، باید از آن میان تا آنجا که می توان از کاربرد فعل های کمکی خودداری ورزید یا ساده تر بگویم: فعل های کمکی بکار نبرد. به عنوان نمونه، بجای «فریب دادن» می توان و باید از «فریفتن» سود برد. در نمونه ی بکار برده شده در این گزارش با یکی از بدترین گونه های کاربرد فعل کمکی روبروییم:
«آموزگاران معترض ... گردهمایی کردند.» که بجای آن باید «گرد هم آمدند» بکار برد.

۲ ـ  بجای واژه ی از ریشه عربی «تجمع» بهتر است از آمیخته واژه ی «گردهمایی» سود برد.

۳ ـ این گاهنامه چون دیگر گاهنامه های وابسته به رژیم، همواره پافشاری شگرفی بر صنفی بودن گردهمایی ها، اعتراض ها، اعتصاب ها و کمابیش هرگونه جنبشی از سوی کارگران و دیگر لایه های اجتماعی زحمتکشان دارد. این پافشاری گاه تا آن اندازه ریشخندآمیز است که اگر آن را ننویسند، سنگین ترند! افزون بر آنکه در شرایط امروز کشورمان، هر جنبش صنفی به ناگزیر سیاسی نیز هست و بر زبان آوردن نیمی از حقیقت، پوشانیدن نیمی دیگر از آن است.

۴ ـ پارسی نویسی:
 بجای واژه ی ار زیشه عربی «مقابل» می توان بسته به مورد از واژه های پارسی «روبرو» یا «برابر» بهره برد.

۵ ـ با برچیده شدن پادشاهی در میهن مان، واژه ی «پایتخت» نیز می بایست کاربرد خود را از دست داده باشد؛ به هر رو، اگر قرار است به پایتخت اشاره شود، هم اکنون در کوهپایه ای پیرامون تهران است.  

۶ ـ پارسی نویسی:
نام جاهای ویژه (خاص) را نباید بگونه ای نوشت که با کاربرد عمومی آن اشتباه گرفته شود. در نمونه ی بکار برده شده در این گزارش: «... آموزگاران نیز روبروی مجلس گردهم آمدند.»، گرچه کمابیش هر کسی درمی یابد که این همانا «مجلس شورای ملی» است که چادری بر سرش کرده و «مجلس شورای اسلامی» شده، باید برای روشن شدن درون نشانه هایی چون « » یا ” “ نهاده شود. در این مورد، نشانه ی " " را نباید بکار برد که برخی و از آن میان بویژه روزنامه نگاران ایرانی تبار به کاربرد آن خو گرفته اند؛ زیرا در نشانه گذاری پارسی، کاربرد هر چیزی در میان " " به آرش ضد آن یا کوچک و خوار شمردن آن است. به عنوان نمونه، هنگامی که می نویسیم: "رهبر" به آرش رهبری است که براستی توان اداره ی یک نانوایی را نیز ممکن است نداشته باشد.

۷ ـ بجای واژه ی از ریشه عربی «رفع» می توان از آمیخته واژه ی پارسی «از میان برداشتن» بهره برد.

۸ ـ بجای واژه ی از ریشه عربی «تبعیض» در برخی موردها می توان از واژه ی «نابرابری» و در برخی موردهای دیگر از آمیخته واژه های «نابرابرشماری» یا «نابرابرسنجی» سود برد

۹ ـ بجای واژه ی از ریشه عربی «بین» بهتر است از واژه ی پارسی «میان» سود برد.

۱۰ ـ بجای واژه ی از ریشه «فعال» می توان در بسیاری موردها از واژه ی پارسی «کُنشگر» بهره جست.

۱۱ ـ بجای واژه های «معتقد بودن» و «اعتقاد داشتن» می توان و بهتر است آمیخته واژه ی زیبای پارسی: «بر این باور بودن» را بکار برد.

۱۲ ـ بجای «عمیق» بهتر است از واژه ی پارسی «ژرف» سود برد.

۱۳ ـ بجای واژه ی «خشونت» در بسیاری موردها می توان از واژه ی پارسی «تندی» بهره برد.

۱۴ ـ بجای واژه ی «اما» بهتر است از واژه ی «ولی» که ریشه ی پارسی دارد، سود برد.

۱۵ ـ بجای واژه ی «تنظیم» می توان در برخی موردها واژه ی «پرداخت» را بکار برد.

ب. الف. بزرگمهر     ۲۷ فروردین ماه ۱۳۹۴
 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!