«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ فروردین ۲۹, شنبه

بسان گوشت را به گربه سپردن!


به گزارش زیر اندکی باریک شوید! درباره ی دوتابعیتی هایی است که به بالاترین پله های نهادها و جایگاه های رژیم تبهکار و سرسپرده دست یافته اند و گویا پژوهش درباره ی آن ها کلید خورده است! عبارتی خنده دار، بویژه در چنین رژیمی: «کلید خوردن» که از دید من به آرش «زمانی بیهوده برای کاری هدر دادن و بجایی نرسیدن» است.

تازه یادشان افتاده که به وضعیت دوتابعیتی ها* رسیدگی کنند یا چون دیگر موردهایی اینچنین، تنها نمایشی است برای کاستن فشار از بیرون؛ تا آنجا که آگاهی دارم، شمارشان نیز کم نیست. با این همه، نکته ی چشمگیر گزارش، سپردن کار بدست کمیسیونی به نام «امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس» است که رییس آن یکی از دوتابعیتی های شناخته شده به نام علاءالدین بروجردی، شهروند کشور «یانکی»هاست و چه کسی بهتر از وی برای پاسداری از امنیت ملی و سیاست خارجی ایران؟!

می بینید؟! بسان گوشت را به گربه سپردن است!

نتیجه ی نمایش از هم اکنون روشن است:
ـ تا کلید برق را نزده ام، همگی تان جایی گم و گور شوید (پچ پچ کنان!)

کلید برق زده می شود و نوری چشم آزار همه جا را روشن می کند!

ـ می بینید؟ بحمدلله نه در اینجا و نه در هیچ سولاخ دیگری دوتابعیتی نداریم!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ فروردین ماه ۱۳۹۴

* این نیز بماند که برخی های شان، بیش از دو تابعیت دارند؛ هرچه باشد، کار از محکم کاری عیب نمی کند!

***

پژوهش درباره ی مسوولان دو تابعیتی در مجلس کلید خورد

بررسی و پژوهش دو تابعیتی ها و دارندگان «گرین کارت» در حوزه ی مسؤولان و مدیران ارشد و شناسایی سوراخ های قانونی در [هماوندی با] این جستار با دستینه ی یازده تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دستور کار «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس» قرار گرفت.
 ...

«خبرگزاری مهر»     ۲۹ فروردین ماه ۱۳۹۴

این گزارش از سوی اینجانب، ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی شده است؛ بخش از آن را پیراسته و برنام آن را دستکاری نموده ام.  افزوده های درون [ ] از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!