«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۴, پنجشنبه

گناه گاوهای ما سنگین تر است!


تصویر پیوست را درج کرده و زیر برنام «خونخواهی ﺳﺨﺖ ﻧﭙﺎﻟﯽ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﯾﺎﻥ ﺷﺎﻥ» می نویسد :
«ﻣﺮﺩم نپال به خونخواهی کشته ها و زیان های سنگین زمین لرزه در آن کشور، پانزده هزار گاو را گردن زدند. شماری از مردم آن کشور، گاوپرست اند.»

از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب:    ب. الف. بزرگمهر

نمی دانم چنین خبری تا چه اندازه واقعیت دارد و از این نکته نیز بگذریم که گاوپرست بودن با این یا آن جانور و گیاه را نماد و نشانه ی خدایان بشمار آوردن، یکسان نیست، می پندارم ما نیز در ایران چاره ای جز این نداریم و باید تا دیر نشده، کم و بیش همه ی «نشانه» های خدا و «نمودار»های کیش و آیینی وامانده را راهی "جهان"ی کنیم که خود، روزانه شمار بسیاری از مردم را به آنجا روانه می کنند..

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ اردی بهشت ماه ۱۳۹۴
 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!