«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ خرداد ۱۰, یکشنبه

... که با شکستگی ارزد به صد هزار درست!


دو لنگه از سروده ی یکی از سرایندگان بزرگ میهن مان و یکی از چهار ستون سروده و ادب پارسی است:
بکن معامله‌ ای وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صد هزار درست*

جاودانه حافظ  شیرین سخن شیراز

* «درست» به سکه های نیک از زیر ضرب درآمده، گفته می شده است. 

از «گوگل پلاس» با ویرایشِ درخورِ زیرنویس:    ب. الف. بزرگمهر

می نویسم:
با همه ی کوتاهی بسیار زیبا و چه زیرنویس روشنگری!

چه سخنی بیمایه گفته بود که:
«سرایندگی» ما ایرانیان را بدبخت کرده است! ما اگر رودکی و فرودسی و حافظ و سعدی و مولوی و سرایندگان دیگری از این دست را نداشتیم، چه بسا سده ها پیش شناسه ی ایرانی خویش را از دست داده و بسان مردمان با فرهنگ درخشان باستانیِ سوریه، عربی بلغور می کردیم و می سرودیم.

چه خوب که همه ی این ها را داریم و بخشی سترگ از شناسه ی ملی خلق های ایران و همچنین برخی دیگر از خلق های منطقه بزرگی پیرامون ایران کنونی را دربرمی گیرد. این ها پشتوانه ی بسیار ارزشمند و بزرگی برای همه ی ماست که باید از آن پاسداری کنیم. بهتر بگویم: روی دیدگان مان بنهیم!

ب. الف. بزرگمهر     ۱۰ خرداد ماه ۱۳۹۴


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!