«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ خرداد ۷, پنجشنبه

آش نخورده و دهانی سوخته که به ناسزا و عربده کشی گشوده می شود ...


به گزارش زیر از رسانه ی وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها اندکی باریک شوید! بیش ترِ آن، دربرگیرنده ی گفتگوهای یکی از نوکران برجسته ی «ششلول بندهای دمکرات جامعه جهانی» در حایگاه مدیر کل «بنگاه جهانی انرژی اتمی» با رسانه های فرانسوی درباره ی «پروتکل پیوست» («پروتکل الحاقی») دستینه شده از سوی نمایندگان رژیم تن به خواری داده و سرسپرده ی جمهوری اسلامی است.

درباره ی این نوکر برجسته که همواره می کوشد پا در جای پای پروردگاران (اربابان) خویش نهاده و بی هیچگونه کژروی، همان راه را پی گیرد۱ می توان به آسودگی زبانزد «قَره نوکر»۲ را بکار برد. نکته ای چشمگیر و شایان درنگ که تنها این مورد را دربر نمی گیرد، هماهنگی سخنان وی با سخنان بچه گولزنک خودفروخته ای در جایگاه «وزیر امور خارجی» رژیم تبهکار جمهوری اسلامی از یک سو و رسانه های امپریالیستی یا وابسته به آن و از آن میان، «رادیو فردا»ست که ایرانی تباران خودفروخته ی ریز و درشتی را نیز به رکاب خویش درآورده از سوی دیگر است. گفته های «قَره نوکر»، رویهمرفته آمیزه ای از راست و دروغ و در نتیجه سفسطه آمیز است. از دید من، وی درست می گوید که «تهران با اجرای ”پروتکل پیوست“ (الحاقی) در پیمان ”جلوگیری از گسترش جنگ ابزارهای هسته‌ای“ ... موافقت کرده‌ است.»۳ ولی، آنجا که می گوید:
«ایران با همان دسته از بازرسی‌های ”بنگاه جهانی انرژی هسته‌ای“ روبرو خواهد شد که هریک از ۱۲۰ کشور پیوسته به ”پروتکل پیوست“» با آن روبرویند.»۴، زبانی ناراست و نیرنگبازانه دارد؛ زیرا بنا بر نمودها و گواهی های فراوان و از آن میان، سخنان گذشته ی دور و نزدیک نوکران ریز و درشت امپریالیست ها از «برادر بَرَک حسین اوباما» گرفته تا دیگران، سخن بر سر به گردن گرفتن موردهایی از سوی رژیم گردن شکسته ی جمهوری اسلامی، بس فراتر از «پروتکل» های تاکنون بکار گرفته شده از سوی آن «بنگاه جهانی» و از زبان همان «برادر» در یک سخنرانی: «بی پیشینه» است؛ از آن گذشته و به زبانی ساده تر، سخن بر سر درونمایه ی این یا آن «پروتکل» یا «پیمان نامه» است؛ نه بر سرِ نام هایی شاید همانند که «قَره نوکر» بگمانم با آن ها بازی نموده است.

با این همه، گفته های زیر از «قَره نوکر»، چشمگیرتر است:
«هنگامی که توافق فرجامین بدست بیاید، چندین ماه بایسته خواهد بود تا روشن شود، آیا برنامه هسته‌ای ایران سویه های نظامی داشته یا نه و سال‌ها بدرازا خواهد کشید تا بتوانیم با اطمینان خاطر بگوییم که همه ی کنش ‌های [هسته‌ای] ایران برای آماج های صلح‌آمیز بوده‌ است.»۵ و بویژه در اینجاست که وی بی هیچگونه این ور آن ور زدن، پا در جای پای کاربدستان و سخنگویان امپریالیست های «یانکی» در دولت آن کشور نهاده و همان سیاست را پی می گیرد. آماج چنین سخنانی نیز بسیار روشن است:
هم دامنه ی بازرسی ها به پایگاه های نظامی شان را گسترش می دهیم و مانند پیش از یورش به عراق در دوره ی «صددام»، همه ی سوراخ سنبه های شان را می گردیم و از ریز و شپشِ کارشان سر در می آوریم؛ هم تحریم ها را نگاه می داریم تا «جانور»۶ را هر چه بیش تر خسته و درمانده کنیم. آبرویی هم که دیگر برای شان برجای نگذاشته ایم ...

«خوشبختانه نه تنها دُم ”جانور“ را گرفته ایم که سوارش نیز شده ایم. خوب! این، بخودی خود، پیشرفت بزرگی است که نباید آن را به آسانی از چنگ بدهیم! جلوی بینی اش نیز هویجی خوشبو  آویزان کرده ایم تا سربراه تر شود و در همان مسیری برود که ما می خواهیم؛ ولی، خوب! جانور است دیگر! و هر جانوری ممکن است، هرآن رفتارهای پیش بینی نشده ای از خود نشان بدهد که هم اکنون، چون مهار سر و دم آن در دست ماست، کار بسیار ساده تر شده و ریسک کار که ”جانور“، خود و ما را به دره پرتاب کند، بسیار کاهش یافته است ... اگر هم چندان سربراه نبود، دیگر از اهمیت گذشته برخوردار نیست؛ بطور کلی، برنامه را بگونه ای پی ریخته ایم که ”جانور“ را به آن اندازه راه ببریم تا از خستگی از پای درآید. آنگاه سور و سات آماده است! باید به این نکته، باریک بینانه نگریست که بسته به شرایطی که همه ی آن را نمی توان پیش بینی نمود، کم و بیش راه درازی در پیش داریم و بدرازا کشیده شدن راه از بنیاد به آرش سرسختی نشان دادن آن ها نیست؛ آن ها نیز نیک این نکته را دریافته اند که ما نه تنها تحریم های ”سازمان ملل“ را به آسانی برنخواهیم داشت که تحریم های جداگانه ی خودمان و برخی دوستان اروپایی نیز همچنان برقرار خواهند ماند. از دیدگاه بیرونی نیز هم افکار عمومی مردم در باختر و هم بویژه مردم ایران به این بازی دلبسته اند و سرشان گرم خواهد شد! برای حاکمیت ایران و رهبرشان نیز خوب است؛ زیرا آن ها نیز می توانند به مردم خود نشان دهند که سرگرم پیشبرد کار با سرسختی هرچه بیشترند و بر مواضع خود، استوار ایستاده اند ...»۷

نیک که به سیاست های دولت «زهدان اجاره ای»، پیگیری های وزیر امور خارجی خودفروخته و در رده ای پایین تر، حتا چگونگی کارکرد «عین الله رژیم»۸ در جایگاه ریاست «سازمان انرژی اتمی ایران» بنگرید، بروشنی درمی یابید که با همه ی سر خم نمودن ها و فرمانبرداری های ساختگی و نمایشی در برابر «ولی فقیه» دَبَنگ و نابکار، همگی شان کم و بیش همان سیاستی را پی می گیرند که «قَره نوکر» امپریالیست های «یانکی» دنبال کرده و می کند. از دیدِ من، این همسویی به هیچ رو الله بختکی نبوده و روندی سازمان یافته از سوی مزدوران و نوکران امپریالیست ها درون و برون ایران است. در این زمینه، بازگویی گفته های یکی از «نخودچی کشمش های نظام»۹ در نشست پنهانی مجلس فرمایشی از زبان یکی از نمایندگان آن مجلس، گواه روشن دیگری در پیگیری «سیاه بازی هسته ای» با همدستی همه ی کشورهای درگیر در آن گفتگوهاست:
«... در پروتکل الحاقی دسترسی به مراکز غیر هسته ای شامل مراکز نظامی وجود دارد و پذیرش پروتکل الحاقی خط قرمز ما نبوده، از روز اول که حتی مذاکرات در مسقط شروع شد به ما اجازه داده شد تا روی پروتکل الحاقی معامله کنیم. این خط قرمز نبوده و ما اجازه داشتیم تا پروتکل را بپذیریم و مذاکرات را پیش ببریم. بدون پروتکل الحاقی هم توافقی در کار نخواهد بود.»۱۰

از دید من، آن «نخودچی کشمش نظام» در این باره که از همان روز نخست به گروه آن ها اجازه ی بده بستان در زمینه ی «پروتکل پیوست» («الحاقی») داده شده، راست می گوید؛ اجازه ای که بسیار جلوتر از گفتگوها و سیاه بازی های «ژنو» و «وین» و «لوزان» از سوی آن رهبر نابکار و دودوزه باز داده شده و در بنیاد خود، جز پذیرش آن «پروتکل» چیز دیگری نبوده، نیست و نمی تواند باشد؛ زیرا بنیاد توافق از همان نخست، بر پذیرش و به گردن گرفتن «پروتکل پیوست» از سوی رژیم ورشکسته کالبد یافته بود و «نخودچی کشمش نظام» با به میان آوردن واژه ی «معامله» به انگیزه هایی که به آن در اینجا نمی پردازم، می کوشد تا آن را تا اندازه ای هم شده آبکی نماید؛ توافقی که بی هیچ گمان و گفتگو، رهبر دَبَنگ از همان نخست از آن آگاه بوده و دانسته به آن، تن داده است!

نکته ای برجسته در جار و جنجال های تازه از هر دو سوی ستیزه گران که کشمکش خود را زیر پرچم پیروی و فرمانبرداری از «ولایت» پی گرفته و همزمان خرِ خود را می رانند، پنهانکاری درباره ی نقش رهبری نادان و دودوزه باز است که دیگر چون گذشته از توان در رفتن از زیر بار پاسخگویی برخوردار نیست؛ درست از همین رو، چنان پنهانکاری هایی که به نمک چابلوسی و خودشیرینی نیز آغشته است، هر روز که می گذرد، کودکانه تر و ریشخندآمیزتر می شود. روزبروز، گروه هرچه بزرگ تری، بویژه پیرامون هسته ی فرسوده ی رژیم به چنین بازی هایی پی می برند و همگی نابکاران «ولایت» نیز نیک می دانند که کِرم از خودِ درختِ پلیدی است که ریشه در دوزخ دارد:
دوزخ ولایت سوداگرانی اسلام پیشه، تن داده به فرمان های پروردگاران و بهره کشان سرمایه داری امپریالیستی با همه ی پیامدهای ناگوار و تلخِ آن برای توده های مردم ایران! سوداگرانی که با هزار امید و آرزو برای دریافت پایوری ننگین خود از امپریالیست ها، یکی از برجسته ترین دستاوردهای دانش و فن آوری ایران را به زیر پای خوک های شکم گنده ریختند تا لگدمال کنند و خود، نه از هیچگونه پایوری برخوردار و نه امیدوار به آینده؛ آش نخورده و دهانی سوخته که به ناسزا و عربده کشی گشوده می شود ...

ب. الف. بزرگمهر    هفتم خرداد ماه ۱۳۹۴

پی نوشت:

۱ ـ گاه گداری نیز که پروردگاران سخن خود را دگر می کنند، دچار سردرگمی و پرت و پلاگویی نیز شده است.  

۲ ـ «قَره» واژه ای ترکی به آرش سیاه و «قَره نوکر» یا «نوکر سیاه» به آرش نوکری است که برای خشنودی ارباب خویش تن به هر پستی می دهد

۳ ـ «بازرسی از مراکز نظامی ایران باید جزئی از توافق نهایی باشد»، تارنگاشت «رادیو فردا»، ششم خرداد ماه ۱۳۹۴

۴ و ۵ ـ همانجا

۶ ـ از زبان آن ها می گویم!

۷ ـ  «جانور» را به اندازه ای راه خواهیم برد تا از خستگی از پای درآید! ب. الف. بزرگمهر، ۲۶ اردی بهشت ماه ۱۳۹۳
«جانور» را به اندازه ای راه خواهیم برد تا از خستگی از پای درآید! ـ بازانتشار همراه با یک یادآوری، ب. الف. بزرگمهر   ۲۸ تیر ماه ۱۳۹۳

۸ ـ علی اکبر صالحی

۹ ـ عباس عراقچی

۱۰ ـ «متن اظهارات عراقچی در جلسه غیرعلنی با نمایندگان»، «خبرگزاری فارس»، چهارم خرداد ماه ۱۳۹۴
برجسته نمایی های متن از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر

***

آمانو: بازرسی از مراکز نظامی ایران باید جزئی از توافق نهایی باشد

«یوکیا آمانو»، مدیرکل «بنگاه جهانی انرژی اتمی»، روز چهارشنبه، ششم خرداد، در گفتگو‌ با «خبرگزاری فرانسه» گفت که اگر ایران توافقی هسته‌ای با قدرت‌های جهانی دستینه کند پذیرش بازدید از مرکزهای نظامی ایران هم باید بخشی از آن باشد.

ایران و قدرت‌های جهانی می‌کوشند تا زمان پایان ماه ژوئن (دهم تیرماه) به توافق فرجامین هسته‌ای دست یابند؛ ولی هم‌اینک، جُستار اجازه بازدید از مرکزهای نظامی ایران به یکی از کشمکش های بازدارنده در راه رسیدن به توافق فرجامین‌ دگردیسه شده است.

«یوکیا آمانو»، روز چهارشنبه تایید کرد که تهران با اجرای «پروتکل پیوست» (الحاقی) در پیمان «جلوگیری از گسترش جنگ ابزارهای هسته‌ای»، نامور به «ان‌پی‌تی» موافقت کرده‌ است؛ پروتکلی که بر پایه ی آن، اجازه بازدید سرزده از مرکزهای هسته‌ای و به هنگام بایسته، مرکزهای نظامی ایران داده می‌شود.

هم‌اینک در زمینه ی تفسیر این «پروتکل»، اختلاف نظرهای فراوانی پدید آمده و طرف‌ها تا پذیرش همه سویه ی تفسیرهای یکدیگر، راه درازی در پیش دارند.

آقای آمانو روز چهارشنبه در گفتگوی خود با «خبرگزاری فرانسه» و همچنین روزنامه فرانسوی «لوموند» گفت که اگر توافق فرجامین دستینه شود، ایران با همان دسته از بازرسی‌های «بنگاه جهانی انرژی هسته‌ای» روبرو خواهد شد که هریک از ۱۲۰ کشور پیوسته به «پروتکل پیوست» با آن روبرویند.

او افزود که «هنگامی که با ناهمخوانی‌هایی روبرو شویم یا هنگامی که بدگمانی داشته باشیم، ممکن است برای نمونه، درخواست بازرسی از جا‌های گوناگونی را بدهیم که این ممکن است مرکزهای نظامی را هم دربرگیرد.»

مدیرکل «بنگاه» در پی گفت:
«بیگمان به خاطر حساسیت این مرکزها به مقداری ملاحظه نیاز خواهد بود، ولی بنگاه جهانی انرژی اتمی حق دارد درخواست بازرسی از همه جا از آن میان، جا‌های نظامی را بدهد.»

آقای آمانو افزود، هنگامی که توافق فرجامین بدست بیاید، «چندین ماه بایسته خواهد بود» تا روشن شود، آیا برنامه هسته‌ای ایران سویه های نظامی داشته یا نه و «سال‌ها بدرازا خواهد کشید تا بتوانیم با اطمینان خاطر بگوییم که همه ی کنش ‌های [هسته‌ای] ایران برای آماج های صلح‌آمیز بوده‌ است.»

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، هفته ی گذشته، اجازه بخشیدن به بازرسان هسته‌ای برای بازدید از مرکزهای نظامی ایران یا گفتگو با دانشمندان هسته‌ای ایران را از میان رفته بشمار آورد.

محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران نیز گفته‌ است که «پروتکل پیوست» (الحاقی) اجازه ی «مقداری دسترسی» را می‌دهد؛ ولی بازرسی از مرکزهای نظامی، بخشی از آن نیست.

دور تازه ی گفت‌وگوهای هسته‌ای ایران با قدرت‌های جهانی برای پیگیری نگارش پیش‌نویس متن توافق فرجامین اتمی با یک روز واماندن، روز چهارشنبه ششم خرداد در وین آغاز شد.

ششم خرداد ماه ۱۳۹۴


این گزارش رویهمرفته شلخته تا اندازه ای بسیار از سوی اینجانب، ویرایش و پارسی نویسی شده است. برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!