فکر می کنم
خدا هم کارگر است!
مثلا، یک جوشکار شبیه همه ی جوشکارهای دیگر؛ و غروب،
چشم های اوست که گاهی سرخ می شود؛
و شب پیراهنش
که پر است از سوراخ های ریز و درشت!
مثلا، یک جوشکار شبیه همه ی جوشکارهای دیگر؛ و غروب،
چشم های اوست که گاهی سرخ می شود؛
و شب پیراهنش
که پر است از سوراخ های ریز و درشت!
سراینده: ناشناس
از «گوگل پلاس» با ویرایش درخور در نشانه گذاری ها؛ برنام را از متن برگزیده ام. ب. الف.
بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر