«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ تیر ۲۰, شنبه

این دوشیزه، سر خویش را بریده و برای نمایش آویخته است! کاری بیگمان هنرمندانه!


دوشیزه ی جوان و کم سن و سالی بدیده می آید که چهره ی خویش را نگارگری نموده و بالای ان نوشته است:
«اینم کارى از خودم.» («گوگل پلاس») که بگمانم، منظور وی نگارگری از خویش باشد؛ چون نگاره همانندی بسیار با تصویر «لوگو»ی خود وی دارد.  

نگاهی به تصویر، مرا به یاد سر بریدن های «داعش» برای زهره ترک کردن مردم بیچاره ی کرد و عرب و تاتار و ترسایی و شیعه و حتا بسیاری از اهل سنت می اندازد که یکی از سردمداران آن به شوند زیاده روی در این کار و جابجا نمودن یا یکی گرفتن «آماج با ابزارهای رسیدن به آن» از سوی رهبر پرپشم و ریش آن گروه دوزخی که گویا هم اکنون زخمی است یا شاید ریغ رحمت را سر کشیده باشد، تیرباران شد. به هر رو، آنچه در همان نگاه نخست به ذهنم آمد، چنین بود:
تاکنون می پنداشتم، تنها داعش سر می بُرد؛ ولی این دوشیزه، سر خویش را بریده و در «گوگل پلاس» برای نمایش آویخته است! کاری بیگمان هنرمندانه!

ب. الف. بزرگمهر    ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!