پول های چرکین و پر از نقش و نگار چربی های روی آن را شسته و گذاشته تا خشک شوند (تصویر پیوست). بالای تصویر نوشته است:
«پول شویی کردم. خیلی کار باحالی بود»!
از «گوگل پلاس»
با خود می اندیشم:
این هم گونه ای دیگر از پولشویی؛ این بار از سوی بانویی
وسواسی! برای آن نیازی به سفرهای دور و دراز تا آبخُست های کوچک و بزرگ اقیانوس
اتلس یا سایر جاها نداشت؛ جایی نزدیک، زیر شیر دستشویی یا گرمایه ی خانه!
بفرمایید! بهانه ی خوبی است. شرم تان نشود! بیایید این بانوی
وسواسی را به عنوان نماینده و سردسته ی همه ی پولشویان دستگیر کرده، نفسی به
آسودگی بکشید:
الحمدلله! خدا را شکر! دشواری پولشویی نیز در «ولایت آقا»
حل شد. «آقا» زین پس آسوده تر سر
بر بالین خواهد نهاد تا رویاهای بهشتی اش را پی گیرد.
ب. الف. بزرگمهر ۱۳ تیر ماه ۱۳۹۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر