«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ مرداد ۸, پنجشنبه

مشتی بوزینه ی نابکار بازی را پی می گیرند و به پندار خود مردم را سیاه می کنند ...


پیش تر «عین الله رژیم» گفته بود: برای نمونه برداری از دور و بر پایگاه های نظامی می آیند و به خود این پایگاه ها کاری ندارند؛ پس از چندی، نوبت به مزدور خودفروخته ی ایرانی تبار: «سیّد از خرجسته» رسید که بگوید: برای بازرسی پایگاه ها نمی آیند؛ برای دسترسی می آیند که مات می مانی تفاوت این دو در کجاست و با خود می اندیشی: دسترسی که از بازرسی گامی فراتر است و این مردک یا زبان پارسی از یادش رفته یا مردم را آن اندازه خر گیر آورده که چنین یاوه ای می بافد. پس از آن، یکی از «نخودچی کشمش های نظام در سیاه بازی خسته ای» گفت: برای بازرسی می آیند؛ ولی ما ساز و برگ های نظامی مان را با پرده می پوشانیم که یکی از نیرنگبازی های ساده و کمابیش فریبنده برای توده ی مردم ساده و خوش باور پیش از انقلاب بود که با خود بیندیشیند:
خوب! اینطوری محرم و نامحرم از هم جدا می مانند و خدا را شکر، آسیبی به اسلام نمی رسد ...

«نخودچی کشمش های نظام» بگمانم یادش رفته بود که سی و شش سال از آن دوره گذشته که توده ی خوشباور توی خیابان گرد می آمدند و به چهره ی نه چندان زیبای ماه در آسمان زُل می زدند تا تصویر آقای شان را ببینند؛ شاید حتا یکی از آن ها گفته بود:
نگاه کن! نگاه کن! آقا آفتابه شان را از حوض پر کردند و مستراح تشریف می برند ... ولی من مستراحی آن دور و بر نمی بینم ...

... و بیگمان حق با آن بیچاره ی ساده دل بود که دیگران را نیز وامی داشت که دست شان را روی چشم های شان سایه کنند تا شاید مستراحی درخور آقا آنجا بیابند! نمی شود که حوض باشد؛ ولی مستراح نباشد ...

این بار نوبت این یکی «نخودچی کشمش» دروغگوست تا بگوید:
«خوشبختانه توانستیم که مانع از زیاده‌خواهی طرف غربی شویم و فراتر از قوانین بین المللی را نپذیرفتیم و اطمینان داریم در مسیر بازرسی‌ها به هیچ وجه بازرسان به اسناد نظامی و حساس ما دسترسی نخواهند داشت»
عباس عراقچی در «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس فرمایشی»، هشتم اَمرداد ماه ۱۳۹۴

بنابراین، گواهی دیگر بر آنچه پیش تر روشن شده بود از زبان یکی از دروغگوترین «نخودچی کشمش های نظام» و همزمان کودن ترین شان که توده های مردم را چون خویش کودن می پندارد و به گفته ی نزدیک به زبان آخوندها «قیاس به نفس» می کند، بیرون می آید و روشن می شود که هم بر بنیاد قرارداد ننگین و زنهارخواهانه از هرجایی که بخواهند، بازدید خواهند کرد۱ ؛ هم از پیرامون و اندرون پایگاه ها نمونه برداری می کنند؛ هم بازرسی می کنند و هم به همه جا دسترسی خواهند داشت؛ و به گاه بایسته، آنگاه که از ریز و شپش همه چیز سر در آورند، توی مغزتان هم خواهند کوبید.

اکنون؛ باید چشم براه بوزینه ی دیگری بود که بگوید: آمدند و ناچار شدیم گواهی ها و رمز و راز حساس نظامی را هم نشان شان بدهیم۲؛ چیز دیگری هم از ما می خواهند که رویمان نمی شود به ملت شریف بگوییم؛ ولی می گویند از قوانین بین المللی است!

مشتی بوزینه ی نابکار بازی را پی می گیرند و به پندار خود مردم را سیاه می کنند؛ در حالیکه توده های مردم ایران از مدت ها پیش دست شان را خوانده اند و دیر یا زود، حق همگی را چون شاه گوربگورشده و رژیم پادشاهی اش، کف دست این کفن دزدان پست و فرومایه رژیم ایلخانی بدتر از مغول ها خواهند نهاد. به امید ان روز!

ب. الف. بزرگمهر   هشتم اَمرداد ماه ۱۳۹۴

پی نوشت:

۱ ـ می بایستی بر پایه ی آنچه یکی شان پیش تر گفته بود، می نوشتم: پرده دری خواهند کرد!  

۲ ـ بماند که این دیگر یاوه ای بیش نیست و آن ها نیازی به چنان اسنادی نداشته و نخواهند داشت!

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!