«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ تیر ۲۷, شنبه

سپاه کار به میدان می آید! ـ بازانتشار


خبر زیر را «خبرگزاری هرانا» منتشر نموده است. گرچه نمی توان تنها بر بنیاد یک خبر، نتیجه ای گرفت و آن را برای همه سرزمین پهناور ایران تعمیم داد، ولی با درنظرگرفتن اعتصاب های گسترده کارگری که تنها بخش اندکی از آن بگونه ای نارسا در رسانه های ایران و جهان بازتاب می یابد، می توان چنین خبری را به عنوان نمونه ای سزاوار و ارزنده از آمادگی طبقه کارگر میهن مان در مهم ترین بخش های صنعتی و بسیاری از استان های کشور برای سازمان یابی هرچه گسترده تر صنفی ـ سیاسی ارزیابی نمود. این خبر، همچنین خواست این طبقه پیشرو برای دگرگونی های بنیادی در ایران و باز نمودن روزنه ای برای برونرفت از بن بست اقتصادی ـ اجتماعی کنونی به سود همه زحمتکشان و آفرینندگان ثروت های مادی و معنوی میهن مان را به نمایش می گذارد. از همین روست که حاکمیت سراپا ضد خلقی جمهوری اسلامی که با همه توان خود در پی دستیابی به توافق با کشورهای امپریالیستی است، سرکوب هرچه خشن تر کارگران و زحمتکشان و پایمال نمودن حقوق شان را پیشه خود ساخته است.
 

لنین، در شرایطی کم و بیش از برخی جهت های عمده همانند اوضاع کنونی ایران، چنین نوشته بود:
«... جدایی اندیشه سوسیالیستی از پیشاهنگان طبقه کارگر، در روسیه از هر کشور دیگری بیشتر است و اگر شرایط موجود پی گرفته شود جنبش انقلابی در روسیه محکوم به ناتوانی است. این شرایط است که سوسیال دمکراسی را برای انجام وظیفه خطیری فرا می خواند:
آمیختن توده های پرولتاریا به باور های سوسیالیستی و آگاهی سیاسی؛ و سازمان دادن حزبی انقلابی که با جنبش خودانگیخته طبقه کارگر بگونه ای جداناپذیر در پیوند باشد. 
... وظیفه عمده و بنیادین ما آسان نمودن رشد سیاسی و سازمان یابی سیاسی طبقه کارگر است. کسانی که این وظیفه را ناچیز می شمارند و همه وظایف و شیوه های ویژه مبارزه را تابع آن قرار نمی دهند، در راه اشتباهی گام برمی دارند و به جنبش زیان جدی می رسانند.» (وظایف فوری جنبش ما، و. ای. لنین، «ایسکرا»، شماره نخست، دسامبر ١٩٠٠) 

گامی که آقای فریبرز رییس دانا برای کمک به سازماندهی سندیکای کارگران کارخانه قند مرودشت برداشته اند، می تواند سرمشقی برای همه نیروهای چپ راستین در میهن مان باشد.

ب. الف. بزرگمهر ۲۳ دی ماه ۱۳۸۹

 http://www.behzadbozorgmehr.com/2011/01/blog-post_2116.html

***  

کارگران کارخانه قند مرودشت با صدور اطلاعیه ای هشدار دادند که در صورت تداوم بازداشت فریبرز رئیس دانا، اقتصاد دان سرشناس، دست به اعتصاب خواهند زد.

متن اطلاعیه ی مذکور را که اقدامی کم سابقه به حساب می آید، عینا در زیر می خوانید:
دکتر فریبرز رئیس دانا را آزاد کنید.

ما کارگران کارخانه قند مرودشت، که دیریست با رنج های طاقت سوز دکتر فریبرز رئیس دانا در تخفیف رنج استثماری که بدان گرفتاریم، آشنا بوده ایم، اسارت این یل میدان مبارزه علیه استثمار را محکوم و خواهان آزادی وی هستیم. بر همین اساس و در صورت تداوم بازداشت ایشان، طی روزهای آینده بنا بر تصمیم سندیکای خود (که پایه گذاری و پایداری اش را مدیون دکتر رئیس دانا بوده است) اعلام اعتصاب نموده تا آزادی ایشان دست از کار می کشیم.
 
از مسئولان امر نیز می خواهیم، به جای حبس و سرکوب منادیان حقوق زحمت کشان، قدری نگران خشم کارگران و زحمت کشان خسته از بار استثمار و خشونت کارخانه ای و همه ی آفات سرمایه داری هار حاکم بر کشور باشند. خشمی که دیر یا زود، برای احقاق حقوق خود به خروش خواهد آمد.

زنده باد مبارزات کارگری 

سندیکای کارگران کارخانه قند مرودشت  

برگرفته از خبرگزاری هرانا:
http://hra-news.org/51/1389-01-27-05-29-12/6230-1.html


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!