«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ مرداد ۱۱, یکشنبه

انگار آدم ها تنها فرآورده ی ننه بابای شان هستند ... ـ بازانتشار

چُسناله ای ادبی است:
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﺑﮕﻮ
ﺗﺎ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﻑﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﺯﻣﯿﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﻫﺪ !
ﺁﻧﻘﺪﺭﻛﻪ ﺑﺸﻮﺩ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺧﺖ  ...
ﻓﻘﻂ ﺁﺩﻡ  !...
ﺣﺘﯽ ﺑﺮﻓﯽ ﻭ ﺳﺮﺩ !...
ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺳﺎﺧﺘﯽ، ﻋﻬﺪﺷﮑﻨﻨﺪ ...!
ﺍﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺑﺮﻓﯽ، ﻋﻤﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻋﻬﺪ ﻭ ﭘﯿﻤﺎﻥ ﻧﻤﯿﺮﺳﺪ  !...

 از «گوگل پلاس» 

نگاهی به سرودواره می اندازم و خنده ام می گیرد. با خود می گویم:
تاکنون، گناهان را به گردن اهریمن بیچاره می انداختند؛ و اکنون، این یکی یقه ی خدا را چسبیده، برف و آدم برفی می خواهد! بگمانم، یکبار هم شده سرما را تا مغز استخوان خود حس نکرده است؛ وگرنه،  هوس برف بیش از اندازه نمی کرد.

نوشته ام:
آه که چه اندازه از این ناله های پرسوز و گداز گریزانم! انگار که خود وی یکی از همین آدم ها نیست! انگار آدم ها تنها فرآورده ی ننه بابای شان هستند و همینگونه یکی پس از دیگری عهدشکن پا به جهان می گذارند!
نه جانم! آدمی، تربیت و فرهنگ و اخلاق و هنرش، چه "آسمانی" و چه زمینی، فرآورده ی اجتماع و سامانه ای است که در آن پا به جهان نهاده و زندگی می کند. بکوش تا دگرش کنی! 

کاری است دشوار! می دانم. ناسزا گفتن به گذشتگان آسان تر است و خرجی هم ندارد؛ ولی یادمان نرود که:
«در این خاکی که ایران است نامش
بانگ انسانی دمی پیش نهیب شوم اهریمن نشد خامش
در این کشور اگر جبارها بودند مردمکُش
از آنها بیشتر گُردان انساندوست جنبیدند
به ناخن خاره ی بیداد را بی باک سُنبیدند
فروزان مشعل اندر دست، آوای طلب بر لب
به دژهایی یورش بردند کِش بنیان به دوزخ بود
به موج خون فرو رفتند،
لیکن فوج بی باکان نترسید از بدِ زشتان، نپیچید از ره پاکان»

زنده یاد احسان طبری 

http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/01/blog-post_876.html


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!