نوشته ای دریافتی که خرسندیم را برانگیخت
به باور من، این اندیشه و ترویج دهندگان آن از راستگرایان خطرناک تر هستند؛ چون برعکس راستگرایان که بی پرده، گرگ بودن خود را به نمایش می گذارند، این به ظاهر چپگرایان، گرگانی هستند در پوست میش که کاری جز تضمین بقای سرمایه داری نمی کنند. اصلاح طلبی حتا اگر از سوی کسانی با نیت نیک هم پی گرفته شود، باز هم نتیجه ای نخواهد داد؛ چون نه تنها سرمایه داری که هیچ سیستمی اجازه ی دگرگونی به سیستمی دیگر از درون و با قوانین موجود را نمی دهد. سرشت این آدم ها آنجا نمایان می شود که چپ های راستین را با الفاظی که مردم رویشان حساسیت دارند، مانند دلواپس های جناح چپ، نام می برند.
متاسفانه اینگونه اندیشه به خاطر جنس شعارها که درظاهر برابری خواهانه است و از سوی دیگر هزینه های انقلاب را هم ندارد، روز بروز پرطرفدار می شود.
... بیشتر درباره ی چپ نماهای اصلاح طلب بنویسید. کسانی
که به این بهانه که انقلاب مربوط به گذشته است و نه آینده و در دوران حال برای
رسیدن به مقصد که همان نظام سوسیالیستی باشد، باید از راه دیپلماتیک و به گفته ای
اصلاح طلبی وارد شد. اندیشه ای که در باخترزمین هم گواه آن هستیم و عملا نیروی چپ چیره ی
این دوره را تبدیل کرده به راستگراهایی میانه رو که گاه چندان هم میانه رو نیستند
و در پشتیبانی از سرمایه داری، دست راستگرایان را هم از پشت می بندند.
به باور من، این اندیشه و ترویج دهندگان آن از راستگرایان خطرناک تر هستند؛ چون برعکس راستگرایان که بی پرده، گرگ بودن خود را به نمایش می گذارند، این به ظاهر چپگرایان، گرگانی هستند در پوست میش که کاری جز تضمین بقای سرمایه داری نمی کنند. اصلاح طلبی حتا اگر از سوی کسانی با نیت نیک هم پی گرفته شود، باز هم نتیجه ای نخواهد داد؛ چون نه تنها سرمایه داری که هیچ سیستمی اجازه ی دگرگونی به سیستمی دیگر از درون و با قوانین موجود را نمی دهد. سرشت این آدم ها آنجا نمایان می شود که چپ های راستین را با الفاظی که مردم رویشان حساسیت دارند، مانند دلواپس های جناح چپ، نام می برند.
متاسفانه اینگونه اندیشه به خاطر جنس شعارها که درظاهر برابری خواهانه است و از سوی دیگر هزینه های انقلاب را هم ندارد، روز بروز پرطرفدار می شود.
با اندک ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب: ب.
الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر