«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ شهریور ۱۶, دوشنبه

جانم لیلی ...

دو ترانه ی کهن پارسی

جانم لیلی ...

سرمست به میخانه گذر کردم دوش
جانم لیلی

پیری دیدم مست و سبویی بر دوش
ای دوست، ای دوست

گفتم: «ز خدا شرم نداری، ای پیر؟»
جانم لیلی

گفتا: «کرم از خداست، رو باده بنوش!»
ای دوست، ای دوست.

ضبط ژوکفسکی، تهران ۱۸۹۹

***

جانم لیلی، آه!

دلا با کسی آشنایی مکن
وگر می کنی بی وفایی مکن
جانم لیلی، آه!

به هر کس که لاف محبت زدی
از او تا قیامت جدایی مکن.

جانم لیلی، آه!

ضبط ژوکفسکی، تهران ۱۸۹۹

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!