دو ترانه ی کهن پارسی
جانم لیلی ...
سرمست به میخانه گذر کردم دوش
جانم لیلی
پیری دیدم مست و سبویی بر دوش
ای دوست، ای دوست
گفتم: «ز خدا شرم نداری، ای
پیر؟»
جانم لیلی
گفتا: «کرم از خداست، رو باده
بنوش!»
ای دوست، ای دوست.
ضبط ژوکفسکی، تهران ۱۸۹۹
***
جانم لیلی، آه!
دلا با کسی آشنایی مکن
وگر می کنی بی وفایی مکن
جانم لیلی، آه!
به هر کس که لاف محبت زدی
از او تا قیامت جدایی مکن.
جانم لیلی، آه!
ضبط ژوکفسکی، تهران ۱۸۹۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر