«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ مهر ۱۸, شنبه

بله! ولی تا به وقتش ...

تصویری است همراه با نوشته ای که ناخودآگاه به خنده ام وامی دارد. آخوند هنوز جوان یا اندکی پا به سن نهاده که پدیده ای کمیاب میان همرستگانِ «شکم طبلِ اسکندر» خویش بشمار می آید، بیگمان از پیشینه ای ورزشی، شاید ژیمناستیک برخوردار است. از 
زبان وی، چنین آمده است:
من برجام! جامم خوبه!

گوگل پلاس

با خود می اندیشم:
راست می گوید؛ ولی واژه ی «هنوز» را در آن میان فراموش کرد. توفان که برسد، همه چیز به پایان خواهد رسید و دور و زمانه ای دیگر آغاز خواهد شد ...

سپس، گویی با خود وی که اینک جلوی دیدگانم جان گرفته، می گویم:
بله! ولی تا به وقتش ...

ب. الف. بزرگمهر     ۱۸ مهر ماه ۱۳۹۴ 




















هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!