بانویی انتقاد زیر را در میان نهاده است:
با توجه به دوره ی هشت ساله ی «مجلس خبرگان» و اگر ''نعوذبالله '' (خدای ناکرده، زبانم بریده باد!) در پایان این دوره نیاز به گزینش رهبری تازه باشد، ایشان و بیش تر نمایندگان کهنسال در همین رده سنی که دچار بیماری های گوناگون بدنی و نارسایی نیروی مغزی پیامد پیری هستند در ۹۳سالگی باید برای ملت ایران، تعیین تکلیف کنند!
در همه ی کشورهای پیشرفته (و گاه ناپیشرفته) اصلی به نامِ
«سن باز نشستگی» کاربرد دارد! ولی این اصل در ایران پذیرفته نشده و هیچ کاربردی
ندارد .
با توجه به دوره ی هشت ساله ی «مجلس خبرگان» و اگر ''نعوذبالله '' (خدای ناکرده، زبانم بریده باد!) در پایان این دوره نیاز به گزینش رهبری تازه باشد، ایشان و بیش تر نمایندگان کهنسال در همین رده سنی که دچار بیماری های گوناگون بدنی و نارسایی نیروی مغزی پیامد پیری هستند در ۹۳سالگی باید برای ملت ایران، تعیین تکلیف کنند!
بهتر نبود این خبرگان، در دوران کهنسالی به جای چرت زدن در
آن مجلس یا دیگر کرسی های دولتی به آرامش سپری کرده، آن کرسی ها را به آدم های کمتر
سالخورده وامی نهادند؟
از «گوگل پلاس» با
ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
برای این بانو که کار و بار آقایان را بیش ازاندازه جدی
گرفته، نوشتم:
این منطق شما برای جایی کاربرد دارد که گره کارهایی
پیچیده تر و دشوارتر را بخواهند بگشایند و نیازمند اندیشه و انرژی جوانی است.
هنگامیکه همه ی کارها در دستِ بالا ده بیست نسخه ی کلیشه ای چون: الحمدلله، انشاء
الله، ماشاء الله و الی آخر، ساده شده، دیگر چندان نیازی به نیروی جوانی یا حتا پیرانی
از گونه ای دیگر نیست! در اینجا یادگیری حتا طوطی وار همینگونه جمله ها بخوبی
کارساز است.
کار را بیش از اندازه جدی نگیرید! می خواهید خدای نکرده به ریش تان بخندند؟! کار و بار به همین سادگی است الحمدلله انشاء الله ماشاء الله ...
کار را بیش از اندازه جدی نگیرید! می خواهید خدای نکرده به ریش تان بخندند؟! کار و بار به همین سادگی است الحمدلله انشاء الله ماشاء الله ...
ب. الف. بزرگمهر ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر