همه شان «انتخابات پرشور» و «حضور
پررنگ مردم» را می خواهند تا آن را به یاری امپریالیست ها که گام بگام به نوکری
شان تن داده اند به رُخ مردم جهان و بویژه مردم کشورهای باخترزمین بکشند؛ از آن «اُم
الفساد والمفسدین» در جایگاه ریاستِ «مجمع تشخیص مصلحت نظام» و دیگر کلان دزدان و
رشوه خواران در بالاترین بخش های دم و دستگاه دیوانسالاری «نظام» گرفته تا امامان
آدینه، خُمس و زکات بگیران و خرپروران ریز و درشت در پهنه ای گسترده تا دورترین
روستاهای ایران! همگی، دست اندرکارِ داغ کردن تنوری هستند تا به گفته ی آن آخوند
کون تغار، نانی پخته از آن بیرون آورند!۱ گرچه، نیروهای کمکی بیرونِ ایران را که نیز به
یاری تبهکاران و دزدان اسلام پیشه شتافته اند، نباید از یاد برد:
از آن «هموطن دلسوز» و مُشتی
«چپ شرمگین» بیشرم و آبرو گرفته تا «چخ بختیار»های جاخوش کرده در باخترزمین که
همگی شان با هم و هر یک به شیوه ای، دست اندر کارِ نمایش «گربه ای عابد شده»۲ اند که گویا دیگر «پنج پنج نمی گیرد»! برخی شان
پا را فراتر نهاده، نقش هایی چون پادویی، کارچاق کنی و میانجیگری میان این یا آن
نهاد کشوری امپریالیستی با رژیم اسلام پیشه را بر دوش گرفته اند؛ الاغ هایی که هم
از توبره می خورند و هم از آخور؛ گروهی ناهمگون و بند به آب داده که شاید آن را
بتوان تا اندازه ای بسانِ همسرایان پیرامون یا پشت سرِ گروه همنوایی موسیقی انگاشت
که کاریایی جز دادن رنگ و لعابِ بیش تر به کار آن گروه نداشته و نقشی رویهمرفته
کمکی و پرکننده ی چاله چوله های ناهمساز بر دوش دارند:
این است رهاوردمان برای مردم
ایران: «دمکراسی اسلامی» که انشاء الله به «حول قوه ی شیطان بزرگ» با همیاری وی،
همدستان و ریزه خوارانش، آن را سازگار با هر منطقه ی جهان و بویژه برای مردم خسته
و دردمند اروپا از دمکراسی باختری، بسته بندی نموده و می فرستیم تا همگی از سفره ی
ارزانی شده ی «اسلام خوب»۳ از سوی
الله و نمایندگان اسلام پیشه اش در ایران بهره مند شوند.
در خودِ ایران، یک بار دیگر
چون همیشه، گرچه این بار دیوانه وارتر از پیش، پایِ الله و پیامبر تازی و «ائمه
اطهار» برای پیشبرد «انتخابات پرشور» به میان آمده و اگر پایش بیفتد، امام حسین را
نیز به میدان خواهند آورد که گویا در کربلا حضور پررنگ مردم در انتخابات پرشور این
دوره را خواستار بوده است! گفته های «گربه ی مرتضا علی نظام» در این باره که «امروز
ایران اسلامی پایگاه ائمه اطهار(ع) است ...»۴ گرچه، پوزخندی بر لب می نشاند به اندیشه ات نیز
وامی دارد که نکند «ائمه اطهار» نیز
چون یک یک این ها تاکنون، شریک دزد و همراه قافله بوده اند؟!
به هر رو، چنانچه هیچکدام از آن ترفندها نیز «حضور پررنگ مردم» در «انتخابات پرشور» را رقم
نزند، اسلام پیشگان تبهکار و حیف و میل کننده ی دارایی ها و درآمدهای
ایران با دستبرد به آرای مردمی که رای می دهند و نیز آرای آن ها که رای نداده
اند، این بار با دردسری بس کم تر و در بنیاد نسنجیدنی با گذشته، آن را پرشور
نموده و بگاه بایسته، حتا شورَش را نیز بیش از گذشته درخواهند آورد؛ بی آنکه کسی
بتواند ردِ پایی از دستکاری در آرای مردم بیابد. این بار، دستِکم در ۹ کلانشهر
سرنوشت ساز۵ قرار است که گزینش
مجلس، الکترونیکی برگزار شود. کلانشهرهایی که به گفته ی حسینعلی امیری، سخنگوی «وزارت
کشور»، «ملاحظه خاصی دارند» و برای پیاده نمودنش تا آنجا که بر زبان آمده،
تاکنون ۱۷۰ میلیارد تومان بودجه کشور را حیف و میل نموده اند.۶ اینکه نرم ابزارهای آن که در بنیاد، چندان
پیچیده نیز نمی توانند باشند۷ از کشور یا کشورهای دیگری خریداری شده یا درون
ایران آن ها را ساخته اند، جُستار این نوشتار نیست؛۸ آنچه
برجسته می نماید و بگونه ای نه چندان آشکار در ستیزه ی میان «شورای نگهبان تاریک
اندیشی و واپسگرایی» با نمایندگان دولت «زهدان اجاره ای» رخ نموده،۹ چند و چون اعتماد و چگونگی راست آزمایی کارکرد
چیزی است که پولی گزاف برای آن از کیسه ی مردم ایران به هدر رفته است؛ افزون بر
آنکه در اینجا سخن از همچشمی میانِ واپسگراترین و انگل ترین لایه های اجتماعی بی
هیچ چشم اندازی روشن و پشتوانه ای استوار با بورژوا لیبرال های خوب پروار شده در
این سی و اندی سال۱۰ با
اندک پشتوانه ای نه چندان استوار و پابرجا از سوی کشورهای امپریالیستی و ریزه
خواران شان نیز در میان است؛ گونه ای همچشمی که به شَوَند نااستواری و بی پشتوانگی
نسبی هر دو، آن ها را به همکاری با یکدیگر در چارچوب رویهمرفته بسته ای که از
دامنه ی اجتماعی گسترده و پربُردی برخوردار نیست، وامی دارد:
چوب هایی دو سر گُه که همکاری
و همچشمی شان، آلودگی و تباهی هرچه بیش تر خویش و به همراه آن جامعه ایران را در
پی خواهد داشت. از «نبرد که بر که» که در یک سوی آن نیروهای رویهمرفته پیشرو
اجتماعی جای داشتند، کم ترین نشانی نیست؛ «نبرد گُه بر گُه»، میان انگل های خوب
پروارشده در بالای هرم اجتماعی است که
گرچه هر آن بیش تر به سود نیروهای بورژوالیبرال و وابسته می چربد به آرش چیرگی شان
بر همچشمان و از میدان به در کردن آن ها نیست.
با آنچه آمد، این نکته که
کدامیک از گروهبندی های تبهکار، افسار گزینشی (انتخابات) فرمایشی و
"پرشور" را در دست داشته باشند، برجسته تر می شود؛ گزینشی فرمایشی که
هیچگونه مهار و بازرسی توده ای بر آن نیست و «اصلاح طلبانِ» گاه کاسه هایی داغ تر
از آش، گرچه روی کاغذ «ناخودی» بشمار نمی روند، چندان «خودی» نیز بشمار نمی آیند:
هرچه شمار آشخور و لاشخور و
سرِ خر کم تر، انبان هر دو گروهبندی پُرتر!
در چنین شرایطی، بی هیچگونه
مهار و بازرسی توده ای، هر دستبرد و ساخت و پرداختی درون «نرمابزار برگزاری
الکترونیکی انتخابات»، چه از سوی گردانندگان و کارگردانان این یا آن گروهبندی یا
با گاوبندی هر دو روی دهد از دید نه تنها توده های مردم که بخش سترگی از نیروهای
درون و پیرامون رژیم نیز پنهان خواهد ماند. کسانی که حتا اندکی با چگونگی ساخت و
پرداخت نرم ابزارها آشنایی دارند، نیک می دانند که با آن و درون آن، همه چیز و هر کاری
بسی بیش از جهان راستین با آسودگی شدنی است. آن را می توان بگونه ای برنامه ریزی
نمود که رای برخی از چارچوب از پیش توافق شده ی پشت پرده نشینان فراتر نرفته، رای
های افزوده ی وی به پای فلان حسنقلی یا بهمان حسینقلی «ذوب ولایت» در این یا آن کلانشهر
نوشته شود؛ برای این یا آن گروهبندی (و نیز در هر کلانشهر!)، سهمیه ای سازگار با
توانِ گول زننده و پشتوانه ی چماقداران هر یک، برنامه ریزی شود؛ و آرای ریخته شده
در صندوق نیز خدای ناکرده از شمار رای دهندگان هر کلانشهر فراتر نرفته، آبروریزی
های گذشته را در پی نداشته باشد؛ همچنین، کارهای دیگری هماوند با ویژگی های هر کلانشهر
سازمان داد و از روی نرم ابزارِ «مُثُل»۱۱، ۹ نمونه ی جداگانه ساخت و پرداخت
که خِرَد «جنّ» هم به آن نمی رسد و چنان شرّ و شوری به پا کرد تا حتا «حضور مردم»ی
که از روی فراموشی در گزینش فرمایشی شرکت نکرده اند نیز «پررنگ» تر شود! به این ترتیب،
نه نیازی به جابجایی و ناپدید شدن صندوق های رای هست؛ نه نیازی به گروهی جیره خوار
که گوشه ای بنشینند و تند و تند آرای ساختگی به سود کسی بسازند و در صندوق ها
بریزند و نه آرای ریخته شده در صندوق ها، زبانم لال از شمار مردم شهر سر بزند و آن
رهبر الدنگ با همه ی دروغگویی شناخته شده اش نزد دوست و دشمن، ناچار به اعترافی
اینچنین شود که برای پاسداری از «بیضه اسلام» به ناگزیر، «مالِ خودش» را نیز به
صندوق های اینجا و آنجا افزوده است! و مگر آن بخت برگشته، چند «مال» دارد؟! همه ی
این کارها درون نرم ابزارِ بی زبان، بی آنکه کار را کش دهد و آبروریزی راه
بیندازد، رخ می دهد و اگر انشاء الله کارها خوب پیش برود، همگی سهمی سزاوار خویش
دریافت خواهند کرد و ناگفته روشن است که الله، نوید آن را پیش تر در گوش برخی
زمزمه نموده یا به خواب شان آمده تا هم دیدگان شان روشن شود و هم پرتو خیره کننده اش،
چشمان بسته ولی آزمندشان را کور نکند؛ حتا تنی چند از سرسخت ترین موش های بلغورکش
از کون رهبری از میان "اصلاح طلبان" نیز انشاء الله به برکتِ «حضور
پررنگ مردم» در «انتخابات پرشور»، چند کرسی در آن مجلس دست و پا خواهند نمود تا
چُسناله های شان را پی گرفته، «دمکراسی اسلامی» را هرچه بیش تر به رُخ جهانیان
بکشند. خدا را چه دیدی، حتا اگر انشاء الله همه چیز خوب پیش برود، شاید در آینده
ای نزدیک، «چپ های شرمگین»ی چون آن «هموطن دلسوز» نیز پای شان به آنجا باز شود!
خوبی دیگر «برگزاری الکترونیکی انتخابات» و نرم ابزار آن
در هزینه های اقتصادی و بویژه سیاسی کم تر آن است؛ زیرا دیگر نیازی به شیتیلی دادن
به این یا آن جیره خوار بی سر و پا و «عوام النّاس» و «حق خاموشی» پرداختن به هر کُرّه
خر چموشِ زبان دراز یا دهان لقّی نیست و نیز نیازی به هر بار پادرمیانی «آقا» برای
گوشزد به مومنین برای پاسداری از آبروی برادران دینی نخواهد بود. می بینید؟! درست
است که هزینه ی گزافی برای در شیشه کردنِ «الکترون» یا همانا «ریزجنّ»۱۲ پرداخته ایم؛ ولی سودمندی و بهره وری آن در
درازمدت، ارزش این همه را دارد؛ بویژه آنکه زبان هر کس و ناکسی که به راستی و درستی
گزینش های اسلامی مان بدگمان شود و استغفرالله آن را بر زبان آورد، آسوده تر از
پیش خواهیم برید!
آخوند
پفیوز امنیتی، چندی پیش در همایشی گفته بود:
«من احساس میکنم در
برخی از امور اگر درست نیاندیشیم، ممکن است جامعه را مایوس کنیم و عدهای بگویند
برای چه پای صندوق آراء بیاییم؟ چه کسی را انتخاب کنیم؟
...
میدانیم
اگر برویم، نفع کمی به دست میآوریم و اگر نرویم، قطعا ضرر میکنیم. پس بین نفع کم
و ضرر قطعی، ما نفع کم را انتخاب میکنیم.
...
وعده
همه ما هفتم اسفند ماه پای صندوق رای برای انتخاب بهترینهاست.»۱۳
روشن است که روی سخن وی، نخست و بیش از همه با گروه های
اسلام پناه و اسلام پیشه ی پراکنده، سردرگم، ناهمتراز و سهم خواهی زیر فرنامِ بی
آرش و مانش «اصلاح طلبان» است؛ گروه هایی که بنا بر گرایش و چشم انداز طبقاتی خویش
از هیچگونه برنامه ای راهگشا برای برونرفت از بحران اقتصادی ـ اجتماعی گسترده در
میهن مان برخوردار نبوده و از همین رو، هر بار نیرو گرفتن شان افزون بر دامن زدن
هرچه بیش تر به هرج و مرج اجتماعی، آب باز هم بیش تری به آسیاب امپریالیست ها ریخته
است. بخشی از سیاه بازی «اپوزیسیون تراشی» رژیم تبهکار از میان «خودی» ها و گرم
نگاه داشتن تنور «انتخابات» به یاری و با همدستی همین گروه های اسلام پناه و اسلام
پیشه ی پراکنده که بویژه در دوره های گزینش ریاست جمهوری و مجلس جان می گیرند و
حزب های یک بار مصرف "ملی" می سازند، انجام پذیرفته و می پذیرد. با آنکه
از نقش این گروه های بی برنامه یا با برنامه هایی پوچ و بیهوده، بسیار کاسته شده و
دیگر چون گذشته از توان کشاندن بخش هایی از نیروهای با گرایش چپ به دنباله روی از
خود برخوردار نیستند، همجنان نقشی هرچند کمرنگ برای دلگرم نمودن بخش هایی از توده
های مردم و روشنفکران لایه های میانی جامعه در پذیرش «کاچی به از هیچی» و سر خم
نمودن در برابر برگماری هایی زیر پوشش ریشخندآمیز «انتخابات» بازی می کنند. به این
ترتیب، دامنه ی «حضور پررنگ
مردم» در «انتخابات پرشور» روشن تر می شود.
درنگی بازهم بیش تر در گفته
های یادشده از آخوند امنیتی نشان می دهد که رژیم تبهکار فرمانروا بر میهن مان
بخوبی از دامنه و بُرد کوتاه سیاست های خررنگ کنی اش در
میان توده های مردم ایران آگاه است. درست از همین رو با رویکردی بیش از بیش
بیرونی، نمایش «دمکراسی اسلامی» خود را با «سامانه ی برگزاری الکترونیکی انتخابات» در ۹ کلانشهر ساز و برگ داده تا کاستی
ها و کمبودها را این بار بگونه ای زیرکانه تر و "آبرومند"تر از دیدگان مردم
جهان و بویژه افکار عمومی کشورهای باخترزمین پنهان دارد؛ نیازی که نمایش «گربه ای
عابد شده» را نیز گواهمندتر نموده، «گشایش اقتصادی از
طریق سرمایه گذاری خارجی»۱۴ را نه به سود توده های تنگدست
شده ی ایران که به سود کلان سرمایه داران جهان و ایران، خرپول های جانماز آب کش و
گونه های دیگری از زالوهای گردن کلفت اجتماعی آسوده تر خواهد نمود؛ چنان «گردش اقتصادی» که به انباشت و
سرمایه گذاریِ سرمایه های بر بادرفته ای ایران زیر پوشش قراردادهای نان و آبدار با
کلان بهره کشان سرمایه امپریالیستی نیز سویه ای قانونی تر خواهد بخشید.
شرکت در گزینشی که جز برگماری
مشتی مزدور بله قربانگوی خیمه و خرگاه رهبری از یکسو و نوکران جاسازی شده ی کشورهای
امپریالیستی از سوی دیگر بیش نیست، نه تنها کم ترین سودی برای توده های میلیونی
مردم ایران دربرندارد که به پیشبرد آماج های ضدِّ ملی رژیمی ایران بربادده و سیاست
های اهریمنی امپریالیست ها یاری می رساند؛ افزون بر آنکه به آرشِ پذیرش نقش
گوسپندانی نیازمند به چوپان ـ آنهم چوپانی سر به هوا و الدنگ! ـ و گله دارانی خرپول در بالای سر و پیرامون وی
نیز هست؛ "گوسپندان"ی که هستیِ بخش سترگی از آن ها، رویهمرفته چندان
سودی نیز برای آن گله داران ندارد و این ها را یا آن چوپان الدنگ درنمی یابد یا
خود را به خریّت زده و همه را به سوی کشتارگاه می راند.
ب. الف. بزرگمهر یکم اسپند ماه ۱۳۹۴
پی نوشت:
۱ ـ «دلیل هشدارهای
برخی بزرگان این است که باید تنور گرم شود، ولی از تنور داغ باید نان پخته دربیاید
نه نان سوخته.»، «نشانه خدا» احمد خاتمی در گفتگو با «خبرگزاری مهر»، ۱۶
آبان ماه ۱۳۹۴
۲ ـ اگر عُبید زاکانی زنده بود، بیگمان سروده ای تازه با همان برنام یا چیزی در آن مایه، فراخور
روزگار کنونی ایران می سرود.
۳ ـ سناریوی «اسلام خوب» در برابر «اسلام بد»،
یکی از سناریوهای امپریالیستی برای به جان هم انداختن اسلام گرایان گوناگون در
منطقه ای بزرگ از آسیا گرفته تا شمال آفریقا و بویژه بهره برداری از «اسلام خوب»
در منطقه هایی از جهان چون اروپای باختری طراحی و راه اندازی شده است. در این
سناریو، آزمون امپریالیست ها در به شکست کشاندن انقلاب بهمن ۵۷ ایران و دگردیسی آن
به انقلابی "اسلامی" و چادر سر کرده، نقش ویژه ای داشته است. در یکی از
نخستین نوشتارهایم در این باره از آن میان، آورده بودم:
... چنین کوششی و بویژه بازتاب
جهانی آن، در رسوا نمودن بارهم بیش تر رژیم تبهکار و سزاوار سرنگونی جمهوری اسلامی
و بی اثر نمودن کوشش مهم ترین رسانه های کشورهای امپریالیستی در نمایش «اسلام لیبرال
دمکرات»، «گربه ای عابد شده که دیگر پنج پنج نمی گیرد» و «اسلام خوب» که گویا بخشی
از رژیم سر تا پا پلشت جمهوری اسلامی نماینده ی آن در برابر «اسلام بد» است، نقشی
بسزا داشته و پرده گردانی امپریالیست ها و مزدوران شناخته شده و ناشناس آن ها را
با دشواری بیش تری روبرو خواهد نمود.
برگرفته از پی نوشت اینجانب بر نوشتار «در زندانی کردن
فراقانونی آن چند تن، قوه قضایی رژیم جمهوری اسلامی بزهکار است!»، ب. الف. بزرگمهر،
۲۶ بهمن ماه ۱۳۹۳
۴ ـ صادق آملی لاریجانی
از نامزدهای نمایندگی مجلس خبرگان رهبری از استان مازندران در همایش مردمی
انتخابات مجلس خبرگان رهبری در مسجد جامع شهرستان نکا، ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۴
۵ ـ آمیخته واژه ی «سرنوشت ساز» را در چارچوبی
بسته و در سنجشی نسبی بکار برده ام؛ وگرنه، چنان گزینش هایی حتا چنانچه در بهترین
شرایط نیز برگزار شوند به هیچ رو سرنوشت ساز به آرش دربرگیرنده ی آن نخواهند بود؛
چه برسد به چنین گزینش های ریشخندآمیز و خوار شمارنده ی توده های مردم ایران!
۶ ـ «اگر قرار بود برای کل کشور
انتخابات را به صورت الکترونیک برگزار کنیم، حدود ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز
داشتیم که با توجه به محدودیت منابع در کشور، امکان این فراهم نیست؛ لذا مصوبه
دولت در این زمینه، مربوط به کلانشهرها و تعدادی از شهرستانهاست که ملاحظه خاصی
دارند که برای آنها بالغ بر ۱۷۰ میلیارد تومان اعتبار تخصیص یافته است. وی خاطرنشان کرد: این طرح در ۹ کلانشهر و شهرستان اجرا میشود
و شامل هر دو انتخابات یعنی انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری خواهد بود.»
(برجسته
نمایی ها از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر).
گفته های سخنگوی وزارت کشور،
برگرفته از گزارش «برگزاری انتخابات الکترونیک در ۹ شهر با ۱۷۰ میلیارد تومان
بودجه»، «خبرگزاری مهر»، ۲۶ شهریور ماه ۱۳۹۴
۷ ـ به عنوان کسی که بیش از ۱۵ سال، دست اندر
کارِ ساخت و پرداخت نرم ابزارهای «جی. آی. اِس»، راه اندازی، بکارگیری و مدیریت آن
ها در زمینه ها و رشته های گوناگون بوده، این را می گویم.
۸ ـ گرچه به نوبه ی خویش، نکته ای شایان درنگ
و حتا بودار است که برای ساخت و پرداخت چنان نرم ابزارهای رویهمرفته ساده ای، ۱۷۰
میلیارد تومان بودجه کشور به جیب شرکت های خارجی ریخته شود. از سوی دیگر، ساخت و
پرداخت چنان نرم ابزارهایی بدست ویژه کارانِ درون کشور، گمانه ی دستبرد آسوده تر
به هسته (core)
و پردازش دلخواه آن، سازگار با خواست های رژیم تبهکار را بیش تر می کند؛ گرچه،
چنین ساخت ها و پرداخت هایی در گزینه ی نخست نیز به همان آسودگی، شدنی است. در این
زمینه، سخنان سخنگوی وزارت کشور شایان درنگ بیش تری است:
«برای تغییر سیستم رایگیری از حالت دستی به الکترونیک،
باید همه شرایط فراهم باشد و این دغدغه شورای نگهبان، دغدغه به جا و برحقی است
... روز گذشته دستگاه فنی برگزاری الکترونیک که شامل سه قطعه است از سوی کارشناسان
ما به معاونت انتخابات شورای محترم نگهبان ارائه شد تا مورد بررسی قرار گیرد. یک
قطعه از این دستگاه شامل صندوق الکترونیک است و قطعه دیگر آن مربوط به دستگاه
نظارت است که در اختیار نماینده شورای نگهبان در حوزه اخذ رای قرار میگیرد و بخشی
از آن هم مربوط به دستگاه اجرایی است. امیدواریم که طبق جدول زمانبندی تهیه
شده، تمام مقدمات برای برگزاری یک انتخابات پرشور و البته الکترونیک که
سرعت و دقت شمارش آرا در آن نسبت به روش دستی متفاوت است و اعتماد بیشتری برای
همه ایجاد میکند، فراهم شود.» (برجسته نمایی ها از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر).
گفته های سخنگوی وزارت کشور،
برگرفته از گزارش «برگزاری انتخابات الکترونیک در ۹ شهر با ۱۷۰ میلیارد تومان
بودجه»، «خبرگزاری مهر»، ۲۶ شهریور ماه ۱۳۹۴
از این سخنان، چنین برمی آید
که تنها بخش های سخت افزاری «سامانه ی رای گیری» را به آن شورای وامانده چون
رهبرش، نشان داده اند.
۹ ـ «در ادامه اختلاف نظرهای وزارت
کشور و شورای نگهبان درباره برگزاری الکترونیکی انتخابات، قائم مقام وزیر کشور در
پاسخ به اظهارات محمد یزدی، عضو شورای نگهبان، گفت که نرمافزار برگزاری الکترونیکی
انتخابات ”کاملاً بومی“ است و از چین یا کره وارد نشده است.
...
محمد
یزدی روز سه شنبه ۱۰ شهریور، در هجدهمین اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری گفته بود که دولت
هنوز از نظر ”نرمافزاری و سختافزاری“ وسایل لازم را برای برگزاری انتخابات به
صورت الکترونیکی ندارد و میخواهد این وسایل را از ”چین و کره“ بخرد.
آقای
یزدی تاکید کرده بود که شورای نگهبان به این دستگاهها «اطمینان ندارد» و تا
زمانی که اطمینان شورای نگهبان جلب نشود، برگزاری انتخابات به صورت الکترونیکی در کلانشهرها
ممکن نیست.» (برجسته نمایی ها از آنِ من
است. ب. الف. بزرگمهر).
برگرفته
از گزارش «نرمافزار برگزاری الکترونیکی انتخابات کاملاً بومی است»، تارنگاشت
وابسته به «یانکی» ها، ۳۱ شهریور ماه ۱۳۹۴
از
سخنان هموند «شورای نگهبان تاریک اندیشی و واپسگرایی» چنین برمی آید که تاریک
اندیشان، در چهار پنج روز، کمی روشن شده و به جریان کار دولت «زهدان اجاره ای» بیش
تر بدگمان شده اند؛ اشاره ی آن مغزِ خر خورده به «نرم افزار» تا اندازه ای روشنگر این نکته است. این نیز
بماند که وی آبزیرکاهانه از سوی دولتی حرامزاده سخن گفته که نه تنها به برگزاری
گزینش الکترونیکی در آن ۹ کلانشهر گرایش دارد که برای آن کلی بودجه ی کشور را حیف
و میل نموده و ابزارهای آن را نیز آماده نموده است! در همین گزارش، برگرفته از
«خبرگزاری تسنیم» و از زبان مارگزیده ی حسینعلی امیری، سخنگوی «وزارت کشور»، آمده
است که «۲۴ فرآیند» از «۲۵ فرآیند انتخابات» طی شده و «تنها جایگزین کردن صندوق های
الکترونیک باقی مانده است»!
ناگفته نگذارم که شیوه ی
برخوردِ هر دو سوی ماجرا که با جا انداختن و ناگفته برجای نهادن برخی ناگفته ها
همراه است و این فاکت برجسته که سرمایه ای گزاف، پیشاپیش و بیگمان با آمادگی های
بایسته برای خرید یا ساخت «سامانه ی الکترونیکی رای گیری» هزینه شده، این گمانه که
هر دو سوی ماجرا به سیاه بازی و رنگ کردن مردم سرگرمند را نیرومندتر می کند.
۱۰ ـ این بورژوازی گام بگام روند وابستگی خویش
به سرمایه امپریالیستی را پیموده و می پیماید؛ روندی که در آن از چندین سال پیش به
این سو، گواه جان گرفتن «بورژوازی وابسته» («بورژوازی کُمپرادور») بوده ایم که
واپسین گام ها را برای دستیابی به بیشینه ی نیرو در حاکمیت ضدانقلابی ایران برمی
دارد؛ گرچه، نیروهای واپسگرای ریشه گرفته از همبودهای کهنه ی اجتماعی در شرایط
چیرگی امپریالیسم بر کشورمان با شتاب از میان نخواهند رفت. واماندگی اقتصادی ـ
اجتماعی گرانبار شده از یکسو و پشتیبانی کشورهای امپریالیستی از این نیروهای
وامانده ی اجتماعی با آماج هایی شناخته شده و سودمند از سوی دیگر، روند از میان
رفتن این نیروهای ضد تاریخی را کند خواهد نمود.
۱۱ ـ در
انگاره افلاتون، از آنجا که هر چیزی در «جهان حسی» پدید می آید، دگرگون شده و ازمیان
می رود، چنین جهانی راستین نیست و شناخت بیشتر آدم ها از آن نیز، مانند زندانیان
درون غار که سایه های چیزها را واقعی می پنداشتند، از درک حسی آن چیزها فراتر نمی
رود. از دید وی، شناخت باید سهوناپذیر باشد و ادراک حسی نمی تواند چنین شناختی را
دربرگیرد. به انگار وی، «جهان حسی» سایه ای از جهان راستین یا «جهان مفهومی» است
که در آن همه چیز بدون دگرگونی، نامیرا و مُطلق (مُثُل) هستند. وی می انگاشت که
«جهان مفهومی» را تنها به نیروی اندیشه و خِرَد می توان شناخت و این تنها از عهده
فیلسوفان برمی آید.
«جهان
مفهومی»، جهانی است راستین دربرگیرنده فرآورده هایی دگرگون ناپذیر دور از دسترس و
انگیزش های خرد آدمی که در آن هر چیز مانند مفهوم های مطلق ریاضی بخودی خود برجا
هستند. این جهان دربرگیرنده مُثُل های فناناپذیر چیزهای گوناگونی است که برونزد های
هریک از آن ها در «جهان حسی» نمودار می شوند.
به عنوان نمونه، مُثُل یا انگاره (idea) یک اسب، جستاری مطلق و مفهومی است که همه اسب ها از نژادها،
اندازه ها و رنگ های گوناگون را دربرمی گیرد. این مُثُل، حتا اگر همه اسب های روی
زمین ناپدید شوند، هرگز دگرگون یا نابود نمی شود. هر اسب جداگانه در «جهان حسی»، چیزی
یا بهتر است گفته شود: «هستی» ای (a physical object) دگرگون شونده از مُثُل یا انگاره جاودانی اسب یا اَسبوارگی (horseness) در «جهان مفهومی» است.
هستی یک اسب، تنها هنگامی به واقعیت می پیوندد که با مُثُل یا انگاره جاودانی اسب یا
اَسبوارگی نسبت داشته باشد.
برگرفته از نوشتار «چگونه "جهان افلاتون" به واقعیت
می پیوندد!»، ب. الف. بزرگمهر، سوم آبان ماه ۱۳٨٨
۱۲ ـ پیشنهاد می کنم که در فرهنگنامه های اسلامی
از این پس بجای واژه ی از ریشه لاتینی «الکترون» از آمیخته واژه ی «ریزجِنّ» که
بخوبی پیوندِ فرهنگ ایرانی و فرهنگ قرآنی را به نمایش می نهد، سود برده تا از
«نفوذ استکبار جهانی» در «پایگاه ائمه اطهار» کاسته شود.
۱۳ ـ «همایش ملی اعتدال، زنان و توسعه»؛ همایش
هایی یکی از دیگری، ریشخندآمیزتر، بی هیچ درونمایه ای درخور و با فرنام هایی به
همان اندازه ریشخندآمیز! (برگرفته از تارنگاشت «انتخاب»، ۱۸ بهمن ماه ۱۳۹۴)
۱۴ ـ «حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: بعد از جریان
طولانی مذاکرات و سپس توافق هسته ای بار دیگر، یک مسوول امریکایی، در روزهای اخیر
گفته است، کاری می کنیم که سرمایه داران دنیا جرأت حضور در ایران را نداشته باشند!
ایشان با تأکید بر اینکه اینگونه اظهارات نشان دهنده عمق
دشمنی امریکا با ملت ایران است، افزودند: یکی از اهداف کسانی که در دو سال اخیر
بدنبال مذاکرات هسته ای بودند و انصافاً نیز زحمت کشیدند، گشایش اقتصادی از طریق
سرمایه گذاری خارجی بود؛ اما امریکایی ها اکنون جلوی همین موضوع را هم می خواهند
بگیرند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: اینکه بارها گفته شد که امریکاییها
غیرقابل اعتمادند، معنایش همین است.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر