زبانزدهایی در هماوندی با جُستار
رهبری و مدیریت به همراه تفسیر آن ها از کشورهای گوناگون درج کرده که بویژه یکی از
آن ها از کشور هاییتی چشمم را می گیرد و آن را درخور «آقا بیشعور نظام» می بینم:
تفسیر: اگر در پی آن هستی که کارت را به بهترین شیوه انجام دهی، آن را به کسی دیگر مسپار!
«اگر میخواهی جوجههایت
سر از تخم بیرون آورند، خودت روی تخم ها بخواب!»
تفسیر: اگر در پی آن هستی که کارت را به بهترین شیوه انجام دهی، آن را به کسی دیگر مسپار!
از «گوگل پلاس» با
ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
با خود می اندیشم:
با آنکه آفتاب زندگی سرتاپا
آلوده و ننگینش لب بام است، بد نبود وی را مدتی هم شده به یک مرغداری بومی در کشور
یادشده می فرستادند تا در پایان زندگی، شاید سرانجام چیزکی از مدیریت آموخته، مردم
هم دمی آسوده تر شده، بختک سیاه تمرگیده بر سینه شان را کم تر احساس کنند ...
به هر رو، اگر کارکرد «آقا بیشعور نظام» را در هماوندی با زبانزد یاد شده، برآورد کرده و
بسنجیم، روشن می شود که وی، نه تنها هیچگاه روی تخم هایش نخوابیده که از
جوجه های سر از تخم درآورده اش نیز پاسداری نکرده است! شعار وی در زندگی که از نابخردی و ناکارآزمودگی اش، کمابیش در هر کاری جز
سخن سرایی و یاوه بافی، سرچشمه می گیرد، چیزی در این مایه بوده است:
«خودشان بلدند چه جوری عمل بکنند ...»*
ب. الف. بزرگمهر هشتم اردی بهشت ماه ۱۳۹۵
* «ما اگر چنانچه به توافقی هم برسیم، بلدیم چهجوری عمل بکنیم که بعد
آنها نتوانند جمهوری اسلامی را پشت در نگه دارند. این را مسوولین نظام جمهوری اسلامی
بلدند که چه جوری عمل بکنند ...»
در دیدار اعضاى «مجلس خبرگان رهبرى»، پس از برگزاری هفدهمین
همایش آن مجلس
پارسی نویسی:
واژه های «اگر» و «چنانچه» که
آن رهبر نادان و «همه فن حریف» از آن میان در زمینه ی کاربرد زبان پارسی، آن دو را
همیشه با یکدیگر بکار برده و می برد، با تفاوت بسیار ناچیزی در کاربرد خود به یک
آرش هستند. به این ترتیب، «اگر چنانچه»، همانا «اگر اگر» یا «چنانچه چنانچه» است و
باید تنها یکی از آن ها را بکار برد!
از «پی نوشتِ» نوشتار «آن بیشرف ها، همانجا
پنهان شده اند که باید می شدند ...»، ب. الف. بزرگمهر، پنجم دی ماه ۱۳۹۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر