«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

سیاست یک بام و دو هوای «یانکی» ها و چشم انداز رژیمی سزاوار سرنگونی

در رسانه ها آمده است که «بانک جهانی» از دادن وام به ایران خودداری می کند؛ اینکه رژیم دزدان اسلام پیشه، آن همه سرمایه های ایران را چپو کرده، حیف و میل نموده و اکنون به پشتوانه ی جیبِ تهی شده ی توده های تنگدست مردم ایران در پی دریافت وام از بانک های امپریالیستی است، شایان درنگ و برخوردی شایسته از سوی توده های مردم ایران است؛ زیرا چنانچه وامی نیز دریافت شود، بیش از آنکه دردی از دردهای بی درمان اقتصاد ورشکسته و دشواری های کمرشکن توده های مردم هستی از دست داده ی ایران را درمان کند، جیب دزدان را پر خواهد نمود؛ ولی اینکه بانک یاد شده، حتا پس از برداشته شدن برخی تحریم های کمرشکن «ششلول بندهای جامعه جهانی» از دادن اعتبار به رژیم تبهکار فرمانروا بر کشورمان خودداری می کند، پرسش برانگیز و نشانه ای از سیاست یک بام و دو هوای کشورهای امپریالیستی به رهبری «یانکی» هاست؛ سیاستی یادآور زبانزد زیبای زیر برای رژیم پلید و سزاوار سرنگونی دزدان اسلام پیشه در ایران:
«آش نخورده و دهان سوخته»!

با آنکه به تک تک دزدان ریز و درشت و آشخورها و لاشخورهای رژیم ایران بربادده همچنان خوش می گذرد، خودداری از پرداخت وام به چنین رژیم فرومایه ای، ورشکستگی سیاسی و در گِل فرورفتن بازهم بیش تر آن را به نمایش نهاده و نشانه های شایان درنگ بی دورنمایی چنین رژیمی از دید خداوندان بهره کش جهان را نیز دربردارد. با همه ی بیم و امیدهای چنین روندی، هم از آن ورشکستگی سیاسی و هم از این بی دورنمایی رژیمی سزاوار سرنگونی بسیار خرسندم و یکبار دیگر یادآور می شوم که آنچه برجای می ماند، همچشمی میان کشورهای امپریالیستی و نوکرانش چون ترکیه و عربستان برای سرنگونی رژیم یا جایگزینی آن با رژیمی سراپا گوش به فرمان، چون رژیم سرسپرده ی افغانستان از یکسو با توده های مردم ایران به رهبری پیشانی نیرومندی از نیروهای پیشرو، میهن دوست و خلق های میهن مان به رهبری نیروهای چپ راستین از دیگرسو خواهد بود.

رفقا!

باید برای آفرینش پیشانی نیروهای چپ و چپ رو در همکاری نزدیک با نیروهای خلقی ایران، بویژه در آذربایجان قهرمان و کردستان دلاورخیز به عنوان کانون پیشانی گسترده تری که در بالا از آن یاد شد به آب و آتش زد و بر سر کمینه برنامه ای دربرگیرنده، همداستان و همسو شد؛ وگرنه، فرمان و رهبری دگرگونی های گریزناپذیر آینده، باز هم بیش تر از امروز بدست کشورهای امپریالیستی خواهد افتاد و آنگاه که همه کاره ی میدان کارزار شوند، کار، زارتر از آن خواهد بود که به پندار آید.

ب. الف. بزرگمهر    هشتم اردی بهشت ماه ۱۳۹۵

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!