«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ فروردین ۱۶, دوشنبه

اسلام ناب محمدی از گوشه چشمی دیگر!


یکبار در گذشته گازش گرفته بودند؛ خوشبختانه به بیماری کزاز دچار نشد و جان بدر برد. این بار روشن نیست چه بر سرش آورده اند؟!

کسی می پرسد: رأفت اسلامی کجاست؟ و من نمی دانم که باید بخندم یا بگریم؛ سرانجام شاید زهرخندی و این اندیشه که «رأفت اسلامی» شاید هم اکنون، جایی در واشنگتن، وین، ژنو، لوزان یا شاید همین نزدیکی ها در خراب شده ی دیگری، سرگرم لاس خشکه زدن با «شیطان بزرگ» است و کاری به این کارها ندارد ...

ب. الف. بزرگمهر    ۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۵


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!