«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

شریک دزدی بی همه چیز و رفیق قافله ای چشم دریده! ـ بازانتشار

گاه یک گفته ی روشنگر، یک نگاه گویا و حتا جنبش بسیار کمرنگ، ولی ناخودآگاه در سر و گردن یا چهره به اندازه ی هزاران سخن پرده پوشانه ارزشمند است. اکنون که بار دیگر به یکی از گزینش های پوشالی رژیمی تبهکار و نمادی از به گفته ی خودشان: «مردم سالاری دینی» که چیزی جز برگماری مشتی مهره های گوش به فرمان و بله قربانگو بیش نیست، نزدیک می شویم، بازار برای نمایش کفترهایِ پرِ قیچیِ نظام در جایگاه "اپوزیسیون" گرم می شود؛ "اپوزیسیون"ی که با دو ویژگی بنیادین شناخته می شود:
الف. فرصت جویی («اپورتونیسم») گستاخانه، بی هیچ پشتوانه ای؛ و
ب. اصلاح جویی («رِفُرمیسم») ریشخندآمیز و بی چشم انداز در چارچوب رژیمی پوسیده و سزاوار سرنگونی از هر سویه!

هر دو ویژگی یادشده، در پاسخ محمدرضا خاتمی به پرسش یکی از خبرنگاران در «نمایشگاه بین المللی مطبوعات»، بگونه ای نمودار («کارکتریستیک») چشم را می زند؛* آنچنان نمودار و چشم آزار که ده ها سخن سرایی، بال و پر نشان دادن و بغبغوهای کفترهای نمایشی نخواهد توانست، ماهیت این جریان وارفته، بی پایگاه گسترده ی مردمی (برخلاف تبلیغات دهان پرکن یا زمینه سازی های سرراست یا ناسرراست رژیم تبهکار در بزرگنمایی شان!) و همدست کلان سوداگران و دزدان سرمایه های بربادرفته ی توده های مردم ایران را که برای جا زدن خویش در کالبد «رفیق قافله» ی مردم ایران می کوشد، لاپوشانی نماید.

مردک در پاسخ به پرسشِ خبرنگار درباره ی چگونگی برخورد به جُستار «زنان و جوانان» از سوی «اصلاح طلبان»، بجای اشاره به دشواری های چالش برانگیز زنان و جوانان و از آن میان، بیکاری گسترده و خانمان برانداز و بایستگی گره گشایی این دشواری ها با فرصت جویی بیمانند و بگونه ای ناخودآگاه از زبانش دررفته، می گوید: 
«... اگر به این نتیجه برسیم که بانوان و جوانان رای آوری خوبی خواهند داشت، قطعا استقبال ویژه ای از این امر خواهیم داشت.»۱ 

وی با گردن گرفتنِ پیشاپیشِ چیزهایی که قرار است بارشان نمایند، آماج همدستی با رژیم تبهکار (همانا «شریک دزد» در داستان شیخ اجل!) را اینگونه یادآور می شود:    
«... انتخابات آینده قرار نیست آن چیزی که ما می‌خواهیم باشد؛ بلکه مجلس آینده باید نقش ناجی کشور را داشته باشد.»۲ 

نیاز به روشنگری چندانی نیست که بازی نمودن «نقش ناجی کشور»، افزون بر گنده گویی نهفته در سخن، جز ماله کشی روی گند و گه های بالا آمده از سوی رژیم تبهکار و پوشاندن شان زیر خاک و خُل از یکسو و شیره مالیدن به سر توده های مردم و روشنفکران و پراکندن امید بی پایه و بیجا به بهبود اوضاع کشور در چارچوب "نظام" پوسیده از دیگر سو، بیش نخواهد بود؛ این ها همه ی آن کارها و کاریاهای (وظایف) واگذارشده به آن ها برای گرم نگاه داشتن تنور رژیم است که بیگمان در درگاه ولایت بی اجر و مزد نمی ماند و این شریکان دزد بی همه چیز و رفیقان چشم دریده ی قافله نیز از باران رحمت ولایی۳ بی بهره نمی مانند.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۴

  http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/11/blog-post_99.html 

پی نوشت: 

۱ ـ «همه تاکید دارند که جوانان و بانوان در لیست آینده حضور پررنگی داشته باشند؛ اما انتخابات آینده قرار نیست آن چیزی که ما می‌خواهیم باشد؛ بلکه مجلس آینده باید نقش ناجی کشور را داشته باشد. پس در درجه اول باید مجلس از نماینده های عاقل و مدبر پر شود و در درجه دوم ترکیب جنسیتی و سنی اهمیت خواهد داشت و ما هم اگر به این نتیجه برسیم که بانوان و جوانان رای آوری خوبی خواهند داشت قطعا استقبال ویژه ای از این امر خواهیم داشت.»
محمد رضا خاتمی، دبیر کل پیشین «حزب جبهه مشارکت»، در پاسخ به پرسش یک خبرنگار در بیست و یکمین «نمایشگاه بین المللی مطبوعات»، «خبرگزاری برنا»، ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۴   

۲ ـ همانجا 

۳ ـ بجای «الهی» که به سن بازنشستگی رسیده و از همین ها جیره و مواجب می گیرد! 
 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!