در عملیات جستجو در منطقه ی «چیلات»،* پیکر دو شهید یافته شد که یکی با ساز و برگ نظامی و جامه ای زمستانی در بر، پشت به دیوار داده و دیگری درازکش، گویی که زخم برداشته، درون پتویی پیچیده شده بود. از روی شماره های پشت سر هم پلاک های همراه شان (۵۵۵ و ۵۵۶) درمی یابند که بگمان بسیار با هم بسیار نزدیک و رفیق بوده اند. شماره ها را در رایانه می جویند و روشن می شود، آنکه پشت به دیوار داده، ابراهیم اسماعیل زاده و زخمی دراز کشیده، حسین اسماعیل زاده، فرزند وی از روستای تنگه باقرِ بابلسر بوده اند:
پدری که سرِ پسر زخم برداشته اش را روی پاهایش گذاشته و هر دو همانجا جان باخته اند.
پدری که سرِ پسر زخم برداشته اش را روی پاهایش گذاشته و هر دو همانجا جان باخته اند.
از «گوگل پلاس» با
ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب؛ برنام از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
* «چیلات»
یا «چِلات»، منطقه ی مرزی شهر دهلران است.
پی نوشت:
درست همان هنگام، سوداگران ریز و درشت با بهره برداری
نابجا از شرایط اقتصادی دوران جنگ، سودهای افسانه ای به جیب می زدند و «خُمس» و
«زِکات» های چاق و چلّه، پیشکش آقایان اسلام پناه آن هنگام و اسلام پیشگان کنونی می
نمودند تا کوره ی جنگ را گرم تر نگاه داشته و با کشاندن جنگ به خاک کشور همسایه، زیر
شعارهایی چون: «راه قدس از کربلا می گذرد»، آب در آسیاب امپریالیست ها بریزند و اوضاع
کنونی را رقم بزنند!
مرگ بر همه ی زالوهای اجتماعی از کوچک و بزرگ در هر رسته و
جایگاهی در هِرَم اجتماعی!
درود به روان پاک شهیدان انقلاب و جنگ گرانبار شده با هر
باور "آسمانی" یا زمینی!
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ تیر ماه ۱۳۹۵
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ تیر ماه ۱۳۹۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر