پادافره تازیانه از سوی «پلیس شریعت» در «آچه» اندونزی
با سری خمیده و چارقدی کشیده تا روی پیشانی، چهره اش ناپیداست.
از روی دستانش، شاید با اندکی پنداربافی و گمانه زنی بتوانی بگویی که زنی جوان است؛
بیش از آن نمی توان پندار را پر و بال داد. چه گناهی از وی سر زده که الله تازی را
خشمگین نموده، روشن نیست؛ ولی باز هم با گمانه زنی می توان چنین انگاشت که برای
هماوندی با مردی «نامحرم»، آنگونه که در آن شریعت وامانده بر زبان می آید، گناهکار
شناخته شده و به پادافره آن باید تن به تازیانه بسپارد! کیشی وامانده و آیین هایی
یکی از دیگری ناآدموارتر، آدمکش تر و سودمند برای بهره کشان در همه جای جهان:
شیوه های زندگی و رفتار پیروان شان، حتا آن ها که صورتک
چندلایه ای «لیبرال» بر چهره زده اند، واماندگی های بزرگ و چشمگیر اقتصادی ـ
اجتماعی، توسری خوردن های پی در پی تاریخی از کشورهای "پیشرفته"، دستِکم
از آغاز پیدایش سرمایه داری به این سو و بسیاری نمودهای ریز و درشت تاریخی دیگر،
همگی گواه آن است؛ و درست به همین شَوَندهاست که این کیش و آیین های گوناگون آن،
در چشم کشورهای امپریالیستی با اقتصادی زمینگیر شده و تنش زا، سخت سودمند می آید:
این بهترین ابزار برای آرام کردن توده های مردم ناخشنود و
سرکوب پرخاشگران به فرمانروایی ماست؛ زیرا نیمی از آدمیان در هر همبودی از جهان را
دستِ دوم و خوار می شمارد و نیمه ی دیگر و همراه با آن، کُلّ همبود را به بندگی و
بردگی وامی دارد؛ گویی الله چنین خواسته است! چرا زودتر آن را بازنشناخته و بکار
نگرفتیم؟!
ب. الف. بزرگمهر ۱۷ امرداد ماه ۱۳۹۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر