طرحی است به یادبود زندانیان سیاسی جانباخته ی «اهل سُنّت» که گویا چون خود آن ها که ناجوانمردانه بدار آویخته شدند، جایی در برابر دانشگاه تهران آویخته شده بود. من نیز به سهم خویش، شناسه ای کوتاه و هنوز نارسا درباره ی جمهوری دزدان اسلام پیشه نوشتم و برخی شان را در زیر طرح آوردم.
ب. الف. بزرگمهر ۱۹ امرداد ماه ۱۳۹۵
نام رسمی کشور: «جمهوری اسلامی ایران»
نام غیر رسمی و گویاتر آن: «جمهوری دزدان اسلام پیشه ی هرجایی»
پرچم رسمی: پرچم ربوده شده، رنگ پریده و کژدُم گزیده ی ایران که به نگاره هایی خرچنگ قورباغه، یادگار تبار «یأجوج و مأجوج» آذین یافته است.
کیش و آیین رسمی کشور: اسلام از گونه ی ۱۱ + ۱ امامی که بود و نبود این یکی روشن نیست و گویا از ترس پیروانش به جایی گریخته و ناپدید شده است.
کیش و آیین غیر رسمی و گویاتر آن: اسلام پیشگی از گونه ی ۱۲ + ۱ که خاستگاه این یکی چندان روشن نیست و چون شمارگان «۱۳»، بداختری و بلای آسمانی برای ایران و ایرانی با خویش به ارمغان آورد.
رهبری کشور، جایگاه و کارآیی آن: «ولایت فقیه آسمانی ریسمانی»، نشسته بر نوک هِرَم ولایتی بی در و پیکر و سخت لرزان و گردان به هر سو که از کارآیی آن مگو و مپرس!
نیرو و کارآیی اندیشگی نظام: گاو در سنجش با میانگین سران و سردمداران آن، افلاتون بشمار می آید!
ماهیت نظام بویژه از گوشه چشم راهبردی و کاربردی:
بهره برداری نابجا از باورهای آسمانی مردم و پیوند آن ها به ریسمان های گره دار؛
همکاری و همیاری با «شیطان بزرگ» برای ریشه کن کردن درختی که خود بر آن نشسته اند؛
دزدی از «بیت المال» و در پی دزد دویدن های بیهوده؛
نمارخوانی و نیایش به درگاه الله با شکم پر همراه با آروغ های جانانه که الحمدلله نماز را باطل نمی کنند و ... که بازخوانی آن را به همراه دارد؛
جابجایی پیشه ی شریف قالی شویی با پول شویی، آن هم نه در خانه ی خود که دور از چشم در ولایت بیگانه (دارنده ی نشان درجه یکم در میان همه ی ولایت های جهان)؛
ویژه کاری در زمینه های شیره مالی، سر را به تاق کوبیدن، شتر دیدی، ندیدی و در پی نخود سیاه فرستادن! (این سیاهه هنوز بسیار کار دارد!)
نشانه های شناسایی نظام: انشاء الله، ماشاء الله، الحمدلله!
اقلیم و آب و هوای سرزمین: نابودی گل و گیاه و فرار بلبل ها به جاهای دیگر یا جوانمرگ شدن و بیابانی شدن هرچه گسترده تر و سزاوارتر برای سینه زنی های تاسوعا و عاشورا با آب و هوایی گُه مرغی
ب. الف. بزرگمهر ۱۹ امرداد ماه ۱۳۹۵
ب. الف. بزرگمهر ۱۹ امرداد ماه ۱۳۹۵
***
نام رسمی کشور: «جمهوری اسلامی ایران»
نام غیر رسمی و گویاتر آن: «جمهوری دزدان اسلام پیشه ی هرجایی»
پرچم رسمی: پرچم ربوده شده، رنگ پریده و کژدُم گزیده ی ایران که به نگاره هایی خرچنگ قورباغه، یادگار تبار «یأجوج و مأجوج» آذین یافته است.
کیش و آیین رسمی کشور: اسلام از گونه ی ۱۱ + ۱ امامی که بود و نبود این یکی روشن نیست و گویا از ترس پیروانش به جایی گریخته و ناپدید شده است.
کیش و آیین غیر رسمی و گویاتر آن: اسلام پیشگی از گونه ی ۱۲ + ۱ که خاستگاه این یکی چندان روشن نیست و چون شمارگان «۱۳»، بداختری و بلای آسمانی برای ایران و ایرانی با خویش به ارمغان آورد.
رهبری کشور، جایگاه و کارآیی آن: «ولایت فقیه آسمانی ریسمانی»، نشسته بر نوک هِرَم ولایتی بی در و پیکر و سخت لرزان و گردان به هر سو که از کارآیی آن مگو و مپرس!
نیرو و کارآیی اندیشگی نظام: گاو در سنجش با میانگین سران و سردمداران آن، افلاتون بشمار می آید!
ماهیت نظام بویژه از گوشه چشم راهبردی و کاربردی:
بهره برداری نابجا از باورهای آسمانی مردم و پیوند آن ها به ریسمان های گره دار؛
همکاری و همیاری با «شیطان بزرگ» برای ریشه کن کردن درختی که خود بر آن نشسته اند؛
دزدی از «بیت المال» و در پی دزد دویدن های بیهوده؛
نمارخوانی و نیایش به درگاه الله با شکم پر همراه با آروغ های جانانه که الحمدلله نماز را باطل نمی کنند و ... که بازخوانی آن را به همراه دارد؛
جابجایی پیشه ی شریف قالی شویی با پول شویی، آن هم نه در خانه ی خود که دور از چشم در ولایت بیگانه (دارنده ی نشان درجه یکم در میان همه ی ولایت های جهان)؛
ویژه کاری در زمینه های شیره مالی، سر را به تاق کوبیدن، شتر دیدی، ندیدی و در پی نخود سیاه فرستادن! (این سیاهه هنوز بسیار کار دارد!)
نشانه های شناسایی نظام: انشاء الله، ماشاء الله، الحمدلله!
اقلیم و آب و هوای سرزمین: نابودی گل و گیاه و فرار بلبل ها به جاهای دیگر یا جوانمرگ شدن و بیابانی شدن هرچه گسترده تر و سزاوارتر برای سینه زنی های تاسوعا و عاشورا با آب و هوایی گُه مرغی
ب. الف. بزرگمهر ۱۹ امرداد ماه ۱۳۹۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر