داییم می خواست بره تایلند، به مامان بزرگم گفت:
می ریم مشهد!
اشک تو چشای مامان بزرگم جمع شد و گفت:
ننه، دست به هرجا می مالی، منُ هم دعا کن!
از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور در نشانه گذاری ها از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
می ریم مشهد!
اشک تو چشای مامان بزرگم جمع شد و گفت:
ننه، دست به هرجا می مالی، منُ هم دعا کن!
از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور در نشانه گذاری ها از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر